Day: اردیبهشت ۲۴, ۱۴۰۴

نسیم عصرگاهی می‌وزید و لای موهای نگار می‌رفت و تاب می‌خورد. نگار هنوز داشت بهم نگاه می‌کرد و حواسش پرت نشده بود؛ تکرار کرد: «اینجا چی داره که بیشتر از اون شب دوستش داری؟ میخوای آخرین چیزی که از من یادت میمونه اینجا باشه؟…
با خودش فکر ‌کرد چرا هیچ کس چه زن و چه مرد را نمی‌شناسد تا با هم بیرون بروند، بگویند و بخندند. بگی نگی فقط کارمندانی را که با هم در یک جا کار می‌کردند و با هم سلام علیک داشتند می‌شناخت چرا که از اینکه بقیه سر از کارش در بیاورند متنفر بود…
در را باز می‌کنم و وقتی پایم را بیرون می‌گذارم احساس رهایی از قفس همراه نسیم سر شب خنک و آرام صورتم را نوازش می‌کند. صدای جیرجیرک‌ها و محله‌ی آرام و بی‌هیاهو مثل آبی روی آتش است…
آثار سیامانتو سرشار است از عواطف میهن‌پرستانه و آزادی‌خواهانه که با رمانتسیم و نمادگرایی تلفیق شده است. سبک ادبی اصلی او شعر‌ آزاد و نثرگونه است که از نظر بیانی با تصاویر و واژه‌هایی مرکب و اصطلاحات نو غنی شده…