چند روز پیش، جو روگان، گویندهٔ آمریکایی پرمخاطب، به شنوندگانِ جوانش توصیه کرد واکسن کرونا نزنند. روگان گفت: «بهنظرم اگر آسیبپذیر هستید باید واکسن بزنید. اما اگر ۲۱ سال سن دارید و از من بپرسید که ”باید واکسن بزنم؟“ میگویم نه».
حرفهای روگان انتقادات گستردهای را برانگیخت. اما در کمال تعجب، بسیاری از مردم با او همنظر هستند. یکچهارم آمریکاییها میگویند که قصدِ زدنِ واکسن کرونا را ندارند، و حدود نیمی از جمهوریخواهانِ زیرِ ۵۰سال میگویند که واکسن نخواهند زد. البته این شکافِ حزبی درمورد واکسن، همین حالا هم عملا وجود دارد. در آمریکا طی دو هفتهٔ آخر ماه آوریل، میانگین تعداد واکسنزدنها ۲۰درصد کاهش داشته است؛ عمدتا بهخاطر اینکه سهمِ ایالتهای با اکثریتِ جمهوریخواه، رو به کاهش است.
من واقعا میخواستم بدانم که در ذهنِ این شکاکانِ واکسن یا مخالفانِ واکسن که بیخیالِ کرونا هستند، چه میگذرد؟ برای همین در توئیتر پُستی گذاشتم و از همهٔ کسانی که قصدِ واکسنزدن نداشتند خواستم دلیلش را برایم ایمیل کنند. طی چند روز گذشته، من با دهها نفر از این افراد مکاتبه داشتم یا حرف زدم. من به آنها گفتم که از هوادارانِ جدیِ واکسن هستم، اما واقعا میخواهم از جنبهٔ فرهنگیْ موضعِ آنها را درک کنم.
آدمهایی که من با آنها صحبت کردم همگی زیر ۵۰ سال سن داشتند. تعدادی از آنها خودشان را جمهوریخواه معرفی کردند و هیچیک از آنها طرفدار حزب دموکراتِ امروزی نبود. بیشترشان میگفتند که مخالف واکسن نیستند: فقط با واکسنِ کرونا مخالف بودند. یعنی کلا ضدواکسن نبودند، بلکه ضد واکسنِ کرونا بودند.
رایجترین بحث علیه واکسن این است که: سیستم ایمنیِ بدنِ من، برای من کافیست!
بعضی از کسانی که با آنها حرف زدم، میگفتند که مطمئن هستند سیستم ایمنی بدنشان از آنها محافظت خواهد کرد. یک راننده وانت ۳۹ساله اهل کلرادو به من گفت که «من جزو کارکنانِ ضروری هستم و با آمدنِ همهگیری، زندگیِ من تغییری نمیکرد، و من میدانستم که بههرحال کرونا را خواهم گرفت. برای همین، فکر میکنم حالا دیگر آتنیبادیِ آن در بدنم تولید شده، پس چرا باید ریسکِ واکسن را به جان بخرم؟»
بعضی از این افراد، کرونا گرفته بودند و خوب شده بودند، و واکسن را غیرضروری میدانستند. یک تکنیسینِ خدماتیِ ۳۱ساله اهل کنِتیکِت میگفت: «دسامبر ۲۰۲۰ آزمایشِ من مثبت شد و علائم زیادی داشتم. و چون من یک دورهٔ ثبتشده از این ویروس را از سر گذراندم، دلیلی نمیبینم واکسنی را بزنم که برای مصارفِ اورژانسی تایید شده است. من به سیستم ایمنیِ بدنم بیشتر از این واکسنِ آزمایشی اطمینان دارم».
عدهای هم نگرانِ این بودند که ممکن است واکسنْ عوارض جانبیِ بلندمدت داشته باشد. یکی از اهالی نیوجرسی که ۴۰ سال سن دارد به من گفت: «من سیاهپوستی از نسلِ بردهها هستم، و بهلحاظ مالی جزو پایینترین قشر جامعه هستم. مشکل من این است که نمیتوان از دولت یا شرکتهای داروسازی شکایت کرد».
بعضی از آنها میگفتند با توجه به مطالبی که دربارهٔ ریسک کرونا برای افراد زیر ۵۰ سال خواندهاند، حس میکنند این همهگیریْ تهدیدِ بزرگی برایشان نیست. مردی ۳۶ساله اهل تگزاس، که شرکتِ مشاور دارد، به من گفت: «احتمالِ اینکه در اثر تصادف بمیرم، بیشتر از احتمالِ مرگ در اثر کروناست. اما این باعث نمیشود سوار ماشینم نشوم.»
و خیلیها هم میگفتند که انحصارطلبیِ لیبرالها آنها را به جناح راست سوق داده است. یک وکیل ۳۷ساله میگفت، «قبل از مارسِ ۲۰۲۰، من یک دموکراتِ پیشرویِ واقعی بودم. اما از اینکه دموکراتها اینقدر آزادیهای مدنی را نادیده میگیرند واقعا ناراحتم. هر کسی که موضعِ محکمی بهنفعِ آزادیهای مدنی بگیرد و با تضعیفِ حقوق اساسی که الان شاهدش هستیم مخالفت کند، من به او رأی میدهم». رانندهٔ اهل کلرادو که بالاتر اشاره کردم، به من گفت تا پیش از کرونا اصولا در رأیگیریها شرکت نمیکرد، اما بحثِ انحصارطلبیِ لیبرالها تاثیر زیادی در سیاسیشدنِ قضیه داشت: «وقتی کرونا آمد، شاهدِ حذفِ آزادیها بودم. پس در ۲۰۲۰، برای اولینبار در عمرم در رأیگیری شرکت کردم، و کلا به جمهوریخواهان رأی دادم».
بعد از گفتگوها و ایمیلهای فراوان، متوجه داستان حقیقیِ ضدواکسنهای آمریکا شدم. و به نظرم بهترین راه برای درک آن، مقایسهٔ داستانِ آن با داستانِ خودم است.
حتی برای کسانی که قبلا کرونا گرفتهاند، دریافت واکسن باعث تقویتِ پادتن و سلولهای ایمنی علیه کرونا میشود و احتمالا محافظت بهتری در برابر انواع دیگر آن ایجاد خواهد کرد.
دیدگاه به من قضیهٔ واکسن، از دیدگاه کلیِ من نسبت به مسالهٔ همهگیری نشأت میگیرد. من واقعا نمیخواهم کرونا بگیرم. چون هم نمیخواهم به مرضی مبتلا شوم که عواقبِ بلندمدتی دارد، و هم نمیخواهم آن را به افرادی که جزو گروههای پرخطر هستند منتقل کنم ــ مثل مادربزرگِ خودم یا هر کسی که سیستم ایمنیاش ضعیف شده است. من به مدت بیشتر از یک سال، زندگی خودم را اساسا تغییر دادم تا از ابتلاء پیشگیری کنم. برای همین وقتی شنیدم که واکسنها در جلوگیری از کرونای حاد و انتقال آن موثر هستند، واقعا به هیجان آمدم. حتی با خواندن همهٔ آثار جانبیِ واکسن، مشتاقانه برای دریافتِ دو دوز واکسن ثبتنام کردم.
اما داستان حقیقیِ ضدواکسنهای زیرِ ۵۰ سال، بسیار متفاوت است. اینها مثلا میگویند:
«درمورد تهدید ویروس کرونا بزرگنمایی شده است. البته خوب است که از افراد مسن و آسیبپذیر محافظت کرد؛ اما من نه پیرم و نه آسیبپذیر. اگر کرونا بگیرم، مشکلی نیست. درواقع شاید قبلا گرفته باشم، ولی حالم خوب است. چرا باید کرونا را خطرناکتر از رانندگی فرض کنم ــ کاری به این خطرناکی که هر روز بدون نگرانی انجام میدهم. لیبرالها، دموکراتها و مسئولان بهداشت تابهحال آنقدر اشتباه داشتهاند که شاید بهتر باشد تقریبا هر کاری آنها میگویند، ما خلافش را انجام دهیم».
همانطور که داستان کرونای من، باعثِ اشتیاقم به زدنِ واکسن شده، داستان کرونای این عده، موجبِ بدبینیشان به واکسن میشود. بارها این دست حرفها را شنیدهام که مثلا میگویند:
«لازم نیست داروهای جدید به من مجوز انجام کارهای خودم را بدهند. این واکسن را حتی اف.دی.اِی هم تایید نکرده است؛ این دارو برای بیمارِ اورژانسی تایید شده است. ولی من کرونا را وضعیتِ اورژانسی نمیدانم. پس چرا بروم ثبت نام کنم که موشِ آزمایشگاهی بشوم، آنهم برای درمانی که نیاز ندارم، و آثار بلندمدتش هم هنوز معلوم نیست؟ همان بهتر که به سیستم ایمنیِ خودم تکیه کنم تا شرکتهای داروسازی بزرگ».
هم برای هوادارانِ واکسن مثل من، و هم ضدواکسنهایی که من با آنها حرف زدم، احساسِ فرد به واکسن، با احساسِ کلیِ او دربارهٔ همهگیری کرونا پیوند خورده است.
گرچه ممکن است درمورد واکسن حق با من باشد، حقیقت این است که نظر من در اینباره، ناشی از انگیزهای درونی بود. من برای ۱۵ ماه، مسافرت را لغو کردم، عروسیام را لغو کردم، رستوران نرفتم، و تقریبا تمام این مدت در خانه بودم. همهٔ اینها ناراحتکننده است. امیدِ من این است که واکسن موثر باشد.
هیچ واکسنی بینقص نیست، و واکسنهای کرونا مانع همهٔ انواع عفونتها نمیشوند، خصوصا برای کسانی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند.
اما ضدواکسنهایی که من با آنها حرف زدم، اصلا برایشان مهم نبود. آنها سفر میرفتند، رستوران میرفتند، و مهمانی میگرفتند؛ کرونا گرفته یا نگرفته، جان به در بردند، و پیش خودشان گفتند که این چیزِ مهمی نیست. گذشته از این، آنها در شرایطی جان به در بردند که توصیههای مرکز کنترل بیماریها، سازمان جهانی بهداشت، آنتونی فاوچی مشاور ارشد دولت، قانونگذاران دموکرات، و لیبرالها را مدام مسخره میکردند.
استدلالِ ضدواکسنها هم ناشی از انگیزههای درونی بود. خصوصا اینکه آنها به مقاماتِ بهداشتی اعتماد ندارند، چون این مقامات را عدهای متقلبِ روانی میدانند، و اینکه واکسن را یک آزمایشِ داروییِ خطرناک میدانند، تا اینکه آن را یک پیشرفتِ آشکار برای بازگشت به زندگی نرمال بدانند. (زندگیای که خودشان عملا با بیخیالی ادامه دادند). خلاصهٔ داستانِ واقعیِ ضدواکسنها این است: «من به سلولهای بدنم بیشتر از داروسازهای ابله اعتماد دارم؛ من به مغز خودم بیشتر از سرانِ لیبرال اعتماد دارم».
چه چیزی نظر آنها را عوض خواهد کرد؟
گمان نکنم هیچ نوع اعمال فشار یا آبروریزی، یا اعلامیهای از سوی مقامات بهداشت یا دموکراتها، فرق چندانی برای این دسته بکند. مردی ۲۴ساله از اهالی بروکلین که نسبت به واکسنهای ژنتیکْ بدبین بود و به واکسنِ جانسون علاقهمند بود، به من گفت که «من همهٔ اعتمادم را به رسانهها و مقامات بهداشتی از دست دادهام». رانندهٔ اهل کلرادو هم به من گفت که، «شاید غیرمعقول به نظر برسد، اما ترجیح میدهم بروم در توئیتر و از چند نفر آدم که به آنها اعتماد دارم چِک کنم، تا اینکه دستورالعملهای مرکز کنترل بیماریها، یا سازمان جهانی بهداشت، یا آنتونی فاوچی را گوش کنم». بقیهٔ ضدواکسنها هم برداشتهای مشابهی از دموکراتها و لیبرالها داشتند.
با توجه به گفتگوهایی که من داشتم، به نظرم سه راه برای ترغیبِ ضدواکسنها وجود دارد: (۱) دریافت واکسن را آسانتر کنیم؛ (۲) نزدنِ واکسن را مشکلتر کنیم؛ یا (۳) تشویقشان کنیم بیشتر به دیگران فکر کنند.
۱) از سرویسهای آنلاین برای دریافت واکسن استفاده کنید
برای آنکه مردم را به کاری که برایشان مهم نیست جلب کرد، باید آن کار را تا جای ممکن آسان و جذاب کنید. بعضیها حتی پیشنهاد دادهاند که در اِزای دریافت واکسن، به افراد پول، غذای رایگان، و حتی بلیط بختآزمایی داده شود. اما یک منبع که خواست نامش فاش نشود، پیشنهاد داد که نهادهای بهداشتیْ چیزی شبیهِ سرویسِ دُردَش در آمریکا که یک سرویس سفارش آنلاین غذاست را برای واکسن پیاده کنند.
در مورد تکنولوژی جدید، همیشه عدهای حاضرند پیشقدم شوند و اشکالات و تجاربِ بدِ آن را تحمل کنند. وقتی عرضهٔ کالا محدود باشد، این مشکلی ایجاد نمیکند، اما وقتی میخواهید به بازار انبوه راه پیدا کنید، باید محصولتان و تجربهٔ آن را به کمال برسانید.
میتوان در هر شهری، یک سرویسِ واکسنِ خانگی راهاندازی کرد که مردم بتوانند به سرعت ثبتنام کنند. تهیهکنندگانِ واکسنْ سراغِ شما میآیند و حتی میتوانند همراه با واکسن، هدیه هم بدهند. هر شهری ظرفیت و پرسنل کافی را برای شروع این کار دارد، و سرویسهایی از این دست، برای دسترسی مردم به واکسن، خصوصا جوانترها، نقشی کلیدی خواهند داشت.
۲) واکسننزدن را دشوار کنید
برای دولتها و شرکتها، شاید رشوهٔ نرم بهترین راه برای کشاندنِ ضدواکسنها به کلینیکها باشد. مثلا فرماندار میشیگان، گرِچن ویتمر، بازگشاییِ اماکن را مشروط به افزایش تعداد افرادِ واکسنشده کرد؛ طوری که اگر ۶۰ درصدِ جمعیت ایالتْ واکسن بزنند، رستورانها و کافهها اجازهٔ بازگشایی خواهند یافت، و قول داد که اگر ۷۰ درصد اهالی میشیگانْ هر دو دوزِ واکسن را دریافت کنند، ماسکزدن را اختیاری کنَد.
میلیونها نفر میخواهند به ورزشگاهها بروند، کنسرت بروند، یا سفر خارجی بروند. اگر کسانی که گواهیِ واکسن ندارند، از این خدمات محروم شوند، آنوقتْ عدهای صرفا برای برگشتن به فعالیتهای محبوبشان هم که شده، برای دریافت واکسن اقدام میکنند. وکیلی که در بالا اشاره کردم، به من گفت که «اگر همه یا بیشتر کشورها، گواهیِ واکسن را اجباری کنند، شاید نظرم عوض شود».
اما واکنشِ فرهنگیِ منفی نسبت به محدودیتهای داخلی، ممکن است غافلگیرکننده باشد. مثلا اگر فرمانداران و استادیومهای ورزشیِ ایالتهای دموکرات، فعالیتِ اقتصادیِ افرادِ واکسننزده را محدود کنند، اما همزمان استادیومها در ایالتهای جمهوریخواه به همه اجازهٔ ورود بدهند، نتیجهٔ آنْ تعمیقِ تنشهای فرهنگی بین لیبرالهای سختگیر و محافظهکارانِ سهلگیر است، طوری که ممکن است بهلحاظ سیاسی برای دموکراتها پیامدهای خوبی نداشته باشد، حتی اگر در بحث بهداشت عمومیْ منطقِ بهتری داشته باشند.
۳) اگر ایمنیِ ذاتی برای سالخوردگان کافی نباشد، چه باید کرد؟
رایجترین بحث علیه واکسن این است که: سیستم ایمنیِ بدنِ من، برای من کافیست. در مقابلِ این حرف مثلا میتوان گفت که: بله درست است، اما برای حفاظت از دیگران، واکسن بهتر عمل میکند.
حتی برای کسانی که قبلا کرونا گرفتهاند، دریافت واکسن باعث تقویتِ پادتن و سلولهای ایمنی علیه کرونا میشود و احتمالا محافظت بهتری در برابر انواع دیگر آن ایجاد خواهد کرد.
چرا تقویتِ لایههای حفاظتی مهم است؟ چون واکسنها فقط دیواری دفاعیْ دور بدن ما نمیسازند. ما با واکسنزدن، دیواری دورِ اعضای آسیبپذیرترِ جامعه میکِشیم. و حتی حفرههای کوچک در این دیوار، ممکن است منجر به مرگهای ناخواسته شود.
در ماه آوریل، مرکز کنترل بیماریهای آمریکا گزارش داد که یکی از پرسنلِ واکسننزده، باعث شیوع بیماری در خانهٔ سالمندانی در کِنتاکی شد؛ تعدادی از سالخوردگانِ واکسنزده مریض شدند و یکی از افرادِ واکسنزده فوت کرد. یعنی واکسنْ موجب حفاظتِ بیشترِ افرادِ آسایشگاه شد. هیچ واکسنی بینقص نیست، و واکسنهای کرونا مانع همهٔ انواع عفونتها نمیشوند، خصوصا برای کسانی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند.
اگر مخالفان واکسنْ عواقب وخیمِ تصمیماتِ شخصیِ خودشان را درک کنند، شاید در تصمیمشان صرفنظر کنند.
من برای تعدادی از ضدواکسنها اینطور استدلال کردم: اگر تو واکسن بزنی، آنوقت پدربزرگ و مادربزرگَت، همسایگان سالخورده، و دوستانی که سیستم ایمنیِ ناقصی دارند، امنیت بیشتری خواهند داشت. من همان استعارهای را که بعضی از آنها به کار میبردند، استفاده کردم. گفتم: من هم قبول دارم که برای بیشترِ آدمها رانندگیْ بیخطرتر از کروناست. اما اگر امکانش باشد که بهطور رایگان روی ماشینتان سیستمِ هشدارِ برخورد نصب کنید، آنوقت چه؟ آنوقت کاری که قبلا کمخطر بود، به کاری امنتر بدل میشود؛ علاوهبر این، شما بدون هزینهای از طرف خودتان، از بقیهٔ افراد در جاده محافظت خواهید کرد.
نمیگویم که این استدلالِ من باعث شد خیلیها برای واکسنزدن هجوم ببرند. واقعیتش اصلا شاید نتوانسته باشم نظر هیچ کسی را عوض کنم. ولی صادقانه بگویم که این استدلالِ من، چند نفر از این ضدواکسنها را وادار به تامل کرد. بعضی از آنها بهجای تمرکز بر سیستم ایمنی خودشان، دربارهٔ زنجیرهٔ انتقال بیماری صحبت کردند. بعضیها از من شواهد و مدارک خواستند تا خودشان موضوع را بررسی کنند.
آمریکا امروز از فقدانِ توجه به دیگران رنج میبرد. این درمورد همفکرانِ من هم صادق است: لیبرالهای واکسنزده، به منطقِ مخالفانِ واکسنْ توجهِ چندانی نمیکنند. ولی این درمورد ضدواکسنها هم صادق است، که اگر عواقب وخیمِ تصمیماتِ شخصیِ خودشان را درک کنند، شاید در تصمیمشان صرفنظر کنند. بهجای اعمال فشار بر آنها یا آبروریزی، تمرکز ما باید بر این باشد که حلقهٔ مراقبتِ آنها را بزرگتر کنیم؛ باید به آنها بگوییم: شاید سلولهای بدنتان بهخوبی از شما محافظت میکند، اما واکسنْ بهتر از پدربزرگتان محافظت میکند.