سیاست و جامعه

اتحاد با فاشیسم غیرممکن است؛ اپوزیسیون باید به فکر سازماندهی خود باشد
اگر اپوزیسیونِ خارج بتواند ساختارسازی کند و حامیان خود را سازمان بدهد، ایرانیها میتوانند به شکلگیری برخی روندهای دموکراتیک امیدوار باشند. اما در نبودِ سازمانیافتگی، اپوزیسیونِ خارج کماکان بیاهمیت خواهد بود…

ترکیه؛ بحرانی دیگر در منطقهٔ بحرانها
اگر رجب طیب اردوغان رئیسجمهور جنجالی ترکیه در انتخابات پرماجرا اما مشکوک امسال از قدرت کنار زده شود، شاید شانسی برای ایجاد تغییر مثبت واقعی در جهت دموکراسی در ترکیه و منطقه شکل بگیرد…

انقلابِ اجتنابناپذیر را نمیتوان متوقف کرد
دوام جمهوری اسلامی فقط مرهونِ قوای قهریه نبوده است. نبوغ این نظام این بوده که درون ساختار خود، سوپاپهای اطمینان هم قرار داد. رژیم ایران همهٔ مشخصات دیکتاتوری را دارد، ولی پشت نقابی از مردمیبودن پنهان شده…

آخرین اشکهای تمساح
چند سالی بود که ایران در شُرف انقلاب قرار داشت. اینکه چرا تا به حال رخ نداده، نتیجهٔ موازنهٔ ترس بوده است. اما این وضع دوام نمیآورد. دیر یا زود سد میشکند. تغییر ابتدا تدریجی است، اما بعد ناگهان از راه میرسد…

تغییر به مثابه مرگ
قانون حجاب حتی در بین حامیان رژیم ایران هم مخالفان زیادی دارد، ولی برای رژیم، آزادیِ حجاب خطرناک است، چون «حجاب اختیاری» منجر میشود به مطالباتِ دیگر برای آزادیخواهی که در نهایت میتواند به سرنگونی رژیم بینجامد…

حجابِ اختیاری یعنی سقوطِ جمهوری اسلامی
بهرغم گستردگی اعتراضات مکرر در ایران، هنوز برخی خارجیان شک دارند که شعارهای ضدرژیم، از حمایتِ انبوه در ایران برخوردار باشد. ولی نارضاییِ ایرانیان از حجاب اجباری و رژیم اسلامی واقعا چهقدر است؟

اسلام سیاسی؛ متناقض و توجیهناپذیر
اسلام مرامِ بسیار صریح و روشنی دارد. برای فهمِ اسلام نیاز نیست به حرفهای رهبران مسلمان یا مردم مسلمان گوش کنید. کافی است که حرفهای خودِ محمد و الله را بخوانید. برای من که شبیه دنیای علمی-تخیلی است…

جمهوریِ فتواها
تاریخ مدرنِ ایران متاثر از فتواهاست. مدتها پیش از انقلاب ۵۷، اسلامگراها برای کسبِ قدرت از فتواها استفاده میکردند تا با سلطنتخواهان و تجددخواهان مبارزه کنند، و کشور را به صدر اسلام برگردانند…

نافرمانی مدنی از نگاه آرنت
نافرمانی مدنیْ نمونهای از قدرت سیاسی است. وقتی شهروندان در کنار هم به قوانین ضدانسانی اعتراض میکنند، یعنی در میان آنها قدرت سیاسی وجود دارد. اعتراضِ عمومی به قوانین ظالمانه، تجلی فضای عمومی جامعه است…

حق بدون قدرت بیمعناست
در ۱۹۴۹، چهار سال پس از تاسیس سازمان ملل، رمانِ «۱۹۸۴» اثر جورج اورول منتشر شد. این کتاب بر منازعهٔ نابرابر بین دولتهای استبدادی و مردم تمرکز دارد. منازعهای که درونِ ساختارِ روابط بینالملل شکل میگیرد…

تولیدگرایی نوین؛ الگوی بعدی اقتصادهای جهان؟
نشانههایی از چرخش به سمت اقتصادِ مبتنی بر تولید و نیروی کار و بومیگرایی به جای مالیگرایی و جهانیسازی دیده میشود؛ روندی که ممکن است در قالب یک مدل سیاسی جدید، طیفهای سیاسیِ متضاد را به دنبال خود بکشد…

تضارب ایدهها؛ آزمون بلوغ اروپا
وقتی زمانِ تحققِ ایدهای فرا میرسد، دیگر نمیشود جلویش را گرفت. و وقتی ایدهای منسوخ میشود، دیگر نمیشود حفظش کرد. منازعهٔ جدید اروپا و روسیه، جنگِ ایدههاست. این یک تضاربِ فکری بین امپریالیسم و دموکراسی است…

فلاکت در دنیا رو به افزایش است؛ و سنجش آن دشوار
عواملی مثل جنگ اخیر در اروپا، تورم، و همهگیری کرونا به مردم دنیا فشار آورده است. ولی افزایش بدبختی در سطح دنیا مدتها قبلتر یعنی از یک دهه پیش شروع شده بود. چیزهای زیادی میتواند علتِ پژمردگی مردم باشد…

دنیای بینظم؛ چرا نظم بینالمللی بیصاحب مانده؟
نظم جهانیِ واقعی قبلا هم هرگز وجود نداشته است. این ایدهای مدرن است که چند قرن پیش در اروپای غربی شکل گرفت. اما حالا که تمام دنیا این نیازِ ژئوپولیتیک را حس میکند، نظم بینالملل حامیان چندانی ندارد…