اگر پیش ازین بر کسی پوشیده بود، حالا دیگر بر همگان روشن است که ویلی نلسون یک موزیسین هزاررنگ است و فقط به موسیقی کانتری، که ابتدائا با آن شناخته میشد، محدود نیست. حتی در سن ۸۷ سالگی، اشتهای موسیقاییِ او پایانناپذیر است و تلاش میکند از همهٔ حد و مرزهای موسیقی عبور کند: خواه آمریکانا، فولک، راک، روتس، رِگه یا هر سبک دیگری که به اینها نزدیک باشد. با این اوصاف، عشق او به ترانههای بزرگ آمریکایی، وادارش کرد تا راهی را هموار کند که نهایتا دیگران را به دنبال خود کشاند: باب دیلن، کارلی سیمون، لیندا رانستد، و راد استوارت تنها چند تن از آنها هستند. البته با اینکه ۴۳ سال پیش، آلبوم پرفروشِ «Stardust» از همان ابتدای انتشار خود این ذهنیتِ او را روشن کرده بود، بهخاطرِ بازخوانیهای مکرر و مداوم از همان ابتدای حرفه، مجموعهآثارِ او مخدوش شد.
از سال ۲۰۱۸، ویلی نلسون روی فرانک سیناترا (چشمآبی پیر) متمرکز شد و ثمرهٔ آن آلبومِ «My Way» بود. این عنوان همانقدر که برازندهٔ سیناترا بود، درخورِ ویلی هم هست ــ بهخاطر مسیر حرفهایِ مستقلی که هرگز از آن تخطی نکرد. نلسون بهتازگی، باز هم با ادای احترام به سیناترا، آلبومِ «That’s Life» [زندگی همین است] را منتشر کرد؛ عنوانِ این آلبوم هم عصارهٔ احساسات او را بیان میکند. جلد آلبوم یادآور تصاویر کلاسیک آلبومهای سیناترا از کاتالوگ کمپانیِ کپیتال رکوردز در دههٔ ۱۹۵۰ است، و تعدادی از آهنگهای مرتبط با میراثِ افسانهایِ سیناترا را بازخوانی میکند.
این آثار بیش از همه برای کسانی آشناست که عاشق ترانههای پاپ کلاسیک هستند: کارهایی که از موسیقی متن سینما و ارکسترهای موسیقی نشأت گرفت، و درواقع آهنگ اصلی یعنی «That’s Life»، و «I Won’t Dance» که دوئتی با دایانا کرال، موزیسینِ بااستعدادِ کانادایی است و همینطور «…In the Wee» ــ «…I’ve Got You» ــ «Luck Be a Lady» ــ «…Nice Work If» ــ «Lonesome Road» و «Learnin’ the Blues»، همگی حالا دیگر جزئی لاینفک از فرهنگ موسیقی آمریکا هستند. ویلی هرکدام از آنها را طوری اجرا میکند که به اسطورههای اولیه وفادار میماند و قدری حس آشناپنداری زیر پوست همهٔ آنها وجود دارد، و اصلا هم هراسی ندارد که کارِ او صرفا تقلیدی از استاد دانسته شود. بهلطف همنوازیِ بینقص، او حس و ظرافتِ اجراهای اصلی را جذب میکند و آهنگها را مالِ خودش میکند.
این خصوصا در نسخهٔ ویلی از «You Make Me Feel So Young» مشهود است، که به درستی بهعنوان آهنگ پایانی آلبوم انتخاب شده و یکی از جواهراتِ کل مجموعه است. ویلی با توجه به جایگاهش بهعنوان پیشکسوت، در این آهنگ احترام خاصی حس میکند، و برای همین میتواند حال و هوای آن را با اعتماد و اعتقاد به شنونده منتقل کند. درنهایتْ زندگی همین است و ویلی نلسون به شیوهٔ خودش این درس بزرگِ زندگی را به ما یادآوری میکند.