Social_Media

اسناد دوسیه دیورند برای اولین بار به فارسی

عزیز حکیمی

دوسیه دیورند مجموعه‌ای از اسناد مهم تاریخی شامل گزارش مورتیمر دیورند از سفرش به کابل و مذاکراتش با امیر عبدالرحمن‌خان برای تعیین حوزه نفوذ و سرحد هند بریتانیایی با افغانستان و متن اصلی توافقنامه دیورند، است.
روزنامه‌نگار، مترجم و علاقه‌مند ادبیات فارسی و انگلیسی و برنامه‌نویسی وب. از او یک رمان به زبان ایتالیایی ترجمه و منتشر شده و مقالاتی نیز در رسانه‌های مختلف فارسی‌زبان و نشریات خارجی منتشر کرده است. عزیز حکیمی بنیان‌گذار و سردبیر مجله‌ی ادبی نبشت و نشر نبشت است.

در سال ۲۰۲۲ برای نوشتن مقاله‌ای راجع به مرز دیورند و روابط افغانستان و پاکستان به متن اصلی گزارش مورتیمر دیورند و «معاهده دیورند» نیاز داشتم اما جستجو در انترنت و حتی وبسایت کتابخانه ملی بریتانیا نتیجه‌ای نداشت. در برخی از آثار پژوهشی راجع به مرز دیورند به گزارش دیورند از سفرش به افغانستان و مذاکرات پامیر اشاره شده، اما این اسناد در کتابخانه ملی بریتانیا نگهداری می‌شود و ظاهرا نسخه‌ای دیجیتال از آن‌ها در انترنت موجود نیست.

وقتی به کتابخانه ملی بریتانیا در لندن مراجعه کردم، این دوسیه (بیش از ۱۶۰ صفحه سند) را در اختیارم گذاشتند که مطالعه کنم. طبیعتا خارج کردن اسناد از کتابخانه ممکن نیست اما به من اجازه داده شد که از همه این اسناد، از جمله نقشه‌های مرزی ضمیمه شده به توافقنامه دیورند با تلفن همراهم عکس بگیرم.

دوسیه دیورند مجموعه‌ای از اسناد مهم تاریخی است که علاوه بر گزارش مورتیمر دیورند از سفرش به کابل و مذاکراتش با امیر عبدالرحمن‌خان برای تعیین حوزه نفوذ و سرحد هند بریتانیایی با افغانستان و متن اصل توافقنامه دیورند، شامل مکاتبات میان مقام‌های مختلف دولت بریتانیا و هند درباره خط دیورند و مذاکرات پامیر برای تعیین حوزه نفوذ و سرحد افغانستان با روسیه و یادداشت‌هایی از ماموران بریتانیایی است که وضعیت سیاسی و اجتماعی آن دوران در افغانستان را به تصویر می‌کشد.

چند سند که با دست نوشته شده، مثل یادداشت‌های مربوط به مذاکرات امیر و دیورند در قلعه هاشم خان، شامل اسناد دوسیه دیورند است، اما بیشتر اسناد نسخه‌های اصلی امضاء شده نیست، بلکه رونوشت‌هایی است که با توجه به قلم (یا فونت) به کار رفته و دیگر ویژگی‌های حروفچینی، می‌توان نتیجه گرفت که با ماشین‌‌ تحریرهای قدیمی (مثل رومینگتون یا اسمیت کرونا که ماشین تحریر استاندارد در ادارات آن زمان بود) و ماشین‌های تایپ مدرن‌تر در دهه‌های بعدی تهیه شده است. رونویسی از اسناد (بدون امضا) برای ارسال نسخه‌هایی از آن‌ها به اشخاص و ادارات مختلف در بریتانیا و هند آن زمان معمول بوده، و آن‌طور که کارمند کتابخانه بریتانیا به من توضیح داد، برخی نسخه‌های جدیدتر ممکن است به خاطر فرسودگی نسخه‌های اصلی تهیه شده باشد.

این امر شاید دستاویزی برای تشکیک در اعتبار اسناد دوسیه دیورند تلقی شود، اما نباید فراموش کرد که علاوه بر این دوسیه، میلیون‌ها سند مربوط به دوره مختلف بریتانیا، هند و کشورهای دیگری که تحت استعمار بریتانیا قرار داشته‌اند، به همین شکل در کتابخانه ملی بریتانیا نگهداری می‌شود.

هیچ محدودیتی برای دسترسی به اسناد دوسیه دیورند، یا سایر اسناد موجود در کتابخانه ملی بریتانیا وجود ندارد، اما طبیعتا برای پژوهشگرانی که خارج از بریتانیا هستند، محدودیت‌های سفر به این کشور وجود دارد. از این‌رو، ترجمه فارسی این اسناد می‌تواند تا حدی دسترسی به محتوای این دوسیه را آسان‌تر کند.

در ترجمه این اسناد، تلاش کرده‌ام به متن اصلی وفادار بمانم و ساختار انگلیسی جمله‌ها را تا جایی که به روانی متن فارسی آسیب نمی‌زند، حفظ کنم. در جایی که کلمه یا عبارت اضافه‌ای برای روشن‌تر ساختن متن فارسی نیاز بود با کروشه [ ] مشخص شده است. توضیحات مترجم، در جایی که ضرور بوده، همه در پاورقی آمده‌اند. تا حد امکان تلاش شده محلات و نواحی که در متن از آن نام برده شده و مشهور نیست، روی نقشه‌های امروزی پیدا شود و در پاورقی توضیح داده شود. هرچند نام برخی از این نواحی در این نقشه‌ها نیست.

همچنین در مواردی املاء نام‌های افراد یا نواحی در متن اسناد انگلیسی یکدست نیست. در این موارد نام‌ها به شکلی که در متن ثبت شده، در پاورقی ذکر شده تا جستجوی آن در منابع اینترنتی برای پژوهشگران و خوانندگان آسان‌تر شود.

نسخه کاغذی این کتاب از طریق نشر لولو به چاپ رسیده است

اهمیت این اسناد تاریخی که ریشه‌ اختلافات سیاسی میان افغانستان و پاکستان است، بر کسی پوشیده نیست. به رسمیت نشناختن مرز دیورند، یا مسکوت گذاشتن این موضوع، سیاست یکدست همه حکومت‌های افغانستان، به ویژه پس از استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷ بوده است.

چند استدلال برای مخالفت‌ با به رسمیت‌شناسی دیورند به عنوان مرز رسمی میان افغانستان و پاکستان رایج است؛ اول این‌که عبدالرحمن تحت فشار بریتانیایی‌ها توافق دیورند را امضا کرد. امیر در «تاج التواریخ» به تحت فشار بودن از سوی بریتانیایی‌ها در برخی موارد اشاره کرده ولی همزمان مقابله با آن چالش‌ها را اغلب به عنوان مهارت خود در دیپلماسی و آینده‌نگری تعبیر کرده است. با این‌حال، به طور مشخص، امیر نه تنها اشاره نکرده که توافق دیورند را تحت فشار امضاء کرده، بلکه آن را یکی از دستاوردهای مهم حکومت خود دانسته است. او همچنین در سخنرانی خود پس از امضاء توافق دیورند، چند بار از انگلیس به عنوان یک «دوست» یاد می‌کند که اگر «یک روپیه در خزانه آن‌ها باقی مانده باشد، نیم روپیه آن را برای کمک به افغانستان خرج می‌کنند.»

از فحوای گزارش دیورند و نیز گزارش هیئت کابل این‌طور برمی‌آید که دلیل اصلی سفر دیورند به کابل، تیره شدن روابط بریتانیا و روسیه بر سر تعیین مرزهای شمالی، بخصوص در ناحیه پامیرها، بوده است. مورتیمر دیورند و هیئت همراه او در ابتدای گزارش خود به تیرگی روابط بریتانیا و روسیه اشاره می‌کنند که نشان‌دهنده اولویت آن در سفر دیورند به افغانستان است. آن‌طور که در گزارش آمده، دولت روسیه بر اجرای دقیق متن توافق‌نامه ۷۳-۱۸۷۲ اصرار می‌ورزید که مستلزم خروج امیر از سرزمین‌های آن‌سوی آمودریا بود. این موافقتنامه‌ای بین بریتانیا و روسیه برای تعیین مرز افغانستان و حوزه نفوذ آن دو قدرت بدون مشارکت مستقیم نمایندگان افغانستان به دست آمده بود.

امیر هنگامی که در سال ۱۸۸۰ به قدرت رسید، تلاش کرد روابط افغانستان با بریتانیا را بازتعریف کند و توانست با تعدیل نسبی توافقات حاکمان قبلی با بریتانیا، دست انگلیس‌ها را از امور داخلی افغانستان کوتاه کند. اما سیاست خارجی افغانستان و روابط آن با قدرت‌های خارجی (به ویژه روسیه) در کنترل انگلیس‌ها باقی ماند. در واقع دلیل این‌که مرزهای شمالی و غربی افغانستان، بدون حضور افغان‌ها و با مذاکرات میان بریتانیا با روسیه و ایران تعیین شد،‌ این بود که امیر نمی‌توانست با قدرت‌های خارجی وارد هیچ‌گونه مذاکره‌ای شود.

دلیل دیگر مخالفان به رسمیت شناسی مرز دیورند این است که توافقات امیر با هند بریتانیایی بوده و استقلال هند و پاکستان به خودی خود ناقض آن توافق‌نامه است. اما براساس اصل توارث در حقوق بین‌المللی، مرزهای تعیین‌شده در دوران استعمار پس از استقلال کشورها معتبر باقی می‌ماند. جامعه بین‌المللی، از جمله سازمان ملل متحد، دیورند را به عنوان مرز رسمی میان پاکستان و افغانستان پذیرفته‌ و این رسمیت در اسناد دیپلماتیک بین‌المللی مثل عضویت پاکستان در سازمان ملل در سال ۱۹۴۷ بازتاب یافته است.

برخی سیاستمداران افغان همچنین استدلال کرده‌اند که خط دیورند اقوام پشتون را از هم جدا کرده و آن را دسیسه استعمار بریتانیایی می‌دانند. اما مرزهای کشورهای زیادی، از جمله در اروپا، مردمان هم‌تبار و هم‌زبان را از هم جدا کرده است. حق «خود ارادیت» مناطق قبایلی هم که حاکمان افغان هرازگاهی آن را مطرح می‌کنند، در میان پشتون‌های پاکستان معنایی متفاوت از مفهوم مورد نظر حاکمان افغان دارد. علاوه بر این، ایده پشتونستان بزرگ هم که از دهه ۱۹۴۰ در گفتمان سیاسی افغانستان مطرح شد، هیچ‌گاه به معنای ایجاد یک کشور مستقل به نام پشتونستان نبوده، چون در آن‌صورت مناطق پشتون‌نشین افغانستان نیز باید به کشوری به نام پشتونستان می‌پیوست. این‌طور به نظر می‌رسد که سیاستمداران افغان امیدوار بوده‌اند که طرح چنین ایده‌هایی به شکلی از اشکال به الحاق مناطق پشتون‌نشین پاکستان به خاک افغانستان منجر شود. اما، اکثریت پشتون‌های پاکستان تمایلی به الحاق به افغانستان نشان نداده‌اند. مثلا جنبش تحفظ پشتون به رهبری منظور پشتین که در سال ۲۰۱۴ شکل گرفت، خواستار عدالت و پایان تبعیض علیه پشتون‌های پاکستان است، اما این جنبش نه تنها خواستار پیوستن به افغانستان نبوده، بلکه رهبران آن آشکارا محتاط بوده‌اند که اهداف این جنبش از سوی سیاستمداران افغان مصادره نشود.

دلیل دیگر مخالفان به رسمیت‌شناسی دیورند این شایعه بوده که گویا توافقنامه میان امیر و مورتیمر دیورند صدساله بوده و در سال ۱۹۹۳ منقضی شده است. این شایعه بی‌اساس آن‌قدر گسترده است که در موارد زیادی حتی سیاستمداران ارشد افغانستان نیز آن به آن متوسل شده‌اند. نیازی نیست یادآوری شود که در متن توافق‌نامه دیورند یا هیچ سند دیگری اشاره‌ای به صدساله بودن یا تاریخ انقضای این توافق نشده است.

در مقابل، مخالفت حکومت‌های افغانستان با رسمیت‌بخشی به مرز دیورند فرصتی طلایی برای پاکستان بوده که  تا این موضع‌گیری سیاست‌مداران افغان را به‌عنوان تهدیدی علیه تمامیت ارضی خود جلوه دهد. بسیاری باور دارند که پاکستان این ادعاها را بزرگ‌نمایی کرده و از آن به‌عنوان توجیهی برای مداخله در امور داخلی افغانستان استفاده کرده است؛ مداخلاتی که در کنار عوامل دیگر به تضعیف حکومت‌های افغانستان و در نتیجه بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی افغانستان منجر شده است.

هرچند از منظر حقوق بین‌الملل، خط دیورند به‌عنوان مرز رسمی بین افغانستان و پاکستان معتبر است، اما قوانین بین‌المللی به تنهایی نمی‌توانند اختلافات عمیق قومی و تاریخی را حل کنند و در نهایت حل این مناقشه در نهایت نیازمند دیپلماسی و توافق دوجانبه است.

امید می‌رود ترجمه فارسی دوسیه دیورند سهمی در دسترسی بهتر مردم و پژوهشگران به معلومات موثق درباره این جنجال تاریخی داشته باشد.

کتابستان

دوسیه دیورند: گزارش‌ها، توافق‌ها و یادداشت‌ها

اسناد دوسیه دیورند

گلشهر: خاطرات یک آواره

علی احمدی دولت

گلشهر: خاطرات یک زمین‌شناس

علی احمدی دولت

سیب و آسیب جنبش سبز

مهدی جامی

آینه‌خانه هویت ایرانی: رویا و روایت

مهدی جامی