عزیز حکیمی

اهل هرات، ساکن جزایر مالت،‌ روزنامه‌نگار، علاقه‌مند ادبیات فارسی و انگلیسی و برنامه‌نویسی وب. از عزیز یک رمان به زبان ایتالیایی ترجمه و منتشر شده و در حال حاضر روی رمان دوم و یک مجموعه داستان کوتاه کار می‌کند. او مقالاتی در رسانه‌های مختلف فارسی‌زبان و نشریات خارجی منتشر کرده است. عزیز بنیان‌گذار و سردبیر مجله‌ی ادبی نبشت و نشر نبشت است.

بحث سیاسی ممنوع

صاحب رمانیایی کافه به کسانی که دور میز نزدیک در نشسته بودند، می‌گفت: «توی کافه من درباره‌ی هر چیزی بخواید می‌تونید حرف بزنید، الا سیاست. غیبت کنید، درباره ورزش حرف بزنید، حتی درباره سکس، اگه خوشتان می‌آید. ولی بحث سیاسی نکنید لطفاً. اشتهای همه خراب می‌شود.»

سیاست‌زدگی؛ تیغی بر گلوی زبان فارسی در افغانستان

در این‌ که زبان فارسی در افغانستان دچار تشتت است، تردید چندانی نیست و علت‌ها و ریشه‌های این هرج‌ومرج زبانی نیز کم‌وبیش معلوم است. اما آیا باید برای این هرج‌ومرج چاره‌ای سنجید یا چاره آن است که همین تشتت به عنوان هنجار پذیرفته شود؟

آیا مصونیت اعتقادات دینی از آزادی بیان در اروپا راه حل است؟

آن‌چه طرفداران مصونیت اعتقادات دینی می‌خواهند، به مثابه نوعی امتیاز، شبیه امتیازاتی است که رهبران کشورهای مستبد برای خود قائل هستند؛ مثلا در ایران و کره شمالی انتقاد از رهبر یا کشیدن کاریکاتور او قانونا یا عرفا ممنوع است.

در دفاع از مطلق بودن آزادی بیان

هفتهٔ گذشته در فرانسه مهاجم ۱۸ ساله‌ٔ چچنی‌تباری گلوی یک معلم تاریخ را برید چرا که این معلم کاریکاتورهای پیامبر اسلام را به شاگردان خود نشان داده بود. آیا بریدن گلوی این معلم تاریخ «واکنش خشن و پراستیصال یک فرد به سرکوب از سوی اکثریت» بود؟

لویه جرگه مشورتی: نمایش دیرهنگام قدرت غنی؟

واقعیت سیاسی در افغانستان به مراتب پیچیده‌تر از آن است که یک لویه‌جرگه مشورتی بتواند کمترین تاثیری روی وضعیت داشته باشد. از سوی دیگر بحث آزاد کردن یا نکردن زندانیان طالبان ساده‌تر از آن است که نیازی به برگزاری مجلسی ملی با ۳۲۰۰ عضو باشد.

چگونه توییتر به صحنه همدلی شهروندان افغانستان و ایران بدل شد؟

همبستگی کاربران افغان و ایرانی در دو کارزار مخالفت با اعدام و مخالفت با باج‌دهی به طالبان، که هیچ ارتباط موضوعی به هم ندارند، نشان می‌دهد که آن‌چه شهروندان افغانستان و ایران را به هم پیوند داد، سرخوردگی هر دو گروه از رهبران سیاسی‌شان است؛ اشتراکات فکری معترضان ایرانی هم مثل معترضان افغانستانی، در نارضایتی آن‌ها از سیاست‌های حکومت‌هایشان نهفته است.

طالبِ کوچکِ گستاخِ زن‌ستیزِ درونِ ما و آزادی بیان و اندیشه

نکتهٔ اصلی خانم فروتن در واکنش به «قدیس‌سازی» یا «گنهکار» جلوه دادن ایاز نیازی از سوی کاربران اجتماعی است و می‌گوید: «در نهایت مولوی نیازی قربانی تروریسم شد که خود نوعی انتقام صحرایی و خودسرانه‌ است. فارغ از آن که چه کس یا گروهی در ترور مولوی ایاز نیازی دست داشته و به چه دلیل دست به این قتل زده، قتل مولوی نیازی به همان اندازه غیرقانونی و منزجرکننده است که قتل فرخنده ملکزاده.»

قتل؛ لب مرز ایران بزرگ

اقدام مرزبانان ایرانی در شکنجه و قتل مهاجران غیرقانونی ابعادی پیچیده‌تر از صرفا یک قانون‌شکنی دارد. آن جمع تفنگدار قبل از آن‌که مرزبان باشند، شهروندان یک کشورند، و خواهی نخواهی، متاثر از فرهنگ و نگاه غالب در جامعه‌شان نسبت به مهاجران و به ویژه مهاجران افغان.

فارسی نقطه وصل است، نه فصل

در افغانستان، زبان فارسی یکی از جنجالی‌ترین مسائل در تاریخ معاصر این کشور بوده و این جنجال کماکان ادامه دارد. با آن‌که از زمان شکل‌گیری جغرافیایی به نام افغانستان، حاکمان این کشور پشتون بوده‌اند، زبان حاکم یا «فرانکا لینگوا» در سیاست و جامعه و فرهنگ این کشور همواره فارسی بوده است. در این مقاله به دلایل فارسی‌ستیزی تاریخی در افغانستان پرداخته شده و این‌که چگونه نسل جدید شهروندان افغانستان چگونه با فارسی‌‌ستیزی مقابله می‌کنند. این مقاله در «دفتر ایران فرهنگی»، همراه با مجموعه‌ای از مقالات نویسندگان فارسی‌زبان با موضوع «ایران فرهنگی» از سوی نشریه آسو و به کوشش مهدی جامی منتشر شده است.

«نظریه بازی» چیست و به چه کار ما می‌آید؟

نظریه بازی در محیط اکادمیک تحلیل یک وضعیت با استفاده از مدل‌های ریاضی تعاملات استراتژیک میان بازیگران است در رشته‌های مختلف، از جمله سیاست، اقتصاد، رفتارشناسی، علوم اجتماعی و کامپیوتر کاربرد دارد. ولی این نوشته می‌کوشد این نظریه را به زبانی ساده و به گونه‌ای تشریح کند که مخاطب بتواند ضمن درک بهتر این تئوری و کاربردهای آن در وضعیت‌های پیچیده سیاسی، قابلیت‌های آن را در ارتقاء تفکر نقادانه در زندگی شخصی نیز دریابد.

چرا یافتن نیمه‌گمشده‌اتان به اندازه یافتن موجودات فضایی دشوار است؟

اگر به «عشق واقعی» باور دارید و به دختر همسایه که مادرتان برایتان پسندیده راضی نیستید، (و یا خیال ندارید به مادر پسر همسایه که در خانه شما را دارد از پاشنه درمی‌آورد، بله را بگویید) حتما این را هم شنیده‌اید، و یا حتی تجربه کرده‌اید، که یافتن نیمه‌گمشده کار چندان ساده‌ای نیست؛ و همین دشواری گاهی عجیب به نظر می‌رسد: شده تا بحال از خودتان بپرسید آخر چطور امکان دارد در این دنیای کلان، با هفت میلیارد و اندی جمعیت، پیدا کردن نیمه‌گم‌شده‌اتان این‌قدر مشکل باشد؟

چرا کتاب نمی‌خوانیم؟

جامعه و فرهنگ ما به کتاب به عنوان یک وسیله‌ی سرگرم‌کننده و تفننی نگاه نمی‌کند، بلکه کتاب، در اعتقادات و فرهنگ ما یک شیء مقدس است که قرار است چیزی جدی به خواننده یاد بدهد. به عبارتی، هرچند این ایده که کتاب وسیله‌ای سرگرم کننده برای پرکردن اوقات فراغت می‌تواند باشد، ایده‌ای آشناست،‌ اما به حد کافی مقبول نیست.