موزهها فقط ما را مشغول تاریخ و هنر نمیکنند. آنها اشکال خاص خودشان را دارند که با توجه به طراحی و ساختمانشان هدف و رسالتی را در سطوح مختلف دنبال میکنند. شاید در تاریخ معاصر هیچ موزهای به اندازه موزه ملی تاریخ و فرهنگ آفریقایی-آمریکایی واقع در واشنگتن باعث ایجاد هیجان و واکنش بین اهالی فرهنگ نشده باشد. این موزه در ماه بزرگداشت تاریخ سیاهان جایزه طراحی بیزلی (Beazley design) را که از سوی موزه طراحی لندن اعطا میشود از آن خود کرد.
موزه ملی تاریخ و فرهنگ آفریقایی-آمریکایی از تاریخ گشایش خود در سال ۲۰۱۶ پذیرای بیش از ۲.۵ میلیون بازدید کننده بوده است و بلیتهای آن از ماهها جلوتر پیش فروش میشوند.
یکی از اولین بازدیدکنندگان این مکان منحصر به فرد باراک اوباما بود و هنگام بازدید از این موزه گفت: «امیدواریم که این موزه به ما کمک کند تا با همدیگر صحبت کنیم. و مهم تر از آن، به همدیگر گوش فرا دهیم. و باز هم مهمتر از هر دوی اینها، همدیگر را ببینیم – سیاه، سفید، امریکاییهای لاتین، سرخ پوست و یا آسیایی – ببینیم که داستان زندگی ما چگونه در هم تنیده شده است».
موزهها فضایی خنثی نیستند که فقط اشیا را در خودشان بدون هیچ زمینهای قرار داده باشند. هر چقدر هم که بعضی موزهها تلاش کرده باشند تا سکو یا دیواری که اثر هنری بر آن قرار گرفته است ساده باشد و توجهی را به خود جلب نکند باز هم ساختارشان نشان دهنده اهمیت آثار هنری موجود در این موزهها و حکایتهایشان است. با بازدید از موزههای سراسر دنیا متوجه میشویم که مثلا موزه هنرهای مدرن در کلن تفاوت زیادی با موزه هنرهای مدرن در شیکاگو ندارد- همان هنرمندان صاحب نام و آثارشان را با ترتیب و چینشی کمابیش مشابه میبینید. اما خوشبختانه برخی موزهها همچون موزه ملی تاریخ و فرهنگ آفریقایی-آمریکایی این روش موزه داری از مد افتاده را به چالش کشیده است.
معماری موزه که چشم انداز کاخ سفید و کاخ کنگره را تحت الشعاع خود قرار داده است توسط دیوید اجایه و فیلیپ فریلون طراحی شده است. آنها قصدشان این بود که این بنا بازتابی از تاریخ برده داری، جنبش حقوق مدنی و پراکندگی سیاهان باشد. البته این بنا همچنین برای دستیابی به آیندهای زیبا ساخته شد- این اولین مجموعه طراحی شدهای است که نشان طلا را به جهت استحکام و مقاومت از گروه رهبری طراحی انرژی و زیست محیطی (Leed) دریافت کرده است. بنا به گفته کریستوفر هاثورن- معمار و منتقد لس آنجلس تایمز- این موزه یک «چالش بزرگ در مقابل معماری سنتی واشنگتن» است.
هاثورن میگوید: «این موزه که شاخهای از مجموعه اسمیتسونیان واقع در جنوب کاخ سفید است و عهده دار اهمیت دادن به ریشهها و تاریخ تجارت برده و تا حدی ارائه رویدادهای مدرن آفریقایی-آمریکایی است، دیگر به عنوان یک نهاد فرهنگی و یا شاهکار معماری تقریبا اشباع شده است».
به گفته اجایه، که در چندین کشور آفریقایی زندگی کرده است (او از تمام ۵۴ کشور مستقل افریقا دیدن کرده است) و اکنون در لندن اقامت دارد، طراحی سه لایه ی نمای تاجی شکل این موزه از تاجهای هنر یوروبان در غرب افریقا الهام گرفته است. کل نمای ساختمان از شبکههای آلومینیومی با روکش برنز تشکیل شده است که اشاره به کارهای آهنی بردگان افریقایی در جنوب امریکا دارد. همچنین به منزله نمادی تلخ و غم انگیز از تاریخ سیاهان در امریکا تقریبا نیمی از فضای نمایشگاهی موزه تا زیر زمین نیز ادامه دارد، جایی که داستان-های زیادی در آن دفن شده اند.
کاتولیک اما پیشگام
آن سوی اقیانوس آرام موزهای دیگر با نمایی کاملا متفاوت باعث خودآگاهی بازدید کنندگان و تکریم عمیق از سوی آنها میشود. موزه هنر کلمبا، واقع در کلن، یک نهاد کاتولیک است اما همچون موزه تاریخ آفریقایی-آمریکایی عملا چیزی بیش از یک مکان مقدس مذهبی است. در موزه کلمبا هنر قدیم و جدید کلیسای کاتولیک کاملا در کنار هم همزیستی دارند- هنر معاصر و رسم و رسوم دوره رنسانس در کنار هم قرار دارند. پیتر زومتور معمار، آثار برجای مانده از یک کلیسای گوتیک را که در حملات هوایی جنگ جهانی دوم ویران شده بود حفظ کرده است. آن کلیسا نیز خود بر روی خرابههایی به یادگار مانده از قرن ۷ یا ۸ میلادی بنا نهاده شده بود.
کلیسای کلمبا بر اثر بمباران امریکاییها و انگلیسیها که در طول جنگ بخش وسیعی از شهر را نابود کرده بودند تبدیل به ویرانهای شده بود و برای چندین دهه همانند زخمی خونین در قلب شهر دست نخورده بر جای مانده بود. در سال ۲۰۰۷ این موزه به مکان جدید خود منتقل شد و در مورد نمایشگاه هایش روشی آینده نگارانه اتخاذ کرد. این موزه چندین جایزه از جمله جایزه هانس شفر (۲۰۰۸)، جایزه معماری و بهره وری انرژی در آلمان (۲۰۰۸)، جایزه معماری کلن (۲۰۱۰) و جوایز دیگری را به خود اختصاص داه است.
کاردینال یواخیم میسنر، نود و چهارمین اسقف اعظم کلن، که سال گذشته پس از نظارت بر اجرای باززنده سازی موزه در گذشت، گفته است: «ما به هنر نیاز داریم زیرا میتواند به ما کمک کند که فراتر از خودمان را ببینیم». شاید هدف بانیان موزه در تعارض با رسوم و سنن کاتولیک، خلق فضایی است که تکریم و احترام نسبت به کائنات را وا میدارد، نه این که بازدید کنندگان را به سوی کاتولیک سوق دهند. علاوه بر این در این جا به هر شیئی فضایی کاملا مناسب داده شده است، طراحی آلمانی منجر به تشریک مساعی و موزده داری بی نظیری شده است.
به عنوان مثال، تمثیل روح القدس (۱۴۴۸/۴۹ میلادی) که به شکل قابهای سه لوحی مسحور کننده قرون وسطایی از عیسی و حواریونش است و ترمیمش بیش از دو سال طول کشید، در نزدیکی نقاشی «حوا پیش از شروع تاریخ» اثر نوربرت شونتکوفسکی (۲۰۰۶) نمایش داده میشود. در حالی که این نقاشی تقریبا ضد مذهبی به نظر میآید زیرا داستان آدم و حوا را توسط میمونها به نمایش گذاشته است. نمایش این دو اثر در کنار هم، علیرغم فاصله زمانی بین آنها، آزاد اندیشی موزه را در الهام بخشی نشان میدهد. شاهکار معماری و آثار هنری ای که آن قدر به زیبایی به نمایش میگذارد باعث میشود که در مورد منشا و پیدایش خودمان به تفکر وا داشته شویم، احساسی که تنها با دیدن لایههای پایین تر یعنی جایی که ویرانههای دست نخورده کلیسای گوتیک، آرام و باشکوه بر جای خود ماندهاند تشدید میشود، گویی همین دیروز مورد بمباران قرار گرفته اند.
جان بخشیدن به یک اثر کلاسیک
موسسه هنر شیکاگو یکی از بزرگترین و قدیمیترین موزههای ایالات متحده است. به طور کلی این یک موزه سنتی است که ۳۰۰۰۰۰ شیء در آن به نمایش گذاشته و به بخشهای مختلف تقسیم شدهاند – نقاشیها و مجسمههای اروپایی، هنر آمریکایی، هنر باستانی و بیزانس و غیره – وهزاران سال از تاریخ در سالنها و گالریهای بزرگ آن جای گرفتهاند. در این جا شما میتوانید انتظار داشته باشید که تمام نامهای بزرگ از دوره رنسانس تا امپرسیونیسم و فراتر از آن را هم ببینید، و هم چنین ساختمان مدرنی با طراحی رنزو پیانو در سال ۲۰۰۹ و مجموعه ای از آثار معاصر.
اما یک گالری ویژه تقریبا مخفی در بخش هنر آسیایی موسسه هنر شیکاگو، که توسط معمار بلندآوازه ژاپنی تادائو آندو طراحی شده است، تغییر بسیار مهمی در فضای موزه ایجاد کرده است. شما به طور ناگهانی از عظمت باشکوه گالریهایی که احساس کتابهای تاریخ هنر را به آدم میدهند به اتاق آرام و صیقلی آندو وارد میشوید. در حال حاضر تجربههای هنری ژو لانگسن، هنرمند معاصر چین با شگرد سنتی شان شویی چینی یا ترسیم منظره، که حالا در بخش هنرهای آسیا در کنار آثار عتیقه با چند قرن قدمت در معرض نمایش است نه تنها قدمت تاریخی این هنر در چین را نشان میدهد بلکه انگیزه بخش شگردهای هنری معاصر نیز است. همچنین پس از طی مسافتی چند ساعته با ماشین بنیاد هنری پولیتزر در سنت لوئیس را میبینیم که یکی دیگر از کارهای آندو است و موزه ای است که در آن هر نمایش بخشی از معماری است و هر معماری بخشی از نمایش.
چندین موزه هست که فضایشان نه تنها درگیرنده اشیاء است؛ بلکه دیدگاهها و سوالاتی هم مطرح میکند که باعث میشود آثار هنریای را که در خود جای داده، زنده نگه دارد، صرف نظر از اینکه آثار هنری قدیمی هستند یا جدید. اگر چه میتوان در میان اطلاعات انبوهی که به راحتی در دسترس ما قرار دارند، موزهها را دست کم گرفت اما تا زمانی که انسان به دنبال مفهوم و معانی بیشتر باشد، موزهها هنوز اعتبار خود را دارند. موزهها هنوز هم میتوانند مکانهایی برای کشف باشند.
ــــــــــــــــــــــــــــ
منبع : مجله فرهنگ بیبیسی