Masayume

تلاقی هنر و المپیک، زیر سایهٔ همه‌گیری

بیتریس گارسیا | مدیر رصدخانهٔ پژوهشیِ شهرهای فرهنگی المپیک، دانشگاه لیورپول

کشورهای میزبان المپیک و کمیتهٔ برگزاری المپیک همواره سعی کرده‌اند با خلق رویدادهای فرهنگی از توجه عمومی به المپیک بهره ببرند. برای همین همواره با ورود المپیک، هنر هم همراهِ آن به شهرهای میزبان وارد می‌شده است…

روزهای پیش از افتتاحیهٔ المپیک ۲۰۲۰ توکیو، سَری غول‌پیکر بر فراز شهر ظاهر شد؛ درواقع بالنی بزرگ بود به اسم ماسایومی (به ژاپنی یعنی «رویای واقعی»)، که گروهی هنرمند برای فستیوال توکیو و به‌عنوان واکنشی هنری به بازی‌های المپیک خلق کرد.

هنر از قدیم‌الایام همراهِ المپیک به شهرهای میزبان وارد می‌شد. بودجه‌های اختصاص‌یافته برای المپیک‌ها ممکن بود خیلی با هم فرق کند، اما به‌هرحال این رویداد، بزرگ‌ترین رویداد ورزشی جهان است، و سازمان‌های محلی و کمیتهٔ برگزاری المپیک هر دو سعی می‌کنند با خلق رویدادهای فرهنگیِ فوق‌برنامه و انعکاس دستاوردهای ورزشیِ داخل استادیوم‌ها، از توجه عمومی به المپیک بهره‌برداری کند.

از زمان ساخت فیلم «اولمپیا» به دست لنی ریفنشتال که دربارهٔ المپیک ۱۹۳۶ برلین بود، تا گراورِ «اسکیت‌باز» اثرِ اندی وارهول که برای المپیک زمستانی ۱۹۸۴ سارایوو خلق کرد، هنرمندان همیشه روایتِ المپیک‌های مدرن را تحت تاثیر خود قرار داده‌اند. این‌گونه پروژه‌های هنری ‌ــ‌ صرف‌نظر از جلب مخاطب ‌ــ‌ اهداف و انگیزه‌هایی بسیار متفاوتی داشته‌اند.
‌‌

جنجال‌ها و مقاصد سیاسی

بین سال‌های ۱۹۱۲ تا ۱۹۴۸، مسابقات المپیک حتی شامل رقابت‌های رسمی هنری هم می‌شد. هنرمندان، پیکرتراشان و معماران برای کسب مدال طلا و نقره و برنز رقابت می‌کردند؛ مثلا بر سرِ جایزهٔ بهترین طراحی استادیوم‌ها و مدال‌های رسمی برای المپیک‌های آینده.

تاثیرگذارترین پروژهٔ هنری این دوره، بیرون از مسابقات المپیک خلق شد. فیلم «اولمپیا» ساختهٔ لنی ریفنشتال، برای المپیک ۱۹۳۶ برلین چنان روایتِ تاثیرگذاری خلق کرد که خودش به اثری ماندگار در صنعت فیلم‌سازی جهان بدل شد. گرچه عده‌ای این فیلم را نوعی بزرگداشتِ زیباییِ ورزش می‌دانند، بسیاری هم آن را بخشی از پروپاگاندای نازی می‌دانند.

المپیک ۱۹۶۸ مکزیکو هم به‌خاطر آشوب‌های سیاسی آن دوره، محلِ خلق ماجراهایی معروف بدل شد. عکس معروف ورزشکاران آمریکایی سیاه‌پوست، تامی اسمیت و جان کارلوس، که هنگام پخش سرود ملی آمریکا، با مشت‌های افراشته روی سکوی مدال المپیک ایستادند، میراثِ ماندگاری از این دوره است.

این المپیک آثار ماندگار دیگری هم بر جای گذاشته است. پدرو رامیرس واسکس معمار مکزیکی، و رئیس کمیتهٔ برگزاری المپیک، و ماتیاس گوریتز هنرمند مکزیکی ‌ــ‌ در تلاش برای تزریقِ هنر پیکرتراشی و معماری به دهکدهٔ المپیک ‌ــ‌ ایدهٔ موسوم به مسیر دوستی را خلق کردند.

در این پروژه، مجموعه‌ای از ۱۹ تندیسِ یادبود (محصول هنرمندان بین‌المللی از جمله الکساندر کالدر) در امتداد کمربندی شهر مکزیکو سیتی نصب شد. این اولین هنرِ عمومی در مکزیک با حمایت مالی دولت بود و به‌عنوان یک مجموعهٔ هنریِ انتزاعی، کاملا در طرح و برنامه‌ریزی شهر ادغام شد.

برنامهٔ فرهنگیِ رسمیِ بازی‌های ۱۹۶۸ مکزیکو، بلندپروازانه‌ترین پروژه از این دست در تاریخ دانسته می‌شود، که کشور مکزیک را به یک مرکز هنری و فرهنگیِ پیشرو در دنیا بدل کرد. این تجربه به الگویی برای نمایش فرهنگی از طریق المپیک بدل شد که فرهنگ را نه فقط یک میراث تاریخی، بلکه ارزشی معاصر هم‌تراز با خودِ ورزش‌های المپیک می‌دانست.
‌‌

ستارگان میزبان

در المپیک تابستانهٔ بارسلون ۱۹۹۲، شهر میزبان به ستاره‌ای هم‌تراز با قهرمانان خودِ المپیک بدل شد. برنامهٔ هنر عمومی که در این شهر پیاده شد، بارسلون را به کانون توریسم فرهنگی جهان که امروز می‌شناسیم بدل کرد. آثار هنری شخصیت‌های برجسته‌ای چون الزوورث کلی و آنتونی تاپی‌یس، دیگر در خیابان بود، و آثار ربکا هورن از سواحل بارسلون سر درآورده بودند، و لوگوی به‌یادماندنیِ مسابقات با الهام از نقاشی‌های خوان میرو، معروف‌ترین پسرِ بارسلون طراحی شد.

وقتی نوبت به المپیک ۲۰۱۲ لندن رسید، توقع اجرای برنامه‌های هنری المپیک از کشورها فوق‌العاده بالا رفته بود. در این مورد، با اجرای ایدهٔ بلندپروازانه‌ای موسوم به «المپیاد فرهنگی»، رویدادها و نمایشگاه‌هایی در سراسر کشور برگزار شد و پای هنر حتی به فضاهای غیرعادی کشیده شد.

در لندنْ نمایشی پر زرق و برق موسوم به «روزی استثنایی» برگزار کردند که طی آن، بندبازانِ حرفه‌ای روی ساختمان‌های معروف لندن ‌ــ‌ از پل هزاره گرفته تا چشم لندن ‌ــ‌ به جنگ نیروی جاذبه رفتند. استفاده از ایده‌ها و اماکن تاریخی، مثل استون‌هنجِ بادکنکی ساختهٔ جرمی دلر و بازیِ نور در دیوارِ هادریان، با واکنشی حیرت‌انگیز از طرف مردم روبه‌رو شد. همچنین، برج مارپیچ محصولِ انیش کاپور پیکرتراش بریتانیایی، به دیدنی‌ترین و جنجالی‌ترین نماد لندنِ ۲۰۱۲ بدل شد.
‌‌

رو به آینده

برنامهٔ فرهنگی رسمی المپیک ۲۰۲۰ توکیو، موسوم به فستیوال نیپون، به‌خاطر معضلِ کرونا، شاید آن‌طور که کمیتهٔ برگزاری می‌خواسته، در سطح بین‌المللی چشمگیر و موثر نیفتاده باشد. ولی شورای هنری و مقامات محلی آن‌قدر وارد به کار بودند که فستیوال توکیو را به یک رویداد هنری تمام‌عیار بدل کنند. از بین ۲۴۳۶ طرح پیشنهادی، ۱۳ اثر هنریِ سایزِ بزرگ برای نمایش هنری المپیک انتخاب شد.

همچنین کمیتهٔ برگزاری المپیک برای اولین بار ایدهٔ تلاقی فرهنگ و ورزش را در میدان افتتاحیهٔ المپیک موسوم به آگورا به نمایش گذاشت. هدف این فضای جدید، معرفی هنر عمومی بود، و شامل یک اثر دائمی موسوم به «مخاطبان» محصولِ هنرمند فرانسوی زاویه ویان، و نمایشگاه‌های بزرگی می‌شد که تاریخِ این بازی‌ها و جنبشِ المپیک را برای مردم روایت می‌کنند.

آگورا بیشتر معرفِ موضعِ کمیته المپیک است تا شهرِ میزبان، و همان‌جا خواهد ماند تا معلوم شود که آیا اثرِ ویان می‌تواند بنایی تاریخی از هنرِ المپیک باشد، یا مخاطبانِ تخصصیِ هنر را جلب کند، یا این‌که به هنرمندانِ آینده یادآوری خواهد کرد که توکیو هم شهری المپیکی بوده است. در هر صورت، مطمئنا برای مردم آن‌جا و همین‌طور طرفداران المپیک، این میدان نمادی‌ست از تلاشی همه‌جانبه برای میزبانیِ بازی‌های تاریخی المپیک در بحبوبهٔ یک همه‌گیری مرگبار.

 

کتابستان

شبانه

نگار خلیلی

شهسوار سویدنی

لئو پروتز

چار دختر زردشت

منیژه باختری

دموکراسی انجمنی

مهدی جامی

تاملاتی بر هیتلر

زِبستییان هفنر