book 7

رایج‌ترین و مهم‌ترین مضامین ادبیات کدامند

گریس فلمینگ، ترجمه آنی هُوسِپیان

هر اثر ادبی مضمونی دارد؛ مضمونی واحد ممکن است در آثاری متعدد استفاده شود. مضمون ممکن است تدریجی شکل بگیرد. پیدا کردن مضمون کتاب ممکن است کار دشواری باشد، چون لزوما در قالب واژه‌هایی صریح و روشن بیان نمی‌شود…

زمانی که به مضمون کتابی اشاره می‌کنیم، در‌مورد ایده، درس یا پیامی جهانی صحبت می‌کنیم؛ تمامی کتاب‌ها مضمون دارند و اغلب مضمونی مشترک در کتاب‌‌های متعددی مورداستفاده قرار می‌گیرد؛ یک مضمون ممکن است در قالب الگویی تکرار شود، مثل مضمونِ «زیبایی در عین سادگی». همچنین یک مضمون ممکن است تدریجی شکل بگیرد، مثلا درک تدریجی این واقعیت که «جنگ یک فاجعه مصیبت‌بار است نه چیزی اصیل و شریف». ما می‌توانیم مضمون کتاب را با توجه به داستان‌هایی که از دوران کودکی می‌شناسیم بهتر درک کنیم؛ برای نمونه در داستان «سه بچه خوک»، می‌آموزیم برای صرفه‌جویی در زمان و هزینه، ساختن خانه‌ای‌ پوشالی کار هوشمندانه‌ای نیست.
‌‌

چه‌طور می‌توان مضمون کتاب‌ها را پیدا کرد؟

پیدا کردن مضمون کتاب برای برخی ممکن است دشوار باشد؛ چرا ‌که مضمون امری‌ست که از طرف شما درک می‌شود؛ چیزی نیست که در قالب واژه‌هایی صریح و روشن بیان شده باشد. مضمونْ پیامی‌ست که شما از کتاب دریافت می‌کنید؛ و این به‌وسیلۀ نماد‌ها و نقش‌های تکرارشونده‌ای که مدام در طول اثر ظاهر می‌شوند، مشخص می‌شود. برای تعیین مضمون بهتر است واژه‌ای را انتخاب کنید که موضوع یا سوژهٔ کتاب‌تان را به‌روشنی بیان کند، و بعد تلاش کنید که آن واژه را به صورت پیامی دربارۀ زندگی بسط دهید.
‌‌

ده مورد از متداول‌ترین مضامین در کتاب‌ها

مضامین بی‌شماری در کتاب‌ها یافت می‌شود، اما تعداد کمی از آنها بسیار متداول‌اند. این مضامینِ جهان‌شمول میان نویسنده‌ها و خواننده‌ها بسیار فراگیر و محبوبند چرا ‌که تجربیاتی هستند که می‌توان با آنها ارتباط برقرار کرد. برای آشنایی با مضمون کتاب‌ها، بهتر است نمونه‌های بسیار معروف و محبوب را بررسی کنیم. به‌یاد داشته باشید که پیام‌های موجود در هر اثر ادبی می‌تواند عمیق‌تر از این‌ها باشند، اما این‌ها می‌توانند نقطۀ شروع خوبی باشند.

۱- قضاوت: یکی از رایج‌ترین مضامینْ قضاوت است؛ در این دست از کتاب‌ها، شخصیت‌های داستان ممکن است به‌دلایل مختلفی قضاوت شوند، مثلا متفاوت‌بودنِ شخصیت با بقیه یا انجام یک کار اشتباه؛ و مهم نیست که تخلف او از قصد و واقعی باشد یا دیگران رفتار او را خطاء به شمار آورند. بارزترین نمونه‌های قضاوت در رمان‌های کلاسیک را می‌توان در «داغ ننگ»، «گوژپشت نتردام» و «کشتن مرغ مقلد»، مشاهده کرد؛ در این داستان‌ها می‌بینیم که قضاوت همیشه به معنای عدالت نیست.

۲- بقا: یکی از نکات جالب در این دست از داستان‌ها این است که شخصیت‌های اصلی فقط برای یک روز زندگی بیشتر باید بر مشکلات فراوانی غلبه کنند. بیشتر آثار جک لندن به این دسته تعلق دارند؛ زیرا شخصیت‌های اصلی نوشته‌هایش برای یک روز زندگی بیشتر اغلب باید با طبیعت دست‌وپنجه نرم کنند. کتاب «سالار مگس‌ها» نمونۀ دیگری‌ست که زندگی و مرگ بخش‌های مهمی از آن را شکل می‌دهند. در کتاب‌‌های «کنگو»، و «پارک ژوراسیک» نوشته مایکل کرایتون نیز مضمون بقا به‌وضوح دیده و لمس می‌شود.

۳- جنگ‌ و صلح: تضاد ماهوی جنگ‌ و صلح مضمون بسیار محبوبی در بین نویسنده‌هاست. شخصیت‌های این داستان‌ها اغلب گرفتار جنگ هستند در حالی که زندگی و روزهای خوبِ قبل از جنگ را در خاطرات مرور می‌کنند و به امید بازگشت روزهای سرشار از آرامش (صلح) به سر می‌برند. کتاب «برباد رفته»، روایتِ قبل، حین و بعد از جنگ را بازگو می‌کند، اما آثار دیگر ممکن است فقط متمرکز به زمان جنگ باشند. از بین آثار متعدد دارای این مضمون، می‌توان به کتاب‌های «در غرب خبری نیست»، «پسرکی با پیژامۀ راه‌راه»، و «زنگ‌ها برای که به‌صدا در می‌آیند» نوشتۀ ارنست همینگوی نیز اشاره کرد.

۴- عشق: عشق مضمونی جهان‌شمول است و در ادبیات جهان هم بسیار متداول است، برای همین داستان‌های زیادی با محوریت مضمون عشق می‌توان یافت. این آثار از رمان‌های عاشقانۀ پرشور فراتر می‌روند و با مضامین دیگر درمی‌آمیزند. برای نمونه می‌توان به کتاب‌های «غرور و تعصب» جین آستین و «بلندی‌های بادگیر» امیلی برونته اشاره کرد؛ در ادبیات مدرن نیز می‌توان از سری داستان‌های «گرگ‌ومیش» استفانی مایر نام برد.

۵- قهرمانی: جدا از این که کارهای قهرمان‌ها در این داستان‌ها غیر‌واقعی باشد یا واقعی، اغلب در کتاب‌هایی با این مضمون با ارزش‌هایی روبه‌رو می‌شوید که با یکدیگر مغایرت دارند. این نوع داستان‌ها بیشتر در ادبیات کلاسیک یونان دیده می‌شوند و می‌توان به داستان «اودیسه» اثر هومر اشاره کرد که نمونۀ بسیار کاملی برای این دست از داستان‌ها به حساب می‌آید. مضمون قهرمانی را می‌توان در داستان‌های جدیدتری مثل «سه تفنگ‌دار» و «هابیت» نیز به‌خوبی حس کرد.

۶- خیر و شر: هم‌زیستی نیکی و پلیدی یکی دیگر از مضامین رایج در ادبیات است. این مضمون بیشتر اوقات در کنار مسائل دیگری چون جنگ، قضاوت، و حتی عشق روایت می‌شود. کتاب‌هایی مانند «مجموعۀ هری پاتر» و «ارباب حلقه‌ها» از مضمون خیر و شر به‌عنوان مسئلۀ اصلیِ روایت استفاده کرده‌اند. از آثار کلاسیک نیز می‌توان به داستان «شیر، کمد و جادوگر» اشاره کرد که مضمون اصلی آن نیکی و پلیدی است.

۷- چرخۀ حیات: این ایده که زندگی با تولد آغاز می‌شود و با مرگ به پایان می‌رسد، از قدیم مورد استفادهٔ بسیاری از نویسنده‌ها بوده است؛ نویسنده‌های زیادی از این مضمون در کتاب‌های‌شان بهره برده‌اند. برخی ممکن است مفهوم جاودانگی را کاوش کنند، مثل «تصویرِ دوریان گرِی»، و برخی نیز مانند «مرگ ایوان ایلیچ» لئو تولستوی، شخصیت اصلی داستان را شوکه کنند و به او بفهمانند که مرگ اجتناب‌نا‌پذیر است. در داستانی مانند «سرگذشت غریب بنجامین باتن» اثر اسکات فیتزجرالد، مضمون چرخۀ حیات کاملاً برعکس (وارونه) عمل می‌کند.

۸- رنج: چه رنج جسمی باشد چه روحی، هر دو مضامینی متداول و درهم‌تنیده‌اند. داستان «جنایت و مکافات» اثر فیودور داستایِفسکی مالامال از رنج و اندوه و احساس گناه است؛ یا داستان «الیور توئیست» نوشتۀ چارلز دیکنز، بیشتر به رنج جسمی و بی‌نوایی کودکان اشاره می‌کند؛ در این اثر به مضمون رنج چه جسمی و چه روحی زیاد توجه شده است.

۹- فریب‌کاری: این مضمون ممکن است جنبه‌های زیادی داشته باشد؛ جنبۀ جسمانی (فیزیکی) یا جنبۀ اجتماعی؛ و همواره دربارۀ گول‌زدن یا مخفی‌کردن اسرار از دیگران است. برای نمونه می‌توان به «ماجراهای هاکلبری فین» که دروغ‌های زیادی در آن وجود دارد یا نمایش‌نامه‌های شکسپیر اشاره کرد که محوریت اصلی آنها فریب و فریب‌کاری است و روی این مضمون بیشتر تمرکز شده است. ضمنا، همهٔ داستان‌های جنایی نوعی مضمون فریب‌کاری را در خود دارند.

۱۰- بلوغ: رشد و بلوغ مسیرِ دشواری‌ست و برای همین بسیاری از کتاب‌ها به مضمون بلوغ می‌پردازند. در داستان‌های «ژانرِ بلوغ»، کودکان و نوجوانان با گذر از رویدادهای فراوان بالغ می‌شوند و در این روند درس‌های ارزشمندی دربارۀ زندگی می‌آموزند. کتاب‌هایی مثل «بیگانگان» و «ناطور دشت» از این مضمون به‌خوبی بهره می‌برند.

 

کتابستان

شبانه

نگار خلیلی

شهسوار سویدنی

لئو پروتز

چار دختر زردشت

منیژه باختری

دموکراسی انجمنی

مهدی جامی

تاملاتی بر هیتلر

زِبستییان هفنر