Ratko Mladić - The Butcher of Bosnia

تجاوز روسیه الهام‌بخش بقیه دیکتاتوری‌هاست

مزد مماشات با دیکتاتورها

ویوسا عثمانی | رئیس‌جمهور کوزوو

مماشات و خشنودسازیِ سلطه‌طلبان فقط باعث گستاخ‌تر شدن آن‌ها می‌شود. امتیازدادن به دیکتاتورها موقتی نیست، و هیچ‌وقت صلح پایدار حاصل نخواهد کرد…

مماشات و خشنودسازیِ سلطه‌طلبانِ امروز فقط باعث گستاخ‌تر شدن آن‌ها در فردا می‌شود. امتیازدادن به دیکتاتورها موقتی نیست، و مسلما هیچ‌وقت صلح پایدار حاصل نخواهد کرد.

***

قارهٔ اروپا به ورطهٔ بحران در افتاده؛ ولادیمیر پوتین که طی سال‌های گذشته استقلال اوکراین را تدریجا زیر سوال برده بود، امروز دیگر برای این کشور هیچ‌گونه تمامیت ارضی و حق حیات قائل نیست. رئیس‌جمهور روسیه سیاست خطرناک کشورگشایی را دنبال می‌کند که بر اساس آن، کشوری فقط به‌خاطر قدرت نظامی خود، سرنوشت کشور دیگری را تعیین می‌کند.

جنگ جاری، روش پوتین برای آزمایش دنیای دموکراتیک و تلاشی برای خردکردن روح دموکراسی‌خواه ماست. ولی این جنگ دنیای آزاد را چنان متحد کرد که دهه‌ها ندیده نبودیم. نحوهٔ پاسخ ما ‌ــ‌ کشورهای بزرگ و کوچک ‌ــ‌ نه تنها آیندهٔ اوکراین، که آیندهٔ اروپا و دنیا را شکل خواهد داد. هر پاسخی به این بحران، فقط بر مردم اوکراین تاثیر ندارد، بلکه همین‌طور کیفیت دنیایی که می‌خواهیم در آن زندگی کنیم، و پیام جمعی ما به سلطه‌طلبان دنیا را شکل خواهد داد.

تماشای حملات بی‌هدف و وحشیانه به شهروندان بیگناه اوکراین، و مقاومت شجاعانهٔ کسانی که برای جان‌شان و دفاع از استقلال‌شان می‌جنگند، یادآوری دردناک گذشتهٔ تاریک مردمِ کوزوو است.

برای ما این‌ها تصاویری کاملا آشنا و واقعی‌ست. برای همین ما طرفِ اوکراین هستیم و طرفِ متحدان‌مان در ناتو و همهٔ کسانی که خواستار رشد و شکوفایی ارزش‌های دموکراتیک در دنیا هستند؛ چون این موضوع خیلی فراتر از مقاومت فقط یک کشور یا ملتی علیه استبداد است.

جنگ جاری، روش پوتین برای آزمایش دنیای دموکراتیک و تلاشی برای خردکردن روح دموکراسی‌خواه ماست. ولی این جنگ دنیای آزاد را چنان متحد کرد که دهه‌ها ندیده نبودیم.

***

کوزوو خیلی خوب می‌داند پیامدهای کوتاه‌آمدن و سازش به قیمت قربانی‌کردنِ مردمِ بی‌گناه چیست. مماشات با اسلوبودان میلوشویچ بود که منجر شد به جنگ‌های خونین زیادی در یوگسلاوی سابق به دست یک رژیمِ نسل‌کش و به نام امیال فاشیستی برای خلق «صربستان بزرگ».

و همهٔ این‌ها جلوی چشم دنیا اتفاق افتاد. خوشبختانه دنیا و ناتو سال ۱۹۹۹ به کمک ما آمد و به نسل‌کشی، جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت در کوزوو خاتمه داد. اما امروز یک بار دیگر شاهد نقض فاحش حقوق بین‌الملل، تجاوز وحشیانه و بی‌رحمانه علیه اوکراین و مردم بیگناهش و احتمال جنگی بسیار بزرگ‌تر در اروپا و فراتر از آن هستیم.

درحالی که نگاه دنیا به درستی به اوکراین دوخته شده، این‌جا در قلب اروپا ما یک تهدید مهم دیگر را احساس می‌کنیم. در منطقهٔ ما هم پوتین چنگال خود را محکم و عمیق فرو کرده و از طریق عامل نیابتی خود یعنی صربستان اعمال نفوذ می‌کند. طی سال‌های اخیر صربستان تلاش‌های خود را برای بی‌ثبات‌سازی کوزوو، بوسنی و هرزگوین، و مونته نگرو تشدید کرده است.

رابطهٔ روسیه با رهبران جنگ‌طلب و دردسرسازِ غربِ بالکان ‌ــ‌ یعنی الکساندر ووچیچ رئیس‌جمهور صربستان و میلوراد دودیک رهبر صرب‌های بوسنی ‌ــ‌ بر کسی پوشیده نیست. خصوصا میزان حمایت نظامی و سیاسی روسیه از صربستان قابل توجه است و از آنکارا تا لندن، و از برلین تا واشنگتن باید زنگ خطر را به صدا در آورد.

در سال ۲۰۱۲، پیش از به قدرت رسیدن ووچیچ، صربستان دو فعالیت نظامی با متحد شرقی خود داشت. بعد از گذشت تقریبا یک دهه از رهبری او، تعداد این فعالیت‌ها رشد شدیدی داشته است. شراکت بین دو کشور چنان برای دو طرف حیاتی‌ست ‌ــ‌ و حجم خرید و اهدای تسلیحات سنگین بسیار بالاست ‌ــ‌ که مسکو یک دفتر دفاعی در بلگراد و یک مرکز امور «بشردوستانه» در شهر نیش باز کرده است که ماموریت مورد ادعایش بسیار مشکوک است. جای تعجب نیست که وزارت دفاع آمریکا گفته است صربستان بهترین محیط برای اعمال نفوذ روسیه در منطقهٔ ماست.

جای تعجب نیست که صربستان با وضع تحریم‌ها علیه روسیه کاملا مخالف است، و روشن می‌کند که قبله‌اش کجاست. حالا که باید علنا طرف خودمان را مشخص کنیم، کوزوو و شرکایش در دنیا طرف اوکراین هستند، ولی صربستان طرف پوتین را گرفته است.

جنگ اوکراین به ما یادآوری می‌کند که در برابر سلطه‌طلبی، یا وقتی ارزش‌ها و متحدان ما در خطرند، به هیچ وجه نباید بی‌تفاوت باشیم. 

***

طی چند سال گذشته، صربستان به رغم آن‌که دربارهٔ ارزش‌های اروپایی زیاد حرف زده، همکاری سیاسی و نظامی و اقتصادی خود با روسیه را به سطوحی بی‌سابقه حتی فراتر از دوران حکومت میلوشویچ افزایش داده است. جهت‌گیری صربستان به سمت دیکتاتوری، روندی تدریجی و مطلقا عمدی بوده است. صربستان سال‌ها شاهد هیچ‌گونه مخالفتی نبود و مورد غفلت قرار گرفت و حالا به تهدیدی بزرگ برای ثبات اروپا تبدیل شده است. این را می‌توان در شاخص‌های بین‌المللی دموکراسی و رسانه و آزادی مشاهده کرد. افول رتبهٔ صربستان شاهدی بر گرایش روزافزونش به سمت دیکتاتوری است.

تنش‌های ناموجهِ پارسال از سوی صربستان محصول همین واقعیت است. برخلاف توافقنامه‌های بروکسل، صربستان برای تقریبا یک دهه خواستار این بود که پلاک خودروهای کوزوو هنگام ورود به صربستان برداشته شود و پلاک موقت روی آن‌ها نصب شود. در نهایت کوزوو در ماه اکتبر تصمیم گرفت مقابله‌به‌مثل کند و همین مقررات را برای خودروهای صربستان وضع کرد. دولت بلگراد به سرعت تانک‌ها و جت‌های جنگندهٔ روسی را به مرزهای کوزوو اعزام کرد، و سفیر روسیه هم فورا آن‌جا ظاهر شد تا در صورت ورود نیروهای صرب به کوزوو از آن‌ها حمایت کند.

همین‌طور پارسال طی مانور نظامی ناتو، موسوم به «مدافع اروپا»، که همهٔ منطقهٔ ما و کشورهایی از سراسر اروپا در آن شرکت داشتند، صربستان تنها کشوری بود که شرکت نکرد و برعکس همزمان به‌طور مشترک با روسیه در خاک خود دست به مانور نظامی زد.

در مقابل این تحولات، مماشاتِ مدام با ووچیچ از سوی برخی دولت‌ها مایهٔ نگرانیِ جدی و خطری برای صلح است.

***

جنگ اوکراین به ما یادآوری می‌کند که در برابر سلطه‌طلبی، یا وقتی ارزش‌ها و متحدان ما در خطرند، به هیچ وجه نباید بی‌تفاوت باشیم. این فقط مسئلهٔ «ما» و «آن‌ها» نیست، بلکه بیدارباشی برای همهٔ ماست که تهدید دموکراسی در یک سرزمین تهدیدی علیه همهٔ ماست.

جایی که ما زندگی می‌کنیم، صلح و ثبات با قربانی‌های بزرگ به دست آمده است، از جمله جان بسیاری از بی‌گناهان. و باید هر کاری کرد تا آن را حفظ کرد، و این یعنی در برابر تجاوز مداوم همسایهٔ خودمان، باید حقیقت را بیان کنیم.

کتابستان

شبانه

نگار خلیلی

شهسوار سویدنی

لئو پروتز

چار دختر زردشت

منیژه باختری

دموکراسی انجمنی

مهدی جامی

تاملاتی بر هیتلر

زِبستییان هفنر