در حالی که ایرانیان داخل و خارج کشور علیه جمهوری اسلامی خود را سازماندهی میکنند، گروهی دوحزبی متشکل از حدود ۱۶۰ نماینده کنگره آمریکا طرحی را امضاء کردهاند در حمایت از سازمانی که سابقهٔ چریکی و افراطی و رفتارِ شخصیتپرستانه دارند.
پنجشنبه، تام مکلینتاک، نمایندهٔ جمهوریخواه از کالیفرنیا، قطعنامهٔ ۱۰۰ کنگره را در جلسه کنگره مطرح کرد که هدفِ اعلامشدهٔ آن عبارتست از حمایت از ایرانیانی که برای یک «جمهوری دموکراتیک، سکولار، و غیرهستهای» اعتراض میکنند. سخنگوی آغازین جلسه، کسی نبود جز مریم رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران؛ گروهی که قبلا در فهرست سازمانهای تروریستی بوده و متهم است به مغزشویی و سوءرفتارِ جنسی نسبت به اعضای خود.
آرش عزیزی، مورخ و مفسر سیاسی ایرانی، که این گروه را یک «فرقهٔ بیرحم» خوانده، میگوید: «بدون اغراق، شاید هیچ چیزی امروز به اندازهٔ مخالفت با مجاهدین خلق و دستورکارشان نمیتواند ایرانیها را متحد کند. مجاهدین بین ایرانیها نه تنها محبوبیت ندارند، که ایرانیهای تمام طیفهای سیاسی از آنها بیزار و متنفرند».
بهرغم این احساس عمومی ایرانیها نسبت به مجاهدین خلق، بسیاری از سیاسیون آمریکایی ــ که مدعی حمایت از دموکراسی در ایران هستند ــ همواره از این گروه حمایت کردهاند.
کنگرهٔ آمریکا از قدیم یکی از سنگرهای حمایت از مجاهدین خلق بوده است. این گروه خوشحال بود که لابی نیرومندی دارد تا اینکه در اواخر دههٔ ۱۹۹۰ در لیست گروههای تروریستی قرار گرفت و بعد، سالها از طریق شاخههای دیگر خود صرف لابیگری کرد تا خود را از لیست تروریستی خارج کند.
جنگطلبانِ واشنگتن هم که خواستار جنگ با ایران و تغییر رژیم در ایران بودند، از سالها پیش به این گروه علاقه نشان دادهاند. متن قطعنامهٔ جدید با اشاره به موج اخیر اعتراضات و سرکوب در ایران، و بذلِ توجه به گردهمایی سال ۲۰۱۸ مجاهدین در پاریس، خواستار تغییر رژیم ایران شد. هرچند در این قطعنامه صریحا از این گروه نام برده نشده، اما به «طرح ۱۰ مادهای رهبر مخالفان، خانم مریم رجوی، برای آیندهٔ ایران» به عنوان نقطه شروع تغییر اشاره میکند.
رجوی در اظهارات خود در جلسه، از حامیان این اقدام تشکر کرد چون به گفتهٔ او «این یک ابتکار دوحزبی بسیار مهم از سوی کنگره در حمایت از مردم ایران و مقاومت ایران است». [که منظور از مقاومت ایران یعنی همان «شورای ملی مقاومت ایران» شاخهٔ سیاسی مجاهدین خلق]
قطعنامهٔ مزبور علاوه بر حمایت افرادی چون مکلینتاک جمهوریخواه، از حمایت ۶۰ سیاستمدار حزب دموکرات هم برخوردار است، از جمله برخی اعضای کمیته روابط خارجی کنگره و فراکسیون مترقی کنگره.
برد شرمن، نمایندهٔ دموکرات از کالیفرنیا، که رهبر اقلیتِ حامی این قطعنامه بود گفت: «برای بیش از ۲۶ سال به عنوان عضو ارشد کمیته روابط خارجی کنگره، از حامیان بسیاری از قطعنامههای و لوایح مربوط به دموکراسی و حقوق بشر در ایران بودهام». شرمن به مجموعهای از طرحهای دیگری اشاره کرد که او در سالهای اخیر از آنها حمایت کرده است و همهٔ آنها نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کرده، خواستار تحریم شده، و از معترضان حمایت کردهاند.
شرمن در گذشته از حامیانِ دوآتشهٔ مجاهدین خلق بوده و علنا از رجوی حمایت کرده است، و پای قطعنامههای گذشتهٔ مکلینتاک را در حمایت از مجاهدین امضاء کرده است.
جان گاراماندی نمایندهٔ دموکرات کنگره هم گفت که در پی «تماسهای زیاد» از سوی حامیان خود، از این قطعنامه حمایت کرده است. او گفت: «من هم از قطعنامهٔ ۱۰۰ کنگره حمایت کردم چون در مبارزهٔ مردم ایران برای حقوق بشر و ایجاد یک دولت سکولار غیرهستهای، در کنارشان هستم». گارامندی با اذعان به اینکه مکلینتاک این قطعنامه را صریحا به مجاهدین خلق ربط داده، گفت: «من حرفهایی را که اعضای دیگر کنگره در مطبوعات دربارهٔ این قطعنامه میزنند کنترل نمیکنم، اما صریحا میگویم که منظور این قطعنامه این است که خواستار تحقیقات درباره کشتار فراقضایی و جلوگیری از موارد دیگر نقض حقوق بشر که من از آن حمایت میکنم شویم».
برندان بویل، نمایندهٔ دموکرات پنسیلوانیا، دلیل حمایتش از این قطعنامه را نشان دادنِ «حمایت از معترضان شجاع ایرانی که جانشان را برای اعتراض به یک رژیم سرکوبگر به خطر میاندازند» بیان کرد. او میگوید اشارهای به نام مجاهدین خلق در متن قطعنامه نشده اما خوشحال است که هر دو حزب از معترضان حمایت میکنند.
به رغم بدنام بودن در میان ایرانیان، سازمان مجاهدین خلق کماکان از طرف سیاسیون غربی از جمله مقامات آمریکا حمایت میشود. مقامات دولت سابق ترامپ مثل جان بولتون از قدیم حامی این گروه بودهاند، و در سال ۲۰۱۲ بعد از سالها لابیگیری در میان سیاسیون ارشد هر دو حزب، گروه موفق شد از فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه آمریکا خود را بیرون بکشد.
بهرغم محبوبیت این گروه در کنگره آمریکا، اکثریتِ خود ایرانیها با مجاهدین مخالفند، آن هم به خاطر حمایتش از تهاجم صدام حسین به ایران در دههٔ ۱۹۹۰ بوده، و همینطور شرکتش در حملات تروریستی داخل ایران، و همینطور ایدئولوژی استبدادی خود گروه.
گفته میشود این گروه عملیاتهای مخفی و اطلاعاتی را از پایگاههای خارجی خود در آلبانی و فرانسه هدایت میکند.
بههرحال، منبع تامین مالیِ مجاهدین کماکان نامعلوم است، اما این گروه بهطور مرتب گردهماییها و مراسمهای عمومی با شرکت رجال سیاسی خارجی برگزار میکند. بسیاری از شرکتکنندگان گفتهاند که «جمعیتِ اجارهای» متشکل از غیرایرانیها برای نمایشِ حمایت عمومی از این سازمان استخدام شدهاند.