ادبیات، فلسفه، سیاست

p05xwtd7-e1603984673969

برقِ سیاسی: نیمهٔ تاریک قدرت

کریس بولبی | بی‌بی‌سی

ما قدر برق را نمی‌دانیم، ولی در آستانهٔ انقلابی بزرگ در نحوهٔ تولید و دسترسیِ نیروی برق هستیم. در عصر دیجیتالْ انرژی برق برای هر چیزی، از ارتباطات تا حمل‌ونقل تا امنیت ملی، هر روز اهمیتی حیاتی‌تر می‌یابد.

ما قدر برق را نمی‌دانیم، ولی در آستانهٔ انقلابی بزرگ در نحوهٔ تولید و دسترسیِ نیروی برق هستیم. در عصر دیجیتالْ انرژی برق برای هر چیزی ‌ــ‌ از ارتباطات گرفته تا حمل‌ونقل، تا امنیت ملی ‌ــ‌ هر روز اهمیتی حیاتی‌تر می‌یابد. امروزه برقْ خون حیاتیِ تمدن مدرن است، و این‌که برق دستِ کیست، چه‌قدر ثبات دارد، و چه‌قدر می‌ارزد، شدیدا جنبهٔ سیاسی پیدا می‌کند. بیشتر مردم فقط وقتی ناگهان از برق محروم می‌شوند، به اهمیت آن پی می‌برند. اگر جایی زندگی می‌کنید که ندرتا برق‌تان قطع می‌شود ‌ــ‌ و اگر هم بشود معمولا کوتاه‌مدت است ‌ــ‌ خوش‌شانس محسوب می‌شوید.

بیشتر مردم فقط وقتی از برق محروم می‌شوند، به اهمیت آن پی می‌برند. اگر جایی زندگی می‌کنید که ندرتا برق‌تان قطع می‌شود، خوش‌شانس محسوب می‌شوید.

برخی از ما ممکن است قطع برق طولانی را تجربه کرده باشیم. در سال ۲۰۱۵، سیل باعث قطع برق در لانکاستر [انگلیس] شد و بی‌برقی چندین روز طول کشید. فقط مسئلهٔ خاموشیِ چراغ‌ها نبود، بلکه خودپردازها و دستگاه‌های کارت‌خوان هم از کار افتادند. قطعِ شبکهٔ موبایل، دانشجویانِ دانشگاه لانکاستر را حیران کرده بود ‌ــ‌ موبایل‌ها را نمی‌شد شارژ کرد، وای‌فای از کار افتاد، و مردم به جای شبکه‌های اجتماعی، درِ خانهٔ همدیگر می‌رفتند تا خبر بگیرند. به‌قول یکی از اهالی، مثل زندگی در دنیایی خیالی بود: «هر چه را که در حالت عادی می‌توانستی داشته باشی، دیگر نداشتی». برای برخی اوضاع وخیم بود. بیمارستانِ محلیْ ژنراتورهای برقِ اضطراری داشت اما یکی از آسایشگاه‌های شهر تقریبا تمام امکانات حیاتی خود را از دست داد: اواسطِ زمستان بود ‌ــ‌ آسایشگاه برق نداشت، آشپزخانه و سیستم گرمایش از کار افتاد، و آسانسور کار نمی‌کرد؛ حتی آژیرِ آتش‌سوزی کار نمی‌کرد و درهای برقی ساختمان از کار افتاد. وقتی هم توانستند ژنراتور کرایه کنند، کانکتورهای مخصوص برای اتصالِ ژنراتور به مدارِ برق آسایشگاه را در اختیار نداشتند. هر از چندگاه نمونه‌هایی کمابیش مشابهِ لانکاستر را در سراسر دنیا شاهدیم.

جیره‌بندی برق؟

امروزه بسیاری از سیستم‌های حیاتیِ زندگیِ روزمرهٔ ما به برق وابسته است. و این وابستگی تا حوزهٔ دفاع ملی هم تعمیم می‌یابد. تحلیل‌گران به نتیجه رسیده‌اند که شبکهٔ بر‌قْ آسیب‌پذیرترین زیرساختِ حیاتی ماست، و یکی از اهداف بدیهی جنگ‌های آینده خواهد بود. اما انقلابِ پیش‌رو در حوزهٔ برق، فقط به فاجعه‌های نادری چون حمله سایبری یا سیل مربوط نمی‌شود؛ بلکه به شیوه‌های جدید تولید برق و تقاضای جدیدِ مصرف برق مربوط است: تقاضایی که هرچیزی، از دستگاه‌های دیجیتال گرفته تا انبوه خودروهای برقی را شامل خواهد شد.

گرچه شبکهٔ برق در برخی کشورها تجارتی خصوصی و نامتمرکز است، سیاسیون همیشه نگرانند که مبادا روزی برقی قطع شود و مقصر شناخته شوند. برای همین آن‌ها در تلاش بوده‌اند که ظرفیت‌های ویژه‌ای در بازارِ انرژی سامان دهند تا تامین برقِ کافی در آینده تضمین شود. ولی یکی از مشکلاتِ موجود این است که هیچ‌کس دقیقا نمی‌داند در آینده ‌ــ‌ مثلا وقتی خودروهای برقی فراگیر شوند ‌ــ‌ ما چه مقدار برق نیاز داریم. آیا وقتی همه از سر کار به خانه برمی‌گردیم و همزمان خودروهای برقی‌مان را شارژ می‌کنیم، شبکهٔ برق دچار اضافه‌بار نخواهد شد؟

ما در آستانهٔ انقلابی بزرگ در نحوهٔ تولید و دسترسیِ نیروی برق هستیم.

ابهامات؛ راه‌حل‌ها؟

امروزه میزان تقاضای برق به‌سختی قابل پیش‌بینی است، و شبکه برق دوطرفه شده است، و حتی تامین‌کنندگان برق (من‌جمله کسانی که خودشان صفحات خورشیدی دارند) به گیرندهٔ برق تبدیل می‌شوند. شبکه‌های برقِ ما باید پیشرفته‌تر و انعطاف‌پذیرتر شود تا فشار مصرف روزانه را تحمل کند، و عین‌حال تهدیدِ بلایای طبیعی و حملات سایبری را ‌ــ‌ که بسیار گران تمام خواهد شد ‌ــ‌ تاب آورد. این نوع طراح‌ها، پروژه‌های حیاتی و عظیمِ ملی و زیرساختی هستند که زیاد دربارهٔ آن‌ها نمی‌شنویم، درحالی که شاید از ساختِ اتوبان و قطارِ سریع‌السیر و فرودگاه مهم‌تر باشد.

پرفسور راجر کِمپ که خود شاهد قطع برق لانکاستر بود می‌گوید، «ما طیفی داریم که در یک سرِ آن، مسئلهٔ بازدهی و در سر دیگرِ آن مسئلهٔ تاب‌آوری مطرح است. و به‌نظرم ما نمی‌دانیم کجای این طیف می‌خواهیم باشیم».

اما آیا برای استفاده از شبکه برق مدرن باید پول بیشتری بپردازیم؟ پرفسور دیتلر هِلم اقتصاددادن انگلیسی معتقد است در آینده انرژی‌های تجدیدپذیر و دیگر شیوه‌های تولید برقْ ارزان‌تر می‌شوند و نتیجتا ما برای خودِ برقْ پول کمتری خواهیم پرداخت. ولی عین‌حال شاید چیزی شبیه حق اشتراک ‌ــ‌ یعنی نرخ ثابت ‌ــ‌ نیاز باشد تا هزینهٔ یک شبکهٔ برقِ مدرن تامین شود.

شبکهٔ بر‌قْ آسیب‌پذیرترین زیرساختِ حیاتی ماست، و یکی از اهداف بدیهی جنگ‌های  آینده خواهد بود.

با حیاتی‌ترشدن انرژی برق، خطر دیگری که آن را تهدید می‌کند این است که افراد و شرکت‌های ثروتمندتر ممکن است تحت شرایطی تصمیم بگیرند برق مناطقی را محدود کنند. در این صورت اگر در خانه‌ای مستقل در حومه شهر زندگی می‌کنید، موقع قطع برقْ مثلا شاید راحت‌تر بتوانید موتور برق [ژنراتور] نصب کنید، اما اگر در یک مجتمع مسکونی متراکم با قوانینِ سخت‌گیرانه ساکن باشید، شاید نتوانید ژنراتورِ بنزینی داشته باشید.

عین‌حال برخی کشورها برای تامین برقِ محلی، دنبالِ راه‌حل‌های خلاقانه هستند. هلند از همه جلوتر است و شرکت‌های ساختمانی در این کشور، صفحات خورشیدی و همچنین شارژرِ خودرو را در طراحی ساختمان‌ها ادغام می‌کنند. به این ترتیب، شرکت‌های ساخت و سازِ مسکنْ در ایجاد شبکه‌های برق همکاری می‌کنند.

برق برای مردم

با این اوصاف، برای روشن‌داشتنِ چراغ‌ها و همهٔ دستگاه‌های برقی دیگر در سطح کشور، به چه چیزی نیاز داریم؟ هدف اصلی ما باید تامین برق مطمئن و ارزان برای همگان باشد، اما سیاسیون اغلب فقط وقتی دست به کار می‌شوند که بحرانی بزرگ این مسئله را برجسته کرده باشد. نهایتا آینده همهٔ ما به برق وابسته است ‌ــ‌ و این که آیا ما درک صحیح از انرژی برق و قدرت سامان‌دهی آن را داریم یا خیر.

کتابستان

چار دختر زردشت

منیژه باختری

دموکراسی انجمنی

مهدی جامی

تاملاتی بر هیتلر

زِبستییان هفنر

دوسیه افغانستان

شاهزاده ترکی الفیصل آل سعود

نیم‌قرن مبارزه و سیاست

سمیه رامش