ادبیات، فلسفه، سیاست

Bernard Sanders

سوسیالیسم در آمریکا

دان وان | ترجمه محمد اقبال سکندری

محبوبیتِ سوسیالیسم در آمریکا رو به افزایش است. بعضی آمریکایی‌ها معتقدند این کشور برای تسریع تکامل اجتماعی و عدالتِ فراگیر، باید به سمت سوسیالیسم برود. اما بسیاری خواهان مقابله با این روند از هر طریق ممکن‌اند.

محبوبیتِ سوسیالیسم در آمریکا رو به افزایش است. بعضی آمریکایی‌ها معتقدند این کشور برای تسریع تکامل اجتماعی و عدالتِ فراگیر، باید به سمت سوسیالیسم برود. اما بسیاری خواهان مقابله با این روند از هر طریق ممکن‌اند. موضوع سوسیالیسم اکثرا در ارتباط با مسائلی چون خدماتِ عمومیِ صحی و تحصیلاتِ رایگانِ دانشگاهی پیش کشیده می‌شود، یا ایده‌هایی که در تعریفْ سوسیالیستی‌اند، یا به عنوانِ هشداری کلی بر علیه چپ‌گراییِ سیاسی مطرح می‌شود.

برخی سیاست‌مداران (مثلا سناتور برنی سندرس و نماینده‌ی مجلس الکسندریا اوکاسیو کورتز) علنا سوسیالیسم یا سیاست‌های سوسیالیستی را ترویج می‌کنند. اما برخی برچسپِ سوسیالیسم را رد می‌کنند (مثل کاملا هریس، معاون کنونی رییس جمهور، در جریان کارزار انتخاباتی ۲۰۲۰ گفت که «دموکراتِ سوسالیست» نیست)، و عده‌ای از سیاسیون هم آن را واژه‌ی زشتی می‌دانند که در ضدیت با ارزش‌ها و ایدهال‌های آمریکایی‌ست. به طور مثال، دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۹ در سخنرانی وضعیت کشور گفت که آمریکا «هرگز کشوری سوسیالیستی نخواهد شد» چون‌که «ما آزاد زاده شدیم و آزاد می‌مانیم».

برای بررسی این‌که آیا آمریکا باید سوسیالیسم را بپذیرد یا حداقل سیاست‌های سوسیالیستی‌تری اتخاذ کند، ابتدا باید اصطلاحات مرتبط با آن را بشناسیم.

سوسیالیسم، سیاستی اقتصادی و اجتماعی است که در آن مردم ‌ــ‌ و نه گروهی از افراد یا شرکت‌های خصوصی ‌ــ‌ صاحبانِ صنعت و تولید باشند. در یک نظام سوسیالیستی، اکثرِ امکاناتِ تولید و منابع طبیعی در کنترل دولت است، و همۀ شهروندانِ کشور مستحق دریافت سهم مساوی بر اساس سهم‌شان در جامعه‌اند. البته مالکیتِ خصوصیِ فردی هم تشویق می‌شود.

از منظر سیاسی، کشورهای سوسیالیستی معمولا چندحزبی یا انتخابات دموکراتیک‌اند. در حال حاضر هیچ کشوری تبعیتِ سیاستی صددرصد سوسیالیستی ندارد. به طور مثال دنمارک، آیسلند، فنلاند، نروژ و سوئد با وجودی‌که تا حدِ سوسیالیستی‌اند، ولی در کل همگی ترکیبی از سوسیالیسم و کاپیتالیسم هستند.

کاپیتالیسم، مدل اقتصادی فعلی آمریکا، گونه‌ای از سیاست است که در آن، افراد و شرکت‌های خصوصیْ تولیدات را کنترل می‌کنند، و تولیدات را بازار هدایت می‌کند نه دولت. کاپیتالیسم به نام اقتصادِ بازارِ آزاد یا اقتصادِ تجارتِ آزاد نیز شناخته می‌شود. کاپیتالیسم بر اساس مالکیتِ خصوصی، انگیزۀ سود و رقابتِ بازار عمل می‌کند.

از منظر سیاسی، کشورهای کاپیتالیستی دارای نظام‌های سیاسیِ متفاوتی چون دموکراسی، سلطنتی، الیگارشی و استبدادی‌اند. اکثر کشورهای غربی به‌شمول آمریکا، کانادا، انگلستان، ایرلند، سوییس، استرالیا و نیوزیلند کاپیتالیستی‌اند. تعدادی از ممالکِ آسیایی مانند هنگ‌کنگ، سنگاپور، تایوان و اماراتِ متحدۀ عربی نیز دارای نظام کاپیتالیستی‌اند. ولی تعداد زیادی از این کشورها هم، به‌شمول آمریکا، درواقع سیاست‌های سوسیالیستی ‌ــ‌ مثل تامین اجتماعی، حداقل دستمزدها و پایین‌نگهداشتن بهای انرژی ‌ــ‌ را اجرا کرده‌اند.

کمونیسم را غالبا هم‌معنی با سوسیالیسم می‌دانند ولی تفاوتِ دقیق بین این دو شدیدا محل بحث هست. یکی از تفاوت‌های آن این است که کمونیسم برای همۀ مردمِ کشور سهم برابر می‌خواهد، ولی سوسیالیسم سهم منصفانه می‌خواهد. کمونیسم را عموما در شعارِ کارل مارکس خلاصه می‌کنند که می‌گویید: «از هرکس به اندازه توانایی‌اش، به هرکس به اندازه نیازش». مارکس باور داشت که این یک گام فراتر از سوسیالیسم است. مالکیت خصوصیِ فردی، برای افراد در اکثر کشورهای کمونیستی غیرقانونی است.

از نظر سیاسی، اکثر کشورهای کمونیستی غالبا توسط حزبی واحد رهبری می‌شوند و انتخابات نیز درون‌حزبی است. اغلب، ارتش قدرتِ سیاسی قابل توجه دارد. یک بخش از این قدرت نیز در اختیارِ سازمان پلیس مخفی است، مثل اتحاد جماهیر شوروی که بزرگ‌ترین کشور کمونیستی تاریخ بوده است. از آزادی‌های مدنی (مانند آزادی مطبوعات، آزادی بیان و تجمع) علنا استقبال می‌شود ولی در عمل این آزادی‌ها عمدتا با استفاده از زور محدود می‌شود. کشورهای کمونیستی در حال حاضر عبارت‌اند از چین، کوبا، لائوس، کرۀ شمالی و ویتنام. شایان ذکر است که بعضی از این کشورها به‌شمول جمهوری دموکراتیک خلق کره (کرۀ شمالی) و جمهوری سوسیالیستی ویتنام مدعی‌اند که نظام سیاسی‌شان دموکراتیک و سوسیالیستی‌اند اما به تعریفِ کشورهای کمونیستی می‌خورند و توسط حزب کمونیستی اداره می‌شوند. علاوه براین، بعضی کشورهای کمونیستی مانند چین و ویتنام، با ترکیبی از اقتصادهای بازار نیمه‌آزاد (که سنگِ بنای کاپیتالیسم است)، و بعضی سیاست‌های سوسیالیستی فعالیت می‌کنند.

با در نظرداشت تعریف‌های ارایه‌شده، آیا آمریکا باید سیاست‌های سوسیالیستی بیشتری ‌ــ‌ از قبیل تحصیلات رایگان در دانشگاه‌ها، خدمات صحی همگانی، و «معاملهٔ جدید سبز» ‌ــ‌ را اتخاذ کند.

حامیان سوسیالیسم در آمریکا می‌گویند آمریکا تا حالا سیاست‌های سوسیالیستی موفق و قابلِ قبول را روی دست گرفته است و مردم آمریکا از عملی‌کردن بیشترِ این سیاست‌ها حمایت می‌کنند. وظیفۀ دولت آمریکا توانمندسازی و محافظت مردمش است. سیاست‌های سوسیالیستی بیشتری را می‌توان همراه با ساختارهای کاپیتالیستی اجرا کرد تا از مضرات ناشی از کاپیتالیسمِ لجام‌گسیخته جلوگیری شود.

مخالفان اما می‌گویند تعداد کثیری از طرح‌های پرهزینۀ سوسیالیستی در آمریکا قبلا عملی شده و مردم آمریکا از اقتصاد کاپیتالیستی حمایت می‌کنند. وظیفۀ دولت آمریکا این است که شرایط کسب و کار را فراهم کند، و بعد مانع خلاقیت و سخت‌کوشیِ افراد نشود. بنا بر این دیدگاه، دولت باید فرصت‌های مساوی فراهم کند، نه این‌که وعدهٔ نتایج برابر بدهد.

 

کتابستان

چار دختر زردشت

منیژه باختری

دموکراسی انجمنی

مهدی جامی

تاملاتی بر هیتلر

زِبستییان هفنر

دوسیه افغانستان

شاهزاده ترکی الفیصل آل سعود

نیم‌قرن مبارزه و سیاست

سمیه رامش