ایران انواع معاهدات بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را امضاء کرده است، اما رژیم ایران مدام آنها را نقض میکند، حق اعتراض مسالمتآمیز را زیر پا میگذارد و به نیروی مرگبار و شکنجه متوسل میشود…
این یک انقلاب است. این آخر جاده برای جمهوری اسلامی است. این رژیم قابل اصلاح نیست. اصلاحات سالها پیش تست شد. با این نوع رژیم و این نوع رهبر، اصلاحات ممکن نیست. حکومتِ جایگزین را عبارت «زن، زندگی، آزادی» تعیین خواهد کرد…
اعتراضات فزاینده ایرانیها علیه رژیم، که با مرگ صدها نفر در جریان سرکوبها همراه بوده، حالا با ارسال تسلیحات و مستشاران ایرانی به روسیه برای تجاوزش به اوکراین برجستهتر میشود…
امید بر این فرض استوار است که ما نمیدانیم چه پیش خواهد آمد و در فضای عدم قطعیت جای کافی برای عمل وجود دارد. وقتی عدم قطعیت را به رسمیت میشناسید یعنی تصدیق میکنید که شاید بتوانید بر نتایج تاثیر بگذارید…
آرمان اوکراینیها عبارتست از ملیّت مستقل با انتخابات آزاد و منصفانه؛ و حق تعیین سرنوشتشان به دست خودشان. ایرانیها هم آرمانی مشابه دارند که در همین چند هفته گذشته صدها جان و هزاران اسیر از آنها گرفته است…
ایرانیان میخواهند معنای زندگی در ایران را از اساس عوض کنند. ایرانیان میخواهند خودِ «زندگی» را بازتعریف کنند، و دستانی را که چهل سال سعی کرده آنها را در قالبهای کوچکِ پیشساخته فرو کند قطع کنند…
در میان شعارهای ضدحکومتی، دختری سیاهپوش روی یک سطل آشغالِ واژگونشده ایستاده و روسریِ مشتعل خود را در هوا میچرخانَد. چند ساعت بعد، او گم میشود. و بیش از یک هفته بعد، خانوادهاش باخبر میشوند که او مرده است…
در کنار دختران و زنانی که به ضرب گلوله و باتون کشته میشوند، تعداد زیادی از پسران و مردان هم کشته شدهاند. این نسل نه فقط خشم خود را، بلکه غضب و تحقیر و توهین و دلشکستگی و بیعدالتی تمام ۴۳ سال گذشته را با خود حمل میکند…
حجاب اجباری و آمریکاستیزی دو مشخصه اساسی جمهوری اسلامی است که از آنها به عنوان ابزاری برای سرکوب استفاده میکند. با این حال امروز اعتراض علیه حجاب اجباری چنان گسترده است که همه طیفهای سیاسی را شامل میشود…
حتی اگر رژیم ایران بخواهد برای دوام خودش هم که شده، قدری از محدودیتهای دینی را کم کند و ظاهری تعدیلشده به خود بدهد، چیزی از اعتراضات مردمی کم نخواهد شد. ایرانیها دیگر آخوندها و سپاه را دو نیروی شرّ میدانند…
دوام جمهوری اسلامی فقط مرهونِ قوای قهریه نبوده است. نبوغ این نظام این بوده که درون ساختار خود، سوپاپهای اطمینان هم قرار داد. رژیم ایران همهٔ مشخصات دیکتاتوری را دارد، ولی پشت نقابی از مردمیبودن پنهان شده…
جمهوری اسلامی جنگ ارزشها را وا داده است. نبردِ نمادها گواهی بر این واقعیت است. تعریف مردم از مفاهیمی مثل وطن، سرباز، غیرت و شهادت دیگر عوض شده است. ارزشهای خرافی جمهوری اسلامی شانسی برای پیروزی ندارد…