پس از آنکه کمپین ایرانیِ «اعدام_نکنید» درقالب هشتگی برای لغو اعدام سه زندانی سیاسی ایران، با حمایت همسایگانِ افغان روبهرو شد، یک ژورنالیست افغان پیشنهاد استفاده از هشتگی مشابه برای افغانستان داد و نوشت که افغانها هم از هشتگِ «بهطالبانباجندهید» استفاده کنند؛ هشتگی که به مذاکرات صلح دولت و طالبان اشاره داشت.
درواقع، ساعاتی پس از آنکه #اعدام_نکنید وایرال شد، عزیز حکیمی روزنامهنگار افغان در توییت خود نوشت، «آیا ما هم میتوانیم یکصدا به حکومت و جامعه جهانی بگوییم که از حق ما به طالبان باج ندهند؟» به این ترتیب، هشتگِ #بهطالبانباجندهید به ترندی جهانی در توییتر بدل شد و طی هفتۀ آتی، بیش از ۱۰۰ هزار بار توییت شد.
هشتگ #اعدام_نکنید قدرت یکصدایی مردم را نشان داد. در ظرف چندساعت ترند جهانی شد و هیچ کس هم ادعا نکرد که هشتگ متعلق به اوست. آیا ما هم میتوانیم یکصدا به حکومت و جامعه جهانی بگوییم که از حق ما به طالبان باج ندهند؟ #بهطالبانباجندهید
— Aziz Hakimi | عزیز حکیمی (@ahakimi52) July 15, 2020
برخی افغانها تصاویر دهشتناک از حملات طالبان توییت کردند که عمدتا به موترهای بمبگذاریشده در پایتخت کابل مربوط میشد. کاربران از دولت خواستند که در مذاکرات پیشرو با طالبان امتیاز ندهد، خصوصا خواستار حفظ آزادی بیان، برابری جنسیتی، و دموکراسی بودند. کاربری توییت کرد، «وقتی از طالبان حرف میزنیم، نیاز به هیچ تحلیل، استدلال و نظر کارشناسانهای نیست. خاطرات ما، دردهای ما، بغض گلوی ما، خشم و اشکی که هیچوقت نخشکید، جای ده کتاب و مقاله مشخص میکند که آنها قاتلان، جنایتکاران و دشمنان ما هستند و نباید دوباره به قدرت برسند.»
بعد از تقریبا دو دهه جنگ، نسلی جدید از افغانها با درکی عمیق از مسئولیت اجتماعی و سیاسی رشد کردهاند. ولی باتوجه به اینکه اعتراض عمومیِ صلحآمیز خطرناک است، آنها از رسانههای اجتماعی برای مشارکت در فعالیتهای سیاسی استفاده میکنند. در جولای ۲۰۱۶، دو بمبگذار انتحاری با حمله به یک جمعیت اعتراضی، ۸۳ غیرنظامی را کشت و بیش از ۲۳۰ نفر دیگر را زخمی کردند. سال ۲۰۱۷، اعتراض دیگری در پایتخت، ظاهرا درنتیجۀ شلیک نیروهای امنیتی افغان، با کشتهشدن هفت معترض به پایان رسید. انفجار سه بمب همزمان درجریان تشییع جنازه این معترضان، ۲۰ غیرنظامی دیگر را کشت.
بعد از تقریبا دو دهه جنگ، نسلی جدید از افغانها با درکی عمیق از مسئولیت اجتماعی و سیاسی رشد کردهاند. ولی باتوجه به اینکه اعتراض عمومیِ صلحآمیز خطرناک است، آنها از رسانههای اجتماعی برای مشارکت در فعالیتهای سیاسی استفاده میکنند.
بهگفتۀ علی یاور عادلی، پژوهشگر شبکه تحلیلگران افغانستان در کابل، «ناامنی در کابل، دسترسیِ مردم به خیابانها را از آنها گرفته است. مردم بهجای بودن در خیابانها، فقط در رسانههای اجتماعی میتوانند دغدغههای خود را بیان کنند.»
برای همین مردم به صفحات اجتماعی پناه بردهاند. یک نظرسنجیِ اخیر نشان داده که تقریبا ۹۰ درصد خانوارها در افغانستان دستکم یک موبایل دارند، و تقریبا ۴۰ درصد به اینترنت دسترسی دارند. و درحالی که اعتراضات سنتی فقط تلاش داشته دولت افغانستان را به مردمش پاسخگو کند، هدفِ کارزارهای رسانههای اجتماعی، بیان دغدغهها به مخاطبی بزرگتر است، یعنی جامعه بینالمللی.
روند آهستۀ صلح، بهخاطر اختلاف دولت افغانستان و طالبان بر سر مبادلۀ زندانیان، ماهها متوقف شده بود. در سپتامبر، دولت بعد از تشکیل یک شورای مشورتی، تصمیم گرفت در تلاش برای مذاکرات مستقیم با طالبان، باقیماندۀ زندانیان طالبان را آزاد کند. با نزدیکترشدن مذاکرات صلح، حالا این نگرانی وجود دارد که توافقی با طالبان، باعث تضعیف ارزشهای آزادیخواهانهای شود که آمریکا و افغانستان طی ۲۰ سال گذشته برای آنها جنگیدهاند.
حالا در افغانستان، شبکههای اجتماعی تبدیل شدهاند به ابزار اصلی مردم عادی افغانستان برای بیان دغدغههایشان از این روند صلح. توافق آمریکا و طالبان که در فوریه امضا شد و زمینهساز مذاکرات بینالافغانی بود، جدیدترین فصل در تاریخِ طولانیِ زد و بند سیاسی در افغانستان، درجهت تامین منافع ذینفعان بهجای لحاظکردنِ افکار عمومیست.
کارازرِ «#بهطالبانباجندهید» نشان میدهد که این روند صلح نتوانسته نگرانیهای حقوق بشری یا یک آتشبس پایدار با طالبان را محقق سازد. عزیز حکیمی میگوید، «مردم حس میکنند از این جریان کنار گذاشته شدهاند. رسانههای اجتماعی پناهگاهی برای مردم است، و جایی که مردم میتوانند حرف بزنند، با هم وصل شوند، و حس کنند که کس دیگری به حرفشان گوش میدهد. رسانههای اجتماعی به مردم قدرت میبخشند.»
مقامات دولت افغانستان بیشتر به جامعۀ بینالمللی جوابگو هستند، چون ۷۵ درصد هزینههای دولت را میپردازد. این مقامات به حامیان مالی خود جوابگو هستند، و فقط وقتی کارزارهای شبکههای اجتماعی، حامیان مالیشان را تحت تاثیر قرار دهد، آنها هم به این کمپینها واکنش نشان خواهند داد.
بهگفتۀ عادلی، دولت افغانستان بیشتر به جامعۀ بینالمللی جوابگوست، چون ۷۵ درصد هزینههای دولت را میپردازد. همچنین به گفتۀ او، «این افغانهای فاسد به حامیان مالی خود جوابگو هستند. فقط وقتی کارزارهای شبکههای اجتماعی، آن حامیان مالی را تحت تاثیر قرار دهد، مقامات دولتی به این کمپینها واکنش نشان خواهند داد.»
لیلا حیدری فعال اجتماعی ساکن کابل میگوید او اغلب توییتهایش را از زبان دری به انگلیسی ترجمه میکند که باعث میشود کمپینهایش موثرتر باشد. او میگوید، «من این کار اضافی را میکنم چون میخواهم صدایم به مدافعان حقوق بشر و دموکراسی برسد.»
در نوامبر ۲۰۱۹، در اعتراض به بازداشت دو فعال مدنی، کمپینی در رسانههای اجتماعی شکل گرفت؛ این دو نفر، سوءاستفادۀ جنسیِ سازمانیافته از دانشآموزان پسر در ولایت لوگر را افشا کرده بودند. امنیت ملی افغانستان این دو فعال را توقیف و وادار به عذرخواهی کرد. بعد از آنکه جان باس، سفیر آمریکا در افغانستان، این اقدام را بازداشت «به سبک شوروی» خواند، رئیسجمهور اشرف غنی دستور آزادی آنها را صادر کرد.
Deeply disturbed by these Soviet-style tactics of the @NDSAfghanistan. It’s appalling to coerce confessions from civil society activists whose goal is to protect #Afghan children. https://t.co/QSiwZT9LVt
— Chargé d’Affaires Ross Wilson (@USAmbKabul) November 26, 2019
درعینحال، کارزارهای رسانههای اجتماعی، گفتمان سیاسی افغانستان را متاثر کردهاند. با پیشرفت مذاکرات مستقیمِ دولت ترامپ با طالبان، بسیاری از افغانها ــ منجمله، دانشآموزان، معلمان، و کارکنان دولت ــ با پیوستن به کمپینِ «خط سرخ من» و همرسانی ویدیوهای مختلف، از ارزشهای مشترکی که در مذاکره با طالبان برایشان حائز اهمیت است، دفاع کردند.
تمنا، دانشآموزی از ولایت قندهار، در ویدیویی گفت درصورت بازگشت طالبان به قدرت، نمیخواهد حق آموزش خود را از دست بدهد. او گفته، «میخواهم بیشتر پیشرفت کنم و کسی بشوم که در آینده خودم بتوانم صلح را به وطنم بیاورم.»
درنتیجۀ این کمپین، اصطلاحِ «خط سرخ من» وارد فضای سیاسی افغانستان شد.
۲۰ فوریه ۲۰۲۰، اشرف غنی در جمع جوانان افغان گفت: «حفظ جمهوریت و حقوق شهروندی مردم افغانستان برای ما خط سرخ است». زلمی خلیلزاد نمایندۀ ویژۀ آمریکا برای صلح افغانستان هم در مصاحبهای با رسانههای خبری محلی گفت که بازگشت امارت اسلامی «خط سرخ جامعه بینالمللی» است.
ولی آخرین توافقی که خلیلزاد به آن دست یافت، نتوانست ارزشها را حفظ کند و درعوض، به منافع آمریکا و طالبان اولویت داد: یعنی خروج نیروهای آمریکا و جدایی طالبان از القاعده. فعالان افغان میگویند توافق آمریکا با طالبان گویای محدودیتِ رسانههای اجتماعی در ایجاد تغییر است. بهگفتۀ عزیز حکیمی، «مردم میتوانند یک کارزار راه بیندازند و به یک سیاستی اعتراض کنند. ولی این بیشتر مثل مُسکِن است. تاثیر اندکی دارد.» او افزود، در افغانستان مردم برای مشارکت در سیاست و تصمیمگیری «هیچ سازوکار دیگری ندارند.»
«مردم میتوانند یک کارزار راه بیندازند و به یک سیاستی اعتراض کنند. ولی این بیشتر مثل مُسکِن است. تاثیر اندکی دارد. مردم برای مشارکت در سیاست و تصمیمگیری هیچ سازوکار دیگری ندارند.» ــ عزیز حکیمی
ولی همزمان که آمریکا تدریجا نیروهایش را از افغانستان بیرون میکشد، روند صلح به مرحلۀ بعد میرود: یعنی مذاکرات دولت افغانستان و طالبان. همانقدر که این روند، امید به پایان جنگ ۱۹-سالۀ افغانستان را زنده کرده، ترس از بازگشت طالبان به قدرت کماکان باقیست.
بسیاری از فعالان نگرانند که دولت افغانستان و طالبان در این روند، حقوق اساسی را قربانی کنند. دولت کابل ازطریق تقسیم قدرت شکل گرفته است، و نه انتخات دموکراتیک. و چشماندازِ چنین زد و بندی، افغانها را نگران آیندۀ خود کرده است. بهگفتۀ عادلی، «وقتی یک توافق سیاسیْ جای رایدادن را میگیرد، انتخابات بیمعنیست.»
برای همین افغانها تلاش میکنند ازطریق تنها ابزار مستقل و موجود، یعنی رسانههای اجتماعی، مذاکرات را تحت تاثیر خود قرار دهند. عمر صدر، مدرس دانشگاه آمریکایی افغانستان میگوید صفحات اجتماعیْ مردم را قادر میسازد تا صدایی جمعی بیافرینند. بهگفتۀ او، «صدای جمعی، ایجاد فشار میکند. دستکم مذاکرهگران، دغدغههای مردم را میفهمند. نمیتوانند آن را نادیده بگیرند.»
اخیرا گروهی از فعالان افغان، کارزاری موسوم به «روایت زنانه» در رسانههای اجتماعی ایجاد کردهاند تا تقاضاهای زنان را در مذاکرات صلح مطرح کنند. این کارزار هر هفته بر یکی از حقوق زنان تمرکز میکند. در اولین توییتِ این کارزار آمده، «اولین هفته را با #حق_آموزش_زنان شروع میکنیم و از شما میخواهیم با ما همراه باشید.» مردان و زنان و افغان به این کارزار پیوستند، و خواستار حفظ حق آموزش زنان در صورت بازگشت طالبان شدند.
مینا رضایی فعال حقوق زنان در کابل، عکسی را از مردی سالخورده در ناحیهای روستایی، با پوستری که آموزش زنان را ترویج میدهد پُست کرد، و توییت کرد، «آنها از جنگ خستهاند، خودشان قربانی شدند اما میخواهند فرزندانشان درس بخوانند.»
ولی باتوجه به اینکه رهبری طالبان در مذاکرات با دولت هنوز تمایلی برای سازش نشان نداده، افغانها نگران این هستند که این آزادی بیان در صفحات اجتماعی، در دولت آینده امکانپذیر نباشد.
عزیز حکیمی میگوید، «مردم ازطریق صفحات اجتماعی با دولت و طالبان ارتباط برقرار میکنند. آیا میتوانید طالبانی را تصور کنید که به مردم اجازۀ انتقاد در صفحات اجتماعی را بدهد؟»