ادبیات، فلسفه، سیاست

018

خشونت علیه زنان: داستان بی‌پایان در ایران

هاله اسفندیاری | برنامه خاورمیانه مرکز ویلسون

در جمهوری اسلامیْ خشونت علیه زنان در خانه نهادینه می‌شود و در جامعه منعکس می‌شود. اما این خشونت فقط جسمانی نبوده است، بلکه اجتماعی، حقوقی، و اقتصادی هم بوده است. این فرهنگی‌ست که رژیم ایران ترویج داده است…

قتل مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، تنها نمونه‌ای از خشونت علیه زنان است که جمهوری اسلامی مرتکب آن شده است؛ خشونتی که فقط جسمانی نبوده است، بلکه اجتماعی، حقوقی، و اقتصادی هم بوده است.

قانون اساسی جمهوری اسلامی برابری تمام شهروندان را در پیشگاه قانون تضمین می‌کند، اما در عملْ رژیم ایران به تبعیض علیه زنان ادامه داده است. چهار ماده در قانون اساسی به این مسائل مربوط به زنان می‌پردازد، ولی همگی آن‌ها در چارچوب شریعت اسلامی امکان زیادی برای تبعیض فراهم می‌کنند. نه قانون اساسی و نه قانون احوال مدنی، حقوق زنان را پاس نمی‌دارد.

در جمهوری اسلامی، خشونت علیه زنان در خانه نهادینه می‌شود و در جامعه منعکس می‌شود. در ایرانِ امروز که تحت سلطهٔ مردان اداره می‌شود، پیش از انقلاب ۵۷ حجابِ اجباری وجود نداشت و حجابْ اختیاری بود. از همان ابتدای پیروزی انقلابْ حجاب اجباری شد. و مردان هم استقبال کردند چون آن را ابزاری برای کنترل زنانِ فامیل‌شان می‌دیدند. اما بیشترِ زنان به‌خصوص نسل جوان‌تر با این حرکت حکومت برای دیکته‌کردنِ لباس مخالف بودند. و وقتی برای اعتراض به خیابان‌های تهران آمدند، ماموران لباس‌شخصی به آن‌ها حمله کردند و پلیس هم کاری نکرد.

از آن زمان، زنان حجاب را به اشکال مختلفِ ریز و درشت نادیده گرفتند که بهای آن را هم پرداختند. در قوانین اسلامی، زنا مجازاتِ سنگسار و عدم رعایت حجاب هفتاد ضربه شلاق دارد. بسیاری از زنان جوان و میانسال این مجازات را دریافت کرده‌اند که فقط نمونه‌ای از خشونت جسمی حکومت علیه زنان است.

اما جمهوری اسلامی زنجیرهای دیگری هم برای زنان درست کرد. قانون احوال مدنی که پیش از انقلاب به سختی به دست آمده بود هم نابود شد. یعنی مثلا مرد دوباره می‌تواند یک‌طرفه زنش را طلاق دهد و کافی‌ست این کار را با ایمیل به او اطلاع دهد. حضانت فرزند فقط تحت شرایط سختی به مادران داده می‌شود تا وقتی کودک به سن خاصی برسد. سن ازدواج دختران به نه سال کاسته شد. دادگاه‌های خانواده که زنان باید برای مشکلات‌شان از جمله خشونت خانگی به آن‌ها مراجعه می‌کردند از بین رفتند. چندهمسری دوباره قانونی شد، و مردان می‌توانند بدون رضایت  زن یا زنان فعلی خود چندین زن جدید بگیرند. در جریان جنگ ایران و عراق، رفسنجانی از زنان خواست تا قبول کنند که شوهران‌شان با بیوه‌های جنگ ازدواج کنند.

در واقع طی هشت سال جنگ ایران و عراق، بسیاری از خانواده‌ها مردانی را که نان‌آورشان بودند از دست دادند، و تعداد خانواده‌هایی که زنان سرپرست‌شان بود افزایش یافت، و زنان مجبور به ورود به نیروی کار شدند تا خانواده‌های خود را تغذیه کنند و همزمان بچه‌های‌شان را بزرگ کنند. اما کارفرمایان ترجیح می‌دادند مردان را استخدام کنند، و حتی زنانِ حرفه‌ای طبقهٔ متوسط مجبور شدند در مشاغلِ سطح پایین‌تر از تخصص‌شان کار کنند. این به الگوی غالب در جمهوری اسلامی بدل شد، و کارفرمایان کارکنانِ مرد را ترجیح می‌دهند.

بسیاری از زنانِ شاغلی که من طی سال‌های گذشته با آن‌ها صحبت کردم، از تبعیض و ناخشنودیِ مردانی که در محل کار با آن‌ها مواجه بودند حرف می‌زنند. یکی از آن‌ها به من گفت: «خشونت لزوما به معنی کتک خوردن از شوهر نیست؛ بلکه همین‌طور کارفرمای شماست که حتی به شما نگاه نمی‌کند، و به شما می‌گوید ترجیح می‌داد ترفیعی که شما لیاقتش را دارید را به یک همکارِ مرد بدهد چون آن مرد نان‌آور خانواده است».

این فرهنگی‌ست که رژیم ایران ترویج داده است.

یکی از ویژگی‌های اعتراضات گسترده و پیوستهٔ جاری در ایران که کشور را به ورطهٔ انقلاب کشانده است، این است که عامل شروع‌کنندهٔ آن، خشونت علیه یک زن بوده است. این زنان بودند که با شعار «زن، زندگی، آزادی» به خیابان‌ها آمدند. مضحک است که وقتی بحث خشونت برای سرکوب این اعتراضات باشد، رژیم بین زنان و مردان تفاوتی قائل نمی‌شود.

زنان مثل همتایان مردشان بهای سنگینی پرداخته‌اند: برای مطالبهٔ پایان خشونت، برای قانون به جای دین، برای برابری در پیشگاه قانون، و برای فرصت اقتصادی برای همگان، نه فقط مردان صاحب قدرت. تا کنون دست‌کم ده‌ها زن کشته شده‌اند، و تعداد زیادی از آن‌ها در بازداشت هستند. این بار هم زنان و دختران و همین‌طور مردانْ قربانیِ خشونت و تجاوز جنسی شده‌اند که نمونه‌ای دیگر از وحشتی‌ست که آن‌ها در زندان صرفا به‌خاطر اعتراض مسالمت‌آمیز در خیابان با آن روبه‌رو هستند.

کتابستان

چار دختر زردشت

منیژه باختری

دموکراسی انجمنی

مهدی جامی

تاملاتی بر هیتلر

زِبستییان هفنر

دوسیه افغانستان

شاهزاده ترکی الفیصل آل سعود

نیم‌قرن مبارزه و سیاست

سمیه رامش