به نظر میرسید انتظار کشیدن تمامی نداشت. هزاران بار از صندلی بلند شد و در اتاق راه رفت و دوباره روی صندلی نشست. اغلب فکر میکرد که آخرسر بدون داروها پیش مادرش میرود. اما او برای گرفتن داروها آمده است…
زمین هموار رینگ مسابقه با طناب کلفت گره زده به تیرکها محصور شده بود. محل آن در حومه شهر ایروان در مسیر دهکده «زُوونی» به منطقه «یِقوارد»، کمی دورتر از جاده قرار داشت. نزدیک بن بوتهها هنوز لکههای کوچک و گل آلود برف...
الی اسمیت را کاندیدای نوبل برای اسکاتلند دانستهاند. اسمیت سابقهٔ حرفهای و میراث ادبیِ خیرهکنندهای دارد. هر کدام از آثارش چشماندازی تازه به خوانندگان ارائه میدهد، و به نوعی منحصربهفرد است…
این داستان نخست سال ۱۸۴۳ چاپ شد. موضوع آن «ترس از مرگ» شناخته شده است. «پو » سر این داستان خیلی مشهور شد. او بخشی از جنبش ادبیات گوتیک امریکا بود که در قرن نوزدهم محبوبیت زیادی یافت.
بله! حقیقت دارد! من بیمار بودهام. خیلی هم بیمار! اما چرا شما میگویید من بر ذهنم مسلط نیستم؟ چرا میگویید من دیوانهام؟ شما نمیتوانید ببینید که من کاملا بر ذهنم مسلطام؟ واضح و روشن نیست که من دیوانه نیستم؟
امسال در کاخ زمستانی خرت و پرتهای مختلف سلطنتی را برای فروش گذاشته بودند؛ اینکه آنها را بنگاه اموال موزه یا شخص دیگری میفروخت را نمیدانم. من به همراه کاترینا فئودورونا کالینکاروا به آنجا رفتم…
«قرعهکشی» یک داستان کوتاه مدرن از شرلی جکسون است که برای اولین بار در ۱۹۴۸، در نیویورکر منتشر شد. واکنش منفی خوانندگان این داستان هم جکسون و هم ناشرش نیویورکر را شگفتزده کرد…
هر چند مردم خیلی از جزییات مراسم قرعهکشی را فراموش کرده بودند و جعبه اصلی هم سیاه شده بود، اما هنوز میدانستند از سنگ چطور استفاده کنند. همه به سمت کپهٔ سنگی رفتند، که بچهها از قبل آماده کرده بودند…
سوفی کینسلا را ملکهٔ ژانرِ کمدی-رمانتیک میدانند. او با سری داستانهای «معتادِ خرید» به شهرت رسید و جدیدترین اثرش، «عاشق زندگی باش»، با اقبال فراوان روبهرو شده است. به کمک این راهنما، با آثار او بیشتر آشنا خواهید شد.
چه چیزی باعث میشود در برهههای حساس زندگی از هر تلاشی برای نیل به هدفی مهم و تعیینکننده باز بمانیم؟ چهچیزی ما را در بزنگاه حرکت و تصمیم فلج میسازد؟ آن هم درست زمانی که هدف و مسیر را بارها با دقتی وسواسگونه سنجیدهایم؟
داستان «لبخند» در آینده رخ میدهد. بعد از این که جنگ تقریبا همهی رد پاهای تمدن را پاک کرده و از بین برده است. شهرها پر از خاکروبه و آثار و بقایای ویرانشدگیاند و شبها مزارع ذرت از مواد رادیواکتیو میدرخشند.
جان ویندام آثار فراوانی به جا گذاشت و در زمان حیاتش یکی از پرفروشترین مولفان علمیتخیلی انگلیس بود؛ گرچه خیلیها اسم او را نشنیدهاند. داستانهای عجیب و غریب اما باورپذیرِ او، در قالب فیلمها و سریالهای تلویزیونی به دفعات اقتباس شده است.