ادبیات، فلسفه، سیاست

JAVD8372-1116x744

به‌ حاشیه‌ رانده‌شدگان جامعه و فوتبال

تفسیری از  نمایشگاه عکس «پودیوم، دو» و چهره درمانده فوتبال

نمایشگاه عکس «پودیوم، دو»، زنان، مبتلایان به سندروم داون، کودکان کار و کودکان مهاجر و دیگر گروه‌هایی به تصویر کشیده شده‌اند که در زندگی اجتماعی با محرومیت و تبعیض روبرو هستند. اما این همه ماجرا نیست؛ عکاسان این نمایشگاه نشان داده‌اند که محرومیت اجتماعی این گروه‌ها در فوتبال هم مشهود است

سایمون کریچلی، فیلسوف معاصر انگلیسی و نویسنده کتاب «وقتی به فوتبال می‌اندیشیم، به چه می‌اندیشیم» می‌گوید: «فوتبال به اجتماع ارزش می‌نهد و به اینکه به‌مثابه انسان‌های برابر در کنار هم باشیم، جایی که هر کسی حق دارد چیزی بگوید. خودِ این بازی نوعی سوسیالیسم دارد، یعنی تیم فوتبال و فرهنگ پیرامونش از نوعی سوسیالیسم برخوردار است. فوتبال گنجینه‌ای برای نوعی احساس همدلی است، احساس اینکه همگی ما در اینجا با هم هستیم. بازیکنان می‌آیند و می‌روند، اما هواداران برای مدت مدیدی پابرجا هستند. آن‌ها حافظه و خاطرات دارند، آن‌ها آرشیو و کتابخانه‌اند.»

اما نمایشگاه عکس گروهی «پودیوم، دو» راوی «خرده‌روایت‌هایی درباره فوتبال» بود؛ فوتبالی که حالا تغییر کرده و خبری از آن به عنوان یک پدیده اجتماعی نیست.

روزگاری نه چندان دور، فوتبال می‌توانست به عنوان نماد آرزوها و آرمان‌های تمام شیفتگان خود از هر طبقه اقتصادی و اجتماعی و هر جریان فکری تبارز کند. فوتبال در ذات خود فراتر از یک ورزش و پدیده‌ای بود که به‌واسطه آن خشم فرو خورده یک ملت بر پیشانی‌بند دکتر سوکراتس نقش می‌بست، «دست خدا» انتقام پسران آرژانتینی کشته شده در جزایر مالویناس را از بریتانیایی‌ها می‌گرفت و حتی در امجدیه هواداران تیم «شاهین» در مخالفت با محمدرضا پهلوی هنگام نام بردن از تیم محبوب خود، آن را به دو بخش تقسیم می‌کردند؛ بخش اول؛ «شاه» و بخش دوم «این» که در همین زمان با پا به سکوها می‌کوبیدند و «شاه» را به شکل نمادین زیر پای خود می‌گذاشتند!

اما تجاری شدن همه چیز در چند دهه گذشته، فوتبال را هم مبتلا کرد و پیامد این امر در به حاشیه رانده شدن بخش عظیمی از جامعه، تجلی یافت.

گروه عکاسی «پودیوم» که سال گذشته در نخستین نمایشگاه خود به موضوع «سلب مالکیت در ورزش» پرداخته بود، حالا در «پودیوم، دو» به سراغ افراد و گروه‌های به حاشیه‌رانده‌شده‌ای رفته که در فوتبال هم به در حاشیه قرار دارند. «استادیوم صدهزار پسری» در مورد ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه، «فرشتگان دیوار ۴۷» در فوتبال مبتلایان به سندروم داون، «دختران ملوان» به مناسبت بازگشت تیم زنان ملوان پس از انحلال پرحاشیه، «امجدیه» به عنوان نماد فوتبال ایران که مورد بی‌لطفی قرار گرفته، «یک نیمه با سرطان» و کودکان مبتلا به سرطان خون در اهواز که در هوای غبارآلود به ورزشگاه می‌روند، «ستاره‌های بازنشسته» که کم و بیش فراموش شده‌اند، «لیگ فوتبال جمعیت امام علی (ع)» و فوتبال کودکان کار و مهاجر و در نهایت، «میهمانی آقای پوتین» و روایت‌هایی از جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، هشت مجموعه «پودیوم، دو» را تشکیل می‌دهند.

در هفت مجموعه ابتدایی نمایشگاه عکس «پودیوم، دو»، زنان، مبتلایان به سندروم داون، کودکان کار و کودکان مهاجر و دیگر گروه‌هایی به تصویر کشیده شده‌اند که در زندگی اجتماعی با محرومیت و تبعیض روبرو هستند. اما این همه ماجرا نیست؛ عکاسان این نمایشگاه نشان داده‌اند که محرومیت اجتماعی این گروه‌ها در فوتبال هم مشهود است؛ مثلا هیچ رسانه‌ای مسابقات فوتبال تیم «دختران ملوان» را پوشش نمی‌دهد، کمتر کسی حتی از وجود تیم فوتبال مبتلایان به سندروم داون و لیگ فوتبال کودکان کار و مهاجر خبر دارد.

این نقطه ابتدای مسیری است که منجر به تکمیل نگرش سودجویانه سرمایه می‌شود؛ نگرشی که تنها و تنها فوتبال را زمانی فوتبال می‌داند که سوی نهادهای جورواجور ملی و بین‌المللی تایید شود و به نمایش درآید. در چنین فضایی، نه تنها افراد، بلکه «امجدیه» هم که مهم‌ترین المان و نشانه تاریخی فوتبال ایران بود، در گذر زمان با بی‌مهری کامل به فراموشی سپرده شده و «آزادی» جای آن را به عنوان نماد فوتبال ایران غصب کرده است.

این بار «پودیوم، دو» به جای این‌که عکس سلبریتی‌های فوتبال را بگیرد، به سراغ شیفتگان فوتبال رفته که نه تنها سلبریتی نیستند، بلکه روی دیگر سکهٔ زندگی را تجربه می‌کنند؛ گروه‌هایی مانند کودکان کار و کودکان مهاجری که بیش از سایر طبقات جامعه از آنها سلب مالکیت شده و حتی کودکی آنان نیز به یغما رفته است.

«پودیوم، دو» پس از پرداختن به حاشیه‌رانده‌شده‌های فوتبال، در مجموعه هشتم و پایانی، در فضایی کاملا متفاوت و با عنوان «میهمانی آقای پوتین» به سراغ خرده‌روایت‌هایی از جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه می‌رود.

ولی این بار موضوع کاملا متفاوت است؛ در این مجموعه عکس هیچ‌کس در فوتبال به حاشیه رانده نشده، بلکه به نظر می‌رسد خود فوتبال است که به‌واسطه تقدم یافتن سیاست در حاشیه قرار گرفته است. گویا قرار است جام جهانی به عنوان مهم‌ترین تورنمنت فوتبالی جهان، میزبان فوتبال باشد اما برگزاری آن در روسیه ٔ تحت حاکمیت ولادیمیر پوتین، باعث ارجحیت سیاست بر فوتبال شده است.

به نظر می‌رسد روسیه که پس از فروپاشی شوروی سابق در سال‌های گذشته، حالا به یک ابرقدرت سرمایه‌داری تبدیل شده، مثل باقی نظام‌های سرمایه‌داری تجاری‌سازی سازی فوتبال و کسب سود از آن را آموخته باشد.  

 

کتابستان

چار دختر زردشت

منیژه باختری

دموکراسی انجمنی

مهدی جامی

تاملاتی بر هیتلر

زِبستییان هفنر

دوسیه افغانستان

شاهزاده ترکی الفیصل آل سعود

نیم‌قرن مبارزه و سیاست

سمیه رامش