بیعدالتی را نباید تحمل کرد. هر جا که ضرورت باشد، باید با زور در برابر خشونت مقاومت کرد. برای این کار نیازی به خشونتپردازی نیست. ولی تبلیغِ خشونتپرهیزیِ محض هم صرفا ایدهای رمانتیک در دنیایی خشونتزده است…
اگر فلسفه بخواهد سبک زندگی باشد، باید ما را در شرایط زندگیِ واقعی هدایت کند. ولی حتی ارسطو هم نمیتواند قانعمان کند که فلسفه به درد زندگیکردن میخورَد. او مبتلا به توهماتی بود که ارزشی برای زندگی واقعی ندارد…
هنرمندان روس در مواجهه با قدرت مطلقهٔ حکومت چه میکنند؟ برخی از آنها همرنگ جماعت و خادمانی وفادار و متعصب میشوند. اینگونه همنوایی پاداش زیادی دارد. ولی بهای آن فساد روح است و پیوستن به پیادهنظامِ قدرت…
آیا دروغ مصلحتی موجه است؟ در سنت فلسفی غرب که متاثر از متفکران متقدم مسیحیست، پاسخ این سوال منفی است. ولی در قرن پانزدهم جووانی پونتانو متفکر و سیاستمدار اهل ناپل این سنت را شکست…
سیاست همیشه درگیر مطالبات آرمانگرایانه است. آرمانشهر جایی نیست که همهٔ مسائل ما حل شده است. جاییست که میتوانیم مسائلمان را بیان کنیم و بفهمیم نظامهای جاریِ حیات چهطور مسئلهساز میشود…
سوال واقعی این نیست که آیا فلسفهٔ مبتنیبر عقل سلیمْ کاملا جایزالخطاست، بلکه پرسش این است که چه درسی از این واقعیت میتوان گرفت؟ با توجه به خطاپذیریِ عقل سلیم، گزینههای فلسفی ما چیست و کدامشان بهتر است؟
نوستالژی حس عجیبیست: بیثبات، و از خیلی جهات، غیرقابل تعریف؛ ولی یکی از جوانب اساسیِ انسانبودن است. و طبق تحقیقات جدید، میتواند به کاهش اضطراب انسان کمک کند، و حتی فراتر از آن، میتواند کار مسکّن را بکند…
اگر معتقدید امر تخیلی و خلاقْ خاصیتِ معرفتآموزی یا فضیلتآموزی دارد، یا تفاهم و همدلی را بیشتر میکند، باید شواهدی در تاییدش بیاورید. ولی هنوز نمیتوان ثابت کرد چنین تجربهای به ما معرفت یا فضیلت اخلاقی میبخشد…
علوم پرابهامی چون فلسفه و ادبیات و تاریخ انگار هیچوقت ما را به قضاوت قاطعی نمیرسانند: گویی وقت و پول را صرف یاوههایی میکنید که هیچ امیدی برای یافتنِ چیزی امیدوارکننده یا قطعی در آنها نیست. اما…
فرهنگ فلسفی را همانگونه که بیاعتنا به انسجام معمول کتابها نوشته شده، پارهپاره و پیش و پس میتوان خواند، و لازم نیست که از ابتدا تا انتها به ترتیب خوانده شود.
برخی مترجمانِ آثار ایمانوئل کانت، یا دیگر متون کلاسیک فلسفی-سیاسی، به فارسی هر جا به واژهی commonwealth رسیدهاند، آن را به طور اتوماتیک به «مشترک المنافع» برگرداندهاند.
استاد میرشمس الدین ادیب سلطانی، در پیشگفتارهای خود بر دو ویراستِ ترجمهی سنجش خرد نابِ ایمانوئل کانت، دستکم، هفت بار، به ذکر جمیل محمد علی فروغی و اثر ماندگارش، سیر حکمت در اروپا، میپردازد.