![](https://nebesht.com/wp-content/uploads/2020/10/Iron_Man-300x200.jpg)
چرا دیگر به ابرقهرمانان نیاز نداریم
وقتی با آدمهایی روبهرو میشوید که به دلایلی ظاهرا منطقی دچار عقدهٔ خدایی هستند چه میکنید؟ این یکی از پرسشهای زمان ماست که دورهٔ رهبران ابرثروتمند و عوامفریب است، ولی احتمالا همیشه جزو معضلات بشر بوده است…
وقتی با آدمهایی روبهرو میشوید که به دلایلی ظاهرا منطقی دچار عقدهٔ خدایی هستند چه میکنید؟ این یکی از پرسشهای زمان ماست که دورهٔ رهبران ابرثروتمند و عوامفریب است، ولی احتمالا همیشه جزو معضلات بشر بوده است…
عتیق رحیمی این بار برای ساخت فیلم نه سراغ رمان های خودش بلکه سراغ رمانی با همین نام نوشته «اسکولستیک موکاسونگه» نویسنده آفریقایی رفته و فیلمنامه آن را نوشته است. او قبل از شروع تصویربرداری، هشت ماه در رواندا برای این فیلم تحقیق کرد. رمان «بانوی رود نیل» قبلا جایزه ادبی (رنودو) را در فرانسه دریافت کرده بود.
جمهوری اسلامی درتولیدات مشترک با کشورهای دیگر به خصوص منطقه، ملزم به اجرای قوانین حجاب اجباری به بازیگران زن، اجرای سانسور و رعایت اصول خودش است در غیر آن امکان تصویب ساخت فیلم برای تهیه کننده و نمایش عمومی آن در ایران وجود ندارد. برخی فیلمهای افغانی که در ایران ساخته شده و یا توسط کارگردان افغان در خود افغانستان و با مشارکت تهیه کننده داخل ایران تولید شده، کارگردان ناچار به رعایت حجاب بازیگر حتا در داخل اتاق و ملزم به رعایت خطوط قرمز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران بوده است.
اولین فیلم بلند سینمایی صحرا کریمی “حوا، مریم، عایشه” سه صحنه از سه ازدواج است. سه اپیزود در بارهی قصه سه زن که با ظرافت در یکجا بهم وصل میشوند. نوع موضوع و نوع روایت سینمایی این فیلم در سینمای افغانستان تازه است. “حوا، مریم ، عایشه” درهفتاد و ششمین جشنواره فیلم ونیز ایتالیا در بخش “افق ها” که یک بخش رقابتی است به نمایش در آمد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. حسین دانش، منتقد سینمایی در این مطلب این فیلم را نقد کرده است.
چهل و چهارمین جشنواره بین المللی فیلم تورنتو در کانادا در بخش (سینمای معاصر دنیا) با فیلم «بانوى رود نیل» ساخته ى جدید عتیق رحیمى فیلمسازافغانستان افتتاح شد. عتیق رحیمی این بار برای ساخت فیلم نه به سراغ رمانهای خودش بلکه به سراغ رمانی با همین نام نوشته «اسکولستیک موکاسونگه» نویسنده آفریقایی رفته و فیلمنامه آن را نوشته است.
مراسم اسکار اخیرا دچار بحران هویت شده بود. طی هفتههای آخر سال گذشته، همواره انتظار میرفت که آکادمی مذکور تغییری در مراسم ایجاد کند – مثلا جایزهای برای ’فیلم محبوب مردم‘ یا اعلام برخی از جوایز طی آگهیهای بازرگانی – ولی بالاخره چند روز بعد اعلام کرد که قرار نیست تغییری ایجاد شود.
با اصغر فرهادی در روزی سرد در حومه مادرید ملاقات کردم. او مردی منظم و جمع و جور است. موهای سیاه و ریش پورفسوری جذابی دارد که با موهای سفید مزین شدهاند و از او چهرهای متواضع و دلزنده به دست میدهد. با اینکه دانش او از زبان انگلیسی در حد مناسبی است، ولی ترجیح داده بود که از طریق یک مترجم گفتگو کنیم.
تهدیدی از بیرون، زخمی از درون و رازی در میان. اینها مولفههای تعیینکنندهٔ درامِ آدمربایی اصغر فرهادیست؛ درامی دردناک و همزمان خودمانی که با ایفاء نقش قدرتمند و تاثیرگذار پنهلوپه کروز، خاویر باردن و ریچارد دارن اجرا شده است.
این مقاله بخش دوم معرفی و نقد فیلمهای سیو هفتمین جشنوارهء فیلم فجر به قلم امیررضا نوریپرتو، منتقد سینما و مدرس مطالعات سینمایی در دانشگاه
هر سال که در آستانۀ درِ خانۀ بزرگترین فستیوالِ سینماییِ سال میایستیم، این امیدواری را به خود میدهیم که در این وضعیتِ رقّتانگیزِ فرهنگی و هنری و سینمایی، شاید امسال با فیلمهایی بهتر روبهرو شویم که در کنارِ یکدیگر بتوانند خاطرۀ اندکدورههای درخشان و ماندگارِ تاریخِ سینمای ایران را زنده کنند. اما گویا امسال هم به جای بهار با خزانِ سینما روبهروییم.
بعضی از فیلمها کار هنری محسوب میشوند و بعضی دیگر نه. تعداد بسیار کمی از افراد منکر این میشوند که سگ آندِلُسی هنر است، درحالیکه بسیاری از بهکار بردن این عنوانِ افتخارآمیز برای بلاکباسترهای متوسطِ هالیوود، ملودرامهای تلوزیونی، یا پورنوهای سخیف اکراه دارند. اما این مرز کجاست؟ چه زمان فیلم هنر است؟