هویت سرمشق میخواهد. نمونه میطلبد. از اینجا ست که در هویت ملل چهرههای تاریخی و اسطورهای جایگاهی بلند دارند. در المپ خدایان هویت نشستهاند. در باغ سناباد توس گرد هم آمدهاند. یا کنار آب رکن آباد. در بلخ یا بخارا. در نشابور یا هرات. یا بغداد و بصره. در تخت جمشید یا دریاچه هامون. در هگمتانه یا شوش. ارزش زرتشت و مهر و بودا و مانی و محمد و ابراهیم و سیاوش از اینجا ست. ارجمندی فردوسی و نظامی و حافظ و سعدی از اینجا ست. و هویت گردآمدن زیر سرو بلند قامت دوست است. هر که به ایشان گروید سروقدی میشود. باغ ایرانی را مصفاتر میسازد. اینان پیامبران هویت اند. و خطی از ایشان کشیده است جادهای از ابریشم و نرگس و گل سرخ تا روزگار ما. و ایشان جانهای آزاده، کمال طلبها، ملت سازان، خادمان، کاشفان، نوآوران، ایده پردازان، کارآفرینان، توانمندان و دانشمندان اند. آنها که دل به نومیدی ندادند و آنچه میخواستند شدند. آنها که پشتوانه هر ایرانی اند که بتواند آنچه میخواهد بشود. آنچه میتواند در خود و جامعهاش شکوفا کند. به جامعه فکر کردهاند برای جامعه برای وطن کار کردهاند. آنها که هویت برایشان صرفا میراث نبود در صندوقی، سرزمینی بود که باید کشف میکردند. برایشان خودشناسی همان هویت بود. اصل اصیل در معرفت این هویتسازان صمیمیت و صداقت آنها ست.