ریچارد پاورز یکی از قویترین صداهای ادبیات آمریکاست. رمانها و شخصیتهای او هر چیزی از هوش مصنوعی گرفته تا رویای آمریکایی، از درختان تا حیات فرازمینی، واقعیت مجازی، کد ژنتیکی انسان و درهمتنش زندگی بشر با قدرتهای بزرگتر از خودش را کاوش میکنند. آثار او طرفداران زیادی دارد ــ افرادی چون باراک اوباما، جسی برتون و اِما تامپسون مجذوب رمان «سایهبان» او هستند. و آخرین رمان ریچارد پاورز، «سرگشتگی»، اخیرا نامزد چندین جایزهٔ معتبر از جمله جایزهی بوکر ۲۰۲۱ شده است؛ برای همین زمان خوبی برای آشنایی با فهرست جذاب و پرافتخار کتابهای اوست. اگر میخواهید بدانید که مطالعهٔ آثار او را از کجا شروع کنید، این راهنمای آسان در انتخاب کارهای او به شما کمک خواهد کرد.
***
سرگشتگی (۲۰۲۱)
ستارهشناسی و کودکی مشترکات زیادی دارند. هر دو سفری به دوردستها هستند… هر دو آغاز یک سفر ابدی.
رمان «سرگشتگی» حتی قبل از انتشار رسمی در فهرست نامزدهای جایزه بوکر ۲۰۲۱ قرار گرفت، و دربارهی قدرت فوقالعادهی عشق پدر به پسرش است. تئو بایرن که همسرش را از دست داده به شدت از پسر ۹ سالهاش رابین محافظت میکند. پسر حس عمیقی نسبت به همه چیز دارد و خودش را وقف طبیعت میکند و حاضر است هر کاری برای نجات آن انجام دهد.
این یکی از صمیمیترین و تاثیرگذارترین رمانهای پاورز است. پدر و پسر مفتون احتمال وجود حیات در سیارات دیگر هستند، و از نابودی زمین به دست انسان مایوس شدهاند؛ اینجا کشمکشی بین تئو و نیروهای خارجی برای شناخت و کنترل پسرِ غیرعادیِ او در میگیرد.
سایهبان / تاج جنگل (۲۰۱۹)
چیزی که با چوب درخت میسازی باید دستکم به اندازهی همان درختی که قطعش کردی اعجابآور باشد.
«سایهبان» قصهای پرشور و تاثیرگذار دربارهی کنشگری و مقاومت است. این داستانْ فراخوانی به جهانی طبیعت، خصوصا درختان، و سرود ستایش آنهاست.
دنیایی به موازات دنیای ما وجود دارد ــ جهانی وسیع، آرام، به هم پیوسته، هوشمند و فوقالعاده خلاق که به چشمِ ما تقریبا نامرئیست. این داستانْ ماجرای نُه غریبه است که هرکدام به شکلی متفاوت فراخوانده شدند، تا هم یاد بگیرند چطور آن دنیای نامرئی را ببینند و هم برای فاجعهای که در حال وقوع است آماده شوند.
این رمان حماسهای تکاندهنده، عمیق و هوشمندانه نوشتهی نویسندهای استثنائیست. این اثر برندهی جایزهی پولیتزر شد و نامزد دریافت جایزهٔ بوکر هم شد، و بسیاری از جمله باراک اوباما گرفته و اما تامپسون عاشق آن هستند.
سود / منفعت (۲۰۰۰)
اهمیتی ندارد که از هر پنج نفر یک نفر فقیر است، و یک درصد بالای هرم، بیشتر از نود و نه درصد پایینِ هرم سرمایهها را کنترل میکنند.
رمان «سود»، تعامل بین حیاتِ انسانی فردی و حیات تجاری را کاوش میکند، و در واقع روایتِ دو داستان است. اولی در مورد یک شرکت آمریکایی ــ به نام کلر اند کامپنی است ــ که در اوایل دههٔ ۱۸۰۰ بهصورت یک شرکت خانوادگی شروع به کار کرد و کارش تولید صابون و شمع بود و در دهه ۱۹۹۰ به یک شرکت بزرگ بینالمللی تبدیل شد. دومین روایت، درمورد زنیست به اسم لورا بودی که از همسرش جدا شده و دو فرزند دارد. او در شهری کوچک نمایندهی یک بنگاه ملکیست و متوجه میشود که سرطان تخمدان دارد.
رشد فوقالعادهی شرکت کلر، نمونهای از تاریخ رنگارنگ آمریکاست؛ ولی این شرکت زندگی لورا بودی را برای همیشه تغییر داده است. پایانِ حیرتانگیز رمان، روابط بیشمار و نامحسوس بین بزرگترین تجارتها و کوچکترین زندگیها را آشکار میکند.
کاوش تاریکی (۲۰۰۱)
کودکان امروزی، چهقدر زیاد میدانند. چه دانش عمیقی دربارهی هر مکانیسمی دارند، جز زندگی.
در ساحل غربی آمریکا محققانِ واقعیت مجازی برای تکمیل «کاوِرن» تلاش میکنند: کاوِرن اتاقی کاملا سفید است که میتواند به یک جنگل، نقاشی یا کلیسای بیزانسی تبدیل شود. اَدی کلارپول هنرمندی سرخورده است که جذب این تکنولوژیِ فوق پیشرفته شده است.
در شهری جنگزده در سواحل شرقیِ مدیترانه، یک معلم آمریکایی به نام تیمور مارتین گروگان گرفته میشود و در اتاقی سفید و خالی به یک رادیاتور زنجیر میشود.
چه چیزی این فواصل دور را به هم وصل میکند؟ همان تخیل مشترک؛ اتاقی که این دو نفر ناخواسته به طور مشترک میسازند. «کاوش تاریکی» داستانیست که هر دو نیروی مخرب و نجاتبخشِ تخیل را بررسی میکند.
طنینانداز (۲۰۰۷)
تنها کاری که کسی میتواند برای کسی دیگر بکند این است که یادآوری کند: ما هر ثانیه در حال تولدیم.
مارک اشلوتر تصادفی تقریبا مرگبار داشته و خواهرش کارین از او مراقبت میکند. ولی وقتی مارک از کُما بیرون میآید، فکر میکند این زن که عین خواهر اوست و درست مثل او رفتار میکند، فقط یک شیاد است. کارین که از رفتار برادرش حسابی ناراحت و غافلگیر شده، با یک متخصص اعصاب به نام دکتر جرالد وبر تماس میگیرد. ولی چیزی که وبر در مارک کشف میکند، کمکم خودانگارهٔ خودش را هم تضعیف میکند.
در این بین، مارک که یادداشتی از یک شاهد ناشناس دارد، تلاش میکند بفهمد واقعا چه اتفاقی افتاده است. افشای حقایقی که در پی میآید، زندگی هر سه نفرشان را زیر و رو خواهد کرد.
«طنینانداز» معمایی هیجانانگیز است که اصلِ باور انسان نسبت به وجود خودش را کاوش میکند و زیر سوال میبرد.
وقت آوازخوانی ما (۲۰۰۳)
موسیقی برای این است که یادمان بیندازد چه مدت کوتاهی در این جسم زندگی میکنیم.
یونا، روث و جوزف فرزندانِ خانوادهای چندرگه هستند که میخواهند بچههایشان را فراتر از محدودیتهای زمانه و هویتشان، و غرق در آواز و موسیقی تربیت کنند. اما بچهها همیشه نمیتوانند از دنیای بیرون در امان بمانند.
یونا، بزرگترین فرزند خانواده، به دنبال موسیقی کلاسیک میرود که سبک مورد علاقهی پدر و مادرش هم هست. روث، کوچکترین فرزند، خودش را وقف فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و رابطهای جدید میکند. جوزف، فرزند وسط خانواده که راوی این قصهٔ پیوند دو نسل است، سخت تلاش میکند خودش را پیدا کند و ارتباطش را با هر دو نسل حفظ کند.
«وقت آوازخوانی ما» رمانی چندوجهی و زیبا دربارهی خانوادهای فوقالعاده بااستعداد ــ ولی از هم گسیخته ــ است که در فضای آمریکای بعد از جنگ شکل میگیرد.