بهداشت و روانشناسی
چگونه فرقهها از ترفندهای روانی برای شستشوی مغزی استفاده میکنند
فرقههای افراطی از ترفندهای روانی برای مغزشویی هواداران خود استفاده میکنند. آنها با القای حس ناامنی، نقص، و ناشایستگی در مخاطب، خود را به عنوان راهحل به آنها قالب میکنند…
بهداشت روان امری شخصی نیست؛ مسئلهای سیاسی است
اولویت اصلی، تغییر در طرز فکر است، یعنی بهطور مستقیمتری با سیاستهای بهداشت روان برخورد شود. اگر بهطور جدی بخواهیم از امراض روانی پیشگیری کنیم، باید بهداشت روان را از دید سیاسی نگاه کنیم …
بدون خاطرهها در زمان منجمد میشویم
زندگی یعنی خاطرات. بدون خاطره نه زندگی هست، نه انسان و نه هویت. برای ساختن یک خاطره به بیش از یک نفر نیاز هست. اصلا به یک جامعه نیاز است. خاطره یعنی زندگی. خاطره یعنی جامعه.
معلمان تاریخ عصر ما؛ آموزگار یا رواندرمانگر؟
زیباییِ آموزش این است که میتواند درد و رنج را التیام دهد؛ و آزادی بیان وقتی ارزش دارد که همه از آن برخوردار باشند. این درمورد تاریخ هم صادق است: اگر نسبت به رنج دیگران حساسیتی وجود نداشته باشد، معنایی ندارد.
همهگیری کرونا از دیدگاه معنا و هدف در زندگی
تصور اینکه شخص دیگری بیاید و بستهای آماده از معنای زندگی را به ما تحویل دهد، خواب و خیالی بیش نیست. هرکس باید برای خودش تصمیم بگیرد و به زندگیاش معنا ببخشد. به ویژه هنگامی که نظام زندگی وارونه میشود…
آیا ما مالک داراییهایمان هستیم یا آنها مالک ما؟
دارایی ما نهتنها به دیگران نشان میدهد که ما چه کسی هستیم، بلکه به خود ما هم یادآوری میکند که چه هستیم، و نیازمان را به اصالت در دنیایی که به طور فزایندهای دیجیتالی است یادآور میشود…
علم خودشیفتگی: چهقدر خودشیفتگان را میشناسیم
خود را بزرگ نشان میدهند؛ پُر سر و صدا و مغرورند. جسور و قاطعند و عزتنفس بالایی دارند. بر دیگران غالبند و خود را دستبالا میگیرند؛ و خودشان را خوشتیپ میدانند. اما آسیبپذیرند.
آیا میتوان معنای زندگی را از گربهها آموخت؟
به رنجهای خود دلبستگی پیدا نکنید، و از کسانی که رنجِ خود را دوست دارند، اجتناب کنید. دنبال سعادت نگردید، باشد که آن را بیابید. و مراقب کسانی که میخواهند شما را سعادتمند کنند باشید.
پرسهزدن در باغ و گمشدن در زمان
توقف زمان جزء جداییناپذیر پدیدۀ روانشناختی «غرقگی» است. غرقگی وضعیت ذهنی کاملاً متمرکز همراه با شادی است که بهموجب آن، افراد چنان جذب فعالیتی میشوند که متوجۀ هیچچیز دیگر، ازجمله گذشت زمان نمیشوند…
آیا تأمل در باب مرگ همانند پوشیدن کت خزدار در تابستان است؟
هرآنچه که موجود است، در معرض نابودی، دگرگونی، پراکندگی و فاسدشدن است. گویا همه چیز برای مرگ به دنیا آمده است. زندگی بشر زودگذر و ناچیز است: دیروز قطرهای منی، فردا مومیایی، و نهایتا خاکستر…
رفتار انسان: رازهای خندیدن و بوسیدن
چرا مردم به بعضی چیزها میخندند، اما به بعضی چیزها نه؟ کارکرد بوسه چیست و چرا گویی بیشترِ مردم از آن لذت میبرند؟ توضیحاتِ ظاهرا مقبولی وجود دارد، اما هیچکدام کاملا قانعکننده نیست…
شما هم «ترسِ از دست دادن» دارید؟!
ترس از دست دادن، جزء لاینفک زندگی است که با پشت سر گذاشتن آن در هر مرحله میفهمیم که ما به این جهان، آمدهایم برای مراقبت و افزودن چیزی از جنس عشق به این خانه و گذاشتن و گذشتن…
آیا آدمهای بدجنس موفقترند؟
مَثلی هست که میگوید «آدمهای خوب بازندهاند»؛ یعنی اگر مردم را فریب دهید و از آنها سوءاستفاده کنید، و نگران احساساتشان نباشید، در زندگی پیشرفت میکنید. اما آیا علم این را تایید میکند؟
آیا ما مقصر بدشانسی خود هستیم؟
هر چهقدر هم خود را زرنگ فرض کنیم، علمِ ما شدیدا محدود است و بهراحتی ممکن است بازندهٔ قمارِ زندگی باشیم. واقعیت این است که ما از استنتاج صحیح ساختار پیچیدهٔ جهان اجتماعی خودمان ناتوانیم…