زمانی مارتین اِیمیس را «بچهٔ تخس» ادبیات انگلیس میدانستند؛ حالا او دههٔ هفتمِ حرفهٔ درخشان نویسندگی خود را تجربه میکند. او ۱۴ رمان، یک وقایعنگاره، دو مجموعه داستان و هشت مجموعهٔ غیرداستانی در چنته دارد. اگر میخواهید بدانید که مطالعهٔ آثار او را از کجا شروع کنید، این راهنمای آسان در انتخاب کارهای او به شما کمک خواهد کرد.
***
داستان محرمانه (۲۰۲۰)
«زندگی … فاقد شکل است؛ هدفی ندارد و حولِ هیچ چیز نمیگردد؛ هیچ انسجامی هم ندارد. از نگاهِ هنری، مرده است. زندگی چیزِ مردهایست».
این جدیدترین رمانِ ایمیس، درواقع یک رمانِ اتوبیوگرافیک است ــاثری منحصربهفرد و خلاق. طنزآلود، تاثیرگذار، و سرشار از اطلاعات شخصی دربارهٔ رابطهاش با شخصیتهایی چون سائول بلو، کریستوفر هیچنز، کینگزلی ایمیس، فیلیپ لارکین و فیبی فلپس. ایمیس همچنین بر اساس آنچه که طی هفت دهه فعالیت حرفهای و درخشان خود آموخته، رهنمودهایی را در بافتِ کتاب تزریق میکند.
خواندنِ «داستان محرمانه»، هم برای طرفدارانِ آثار او جذاب خواهد بود و هم به تازهواردها کمک میکند تا با مجموعهٔ بزرگ آثار او آشنا شوند.
کاغذهای راشل (۱۹۷۳)
«من هم مثل بیشتر مردم، نسبت به زیردستانم قدری احساس گناه دارم، و نسبت به بالادستانم قدری حسادت دارم، و اجبارا از این نظام ناراضیام».
این اولین رمانِ ایمیس بود، که خیلی جنجالی هم شد. ایمیس یکی از ناخوشایندترین و واقعیترین و درعینحال تاثیرگذارترین شخصیتهای نوجوان در ادبیات داستانی معاصر را در این کتاب خلق کرد. چارلز شخصیت اصلی کتاب، نوجوانی باهوش، حقهباز، بیرحم و فوقشهوانی است که سالهای آخرِ نوجوانیاش را صرفِ زمینزدنِ دخترها میکند و از توصیههای سطحیِ والدینش که از او دورند طفره میرود.
در حالی که به بیستسالگی خود نزدیک میشود، و امتحانات ورودی آکسفورد هم در راه است، او با کمکِ یادداشتهایی دقیق و وسواسی، به طرحِ دسیسهای مفصل میپردازد تا دختری به اسم راشل را اغفال کند؛ دختری که بدبینیِ چارلز را عمیقا به چالش کشیده است. اما چارلز در نهایت در عشقِ او گرفتار میشود. «کاغذهای راشل» محصول نبوغِ ناب است؛ فوقالعاده خودآگاهانه، بهطرزی استادانه زشت و زننده، و واقعا سرگرم کننده.
لاندن فیلدز (۱۹۸۹)
«خوشبختی با جوهرِ سفید نوشته میشود: برای همین روی کاغذ دیده نمیشود».
«لاندن فیلدز» در ۱۹۸۹ منتشر شد، و در دورانی پرآشوب تحریر شد که کتاب هم این را نشان میدهد. این رمانْ نمایشی استادانه است از جامعهای فاسد و افسارگسیخته، و شخصیتهای غیرقابل اعتمادی که در آن زندگی میکنند. نویسندهای به اسم سامسون یانگ با مرگ روبهرو میشود ــاما فقط پای مرگ خودش در میان نیست. او که ایدهای برای نوشتنْ به ذهنش نمیرسد و به بیماری مهلکی هم مبتلاست، در لندنِ رو به زوال و انحطاط سراسیمه میچرخد تا اینکه از میخانهٔ بلککراس سر در میآورد و آنجا با داستانِ قتلی مواجه میشود که جان میدهد برای نوشتن.
شخصیت محوری داستان، دختری جذاب اما بداقبال موسوم به نیکولا سیکس است که قرار است در ۳۵مین سالگرد تولدش کشته شود. مردانی بدنام او را دوره کردهاند، که احتمالا یکی از آنها قاتل او خواهد بود. «لاندن فیلدز» داستانِ یک کلاهبرداری مهیج و دیوانهکننده است: نقشهریزیِ پیچیدهٔ شخصیتها علیه شخصیتهای دیگر، و همینطور نویسنده علیه خواننده، که ممکن است خواننده را عاشق خود کند.
اطلاعات (۱۹۹۵)
«طبق معمول سر ساعتِ شش بیدار میشود. نیازی نیست که گوشبهزنگِ ساعت باشد. خودش همیشه گوشبهزنگ است».
شهرت، حسادت، شهوت و خشونت، همواره محبوبِ ادبیات و همینطور تبهکاران بوده است ــهمهٔ اینها را در رمانِ «اطلاعات» پیدا میکنید. گوئین بری و ریچارد تال که زمانی دوستان صمیمی بودند، حالا در رقابتی بیرحمانه هستند. تال در باتلاق گیر افتاده: شغل سطح پایین و آیندهٔ ادبی مبهم؛ اما بری رمانهایی نوشته که موفقیتهای بزرگی برایش به بار آورده است.
تال دنبالِ راهیست تا رقیبِ نویسندهاش را خراب کند، اما این هدف، زندگی هر دو نویسنده را به خطر میاندازد. رمانِ «اطلاعات»، هم کمیک است و هم تاریک، و نمایشی کینهآلود از فضای ادبی لندن.
پیکانِ زمان (۱۹۹۱)
«بیرحمیِ بشر احتمالا ابدی و تغییرناپذیر است. فقط شیوهٔ عملش عوض میشود».
«پیکانِ زمان» احتمالا بزرگترین دستاورد ایمیس است ــبلندپروازانه، جسورانه، و فوقخیالی. دکتر فرِندلی شخصیت اصلی داستان است که عمرش در جهت عکس حرکت میکند. او تازه مرده است، اما بعد متوجه میشود که هشیار و سرحال است؛ در ادامه میبینیم که با معشوقههایش بههم میزند، اما بعد دارد آنها را اغواء میکند؛ او بیمارانش را مجروح و ناقص میکند.
فرندلی از دوران بازنشستگی تا دوران سکونتش در نیویورک و اروپای جنگزده را بهطور معکوس طی میکند و در تمام این مدت رازی سر به مهر با خود دارد. او از گور تا گهواره در بدنِ خود گرفتار است و وجدانش سعی میکند از جاهطلبانهترین پروژهٔ زندگی او یعنی شرکت در راهحل نهایی [کشتار یهودیان] سر در بیاورد. «پیکان زمان»، سرگرمگننده و تاریک و فوقالعاده تاثربرانگیز است، و شاهکاری در ادبیات داستانی تجربی محسوب میشود.
پول (۱۹۸۴)
«برای پول مهم نیست که ما بگوییم کثیف است؛ چون همواره در حال قویترشدن است. مثل یک داستان، مثل یک اعتیاد، مثل یک توطئهٔ خاموش».
«پول»، محبوبترین رمان بین طرفداران ایمیس است ــیک رمان طنز کاملا درجه یک. جان سلف در کار تبلیغات و فیلم است، و آدمی فوقالعاده لذتجوست؛ او بین لندن و نیویورک در رفت و آمد است و وقتش را صرف ارضای امیال افراطیاش میکند: الکل، سیگار، قرص، پورنوگرافی، و آشغالخوری.
رفتارهای افراطی او از چشم دیگران پنهان نمیماند؛ پای یک مزاحم تلفنی به میان میآید؛ زندگیِ مخاطرهآمیز و خوکصفتش تهدید میشود؛ و در ادامه با رازهای تلخی مواجه میشود. رمانِ «پول»، پر از خلاقیت، و فوقالعاده افسارگسیخته است؛ داستان زندگی بدون قید و بند، داستان پول و مصیبتهایی که میتواند به بار آورد.