آیپاد با هدفی معقول کار خود را آغاز کرد: تولید یک محصول موسیقی که مردم را به خرید کامپیوترهای مکینتاش تشویق کند. ولی فقط طی چند سال دنیای لوازم الکترونیک و صنعت موسیقی را متحول کرد و به شرکت اپل کمک کرد تا پرارزشترین کمپانی دنیا شود.
آیپاد اولین بار در اکتبر ۲۰۰۱ ظاهر شد: جعبهٔ مستطیل کوچک و سفیدرنگ با فریم فلزی براق که کمتر از ۲۰۰ گرم وزن داشت، همراه با گوشیهای ریزی موسوم به ایرباد با رنگ سفارشی خاکستری؛ آیپاد میتوانست ۱۰۰۰ آهنگ را در خود ذخیره کند.
طی سالهای بعد این محصول فوقالعاده محبوب شد، و حتی «نسل آیپاد» را خلق کرد: نسل دههٔ ۲۰۰۰ که همه جا هدفون از گوششان آویزان بود. دورهای که آیپاد همه جا بود.
اما حالا اپل رسما با این محصول خداحافظی کرده؛ این شرکت اعلام کرده تولید آیپاد تاچ را متوقف کرده است. به این ترتیب، دو دهه عرضهٔ محصولی که الهامبخش تولید آیفون شد و به سیلیکونولی کمک کرد تا مرکز کاپیتالیسم دنیا شود به آخر رسید.
از زمان معرفی آیپاد در سال ۲۰۰۱، اپل حدود ۴۵۰ میلیون از آن فروخته است. پارسال اپل حدود سه میلیون آیپاد فروخت، که کسر ناچیزی از ۲۵۰ میلیون آیفونِ فروختهشده است.
اپل به مشتریانش اطمینان داده که موسیقی را حفظ میکند، که این کار را عمدتا از طریق آیفون خواهد کرد ــ محصولی که در ۲۰۰۷ متولد شد ــ و همینطور سرویس اپل موزیک که هفت سال از عمرش میگذرد و بر اساس نیازهای مصرفکنندههای مدرن شکل گرفت. روزهای خرید و مالکیتِ آهنگهای ۹۹-سنتی روی آیپاد جای خود را به اشتراک ماهیانه داده که دسترسی بیشتری به انواع موسیقی میدهد.
آیپاد دههها الگویی برای اپل فراهم کرد که بر اساس آن یک طرح صنعتی بیرقیب، مهندسی سختافزار، توسعهٔ نرمافزاری و خدمات را در قالب یک بسته ارائه کند. همینطور نشان داد که چهطور یک شرکت به رغم ابداعات نادر میتواند در بازار موفق شود.
اولین دستگاههای دیجیتال پخش موزیک یا همان موزیکپلیر در اواخر دههٔ ۱۹۹۰ وارد میدان شد. آن زمان آغاز دورهٔ کپیِ سیدی به کامپیوتر بود و مدلهای اولیهٔ موزیکپلیر میتوانست چند ده آهنگ را ذخیره کند و در جیب جا میشد. استیو جابز بیش از یک دهه قبل از اپل اخراج شده بود و حالا در ۱۹۹۷ به این شرکت برگشته بود؛ او بازارِ جدید را فرصتی برای رونق بخشیدن به بازار کامپیوتر اپل میدید.
جابز طرفدار موسیقی از جمله بیتلز و باب دیلن بود، و با خودش فکر کرد که توسل به عشقِ موسیقیِ مردم میتواند آنها را تشویق کند تا از کامپیوترهای مجهز به محصولات مایکروسافت ــ که بیش از ۹۰ درصد بازار را در اختیار داشت ــ به سمت مکینتاش بروند. بهقول جان روبنستین مدیر وقت مهندسی اپل: «اصلا نیازی به بازاریابی نبود. همه عاشق موسیقیاند».
روبنستین با استفاده از یک هارد درایوِ جدید ساخت توشیبا، که در سفری به ژاپن آن را کشف کرد، کمکِ شایانی به توسعهٔ محصول جدید کرد. این درایوِ ۴٫۵ سانتیمتری میتوانست ۱۰۰۰ آهنگ را ذخیره کند. و اساسا این امکان را فراهم کرد که یک موزیکپلیرِ دیجیتال به اندازهٔ واکمن با ظرفیتی بسیار بزرگتر از هر چیز دیگری تولید کرد.
توسعهٔ آیپاد همزمان شد با خریداری یک شرکت دیگر که نرمافزار MP3 تولید میکرد؛ این نرمافزار مبنای تولید برنامهٔ آیتونز شد که در واقع یک جوکباکس دیجیتال بود که کلکسیون موسیقی مردم را طوری سازماندهی میکرد که بتوانند پلیلیستِ خودشان را بسازند و آهنگها را بهراحتی جابهجا کنند. این ابزار به موفقیتِ ایدهٔ جابز برای خرید موسیقی در عصر دیجیتال کمک زیادی کرد.
او در سال ۲۰۰۳ گفته بود: «مردم میخواهند موسیقیشان را از اینترنت از طریق دانلود بخرند، درست همانطور که صفحهٔ گرامافون را میخریدند، یا نوار کاست میخریدند، یا سیدی میخریدند».
در آن زمان، سرویسی به اسم نپستر روی کار آمد که صنعت موسیقی را عصبانی کرده بود، چون به مردم اجازه میداد هر آهنگی را میخواهند بهطور رایگان از هر جای دنیا دانلود کنند. جابز به ناراحتیِ صنعت موسیقی معطوف شد و امکان کپی قانونی موسیقی در کامپیوترهای جدید مک را تبلیغ کرد که باعث حمایت صنعت موسیقی از اپل شد. شرکتهای موسیقی در نهایت با فروش آهنگ به قیمت ۹۹ سنت از طریق آیتونز شرکت اپل موافقت کردند. چون چارهای نداشتند و تنها راه برای مقابله با کپی غیرقانونی موسیقی این بود که با اپل تعامل کنند.
البته قیمت بالای ۳۹۹ دلاری برای نسل اول آیپاد باعث کاهش تقاضا شد، و در سال اول ورودش به بازار، کمتر از ۴۰۰ هزار تا فروخت. سه سال بعد، این شرکت آیپاد مینی را تولید کرد: با صد گرم وزن و قاب آلومینیوم، در رنگهای متنوع نقرهای و طلایی و صورتی و آبی و سبز. قیمت این یکی ۲۴۹ دلار بود و ۱۰۰۰ آهنگ ذخیره میکرد. تا پایان سال مالی ۲۰۰۵، اپل توانست ۲۲٫۵ میلیون آیپاد بفروشد.
اپل برای تقویت بازارِ آیپاد مینی، نرمافزار آیتونز را برای کامپیوترهای ویندوز ارائه کرد که به شرکت امکان داد برندش را به میلیونها مشتری جدید معرفی کند. بعدا این حرکتِ جابز را یک مانور نبوغآمیز معرفی کردند.
آیپاد مثل بمب صدا کرد و خیلی زود در تمام دنیا پخش شد. ولی جابز هنوز از اپل میخواست که آیپاد را کوچکتر و قویتر کند. به این ترتیب این شرکت تولید محبوبترین محصول تاریخ خود یعنی آیپاد مینی را متوقف کرد تا آن را با یک مدل نازکتر موسوم به نانو که قیمتش از ۲۰۰ دلار شروع میشد جایگزین کند. مدل نانو به شرکت کمک کرد تا فروش این برند را تقریبا دو برابر کند و سال بعد به بیش از ۴۰ میلیون برساند.
احتمالا مهمترین کمک آیپاد این بود که نقش کاتالیست را برای آیفون بازی کرد. تولیدکنندگانِ گوشیهای موبایل کمکم شروع به تولید موبایلهایی کردند که میتوانست موسیقی پخش کند، و این باعث نگرانیِ مدیران اپل از ورود یک تکنولوژی برتر شد. جابز به این نتیجه رسید که اگر قرار است این اتفاق بیفتد، بهتر است خود اپل این کار را بکند.
به این ترتیب، آیفون از همان نرمافزارها و سرویسهایی که به موفقیتِ آیپاد کمک کرد بهرهبرداری کرد. ضمنا موفقیتِ آیتونز ــ که به مشتریان امکان میداد از آیفونِ خودشان بکآپ بگیرند و موسیقی را داخل دستگاه دانلود کنند ــ همراه شد با توسعهٔ اپاستور که به مردم امکان داد نرمافزارها و خدمات مرتبط اپل را دانلود و خریداری کنند.
در سال ۲۰۰۷، این شرکت نام قدیمی خود یعنی اپل کامپیوتر را به اپل تغییر داد؛ بعد از شش سال موفقیت، اپل حالا دیگر به غول صنعت الکترونیک دنیا تبدیل شده بود.
طلال شمعون مدیر اجرایی شرکت اینترتراست تکنولوژی که در آن زمان در زمینهٔ مدیریت حقوق دیجیتال با صنعت موسیقی همکاری میکرد دربارهٔ این موفقیت گفته: «آنها به دنیا نشان دادند که یک بمب اتمی دارند و پنج سال بعد یک زرادخانهٔ اتمی داشتند. بعد از آن دیگر ذرهای تردید نبود که اپل همه جا را خواهد گرفت».