اصطلاح «زیر پای خود را هم نگاه نکردن» از زمانی میآید که اشراف درنتیجهٔ تغذیهٔ بهتری که داشتند قدبلندتر از عوامالناس بودند. نخبگان اروپا واقعا از ارتفاعی بالاتر به زیردستانشان نگاه میکردند. برای همین هم احتمالا اشراف اروپاییِ قرن نوزدهم شوکه شدند که دیدند کارگران و صنعتگران و کشاورزان آمریکایی که خیلی بهتر تغذیه میکردند، همقد و قوارهٔ از خود بهتران هستند. در جوامعی که کیفیتِ تغذیه بسیار متفاوت است و تابعی از جایگاه اجتماعیاقتصادی خانوادههاست (شبیه انگلیسِ زمان انقلاب صنعتی)، افراد طبقهٔ اجتماعیاقتصادیِ بالاتر معمولا قدبلندتر هستند.
البته ژنها هم در این تفاوت نقشی دارند. محققان میگویند قد انسان ۸۰ درصد ارثی است. وراثتِ ژنتیک یعنی ویژگیهایی از یک جمعیت که میتوانید به ژنها نسبت بدهید؛ که در این مورد، منظورمان قدِ آدم است. وقتی وراثتِ ژنتیکِ قد، زیر ۸۰ درصد باشد، آنوقتْ نقش وراثتِ اجتماعیاقتصادی افزایش مییابد. در واقع هم اشراف قدیم بهخاطر ژنهایشان بلندتر نبودند، بلکه مردم عادی صرفا در نتیجهٔ فقر و سوءتغذیه، قدشان کوتاهتر از طبقهٔ ثروتمند بود.
نتیجهٔ تعاملِ ژن و محیط زندگی را ــ که آن را برهمکنشِ طبیعتِ آدم و شیوهٔ پرورش او میدانند ــ میتوان با استفاده از شیوههای کلاسیک و مدرنِ علم ژنتیک شناسایی و اندازهگیری کرد؛ حتی در مورد ویژگیهای ظاهرا انتزاعیتری که برای ما خیلی مهم است.
ژنهایی که از والدین به ارث نمیبریم، کماکان در سرنوشتمان نقش دارند
مثلا پیشرفت تحصیلی یا میزان تحصیلات فرد (دبستان، دبیرستان و غیره) را در نظر بگیرید. در رشتهٔ ژنومشناسیِ اجتماعی که رابطهٔ ژنهای مردم و نتایج اجتماعی را بررسی میکند، سواد و تحصیلاتِ مردمْ معیاری رایج برای بررسی محسوب میشود.
در مقایسه با ویژگیِ قد، موفقیتِ تحصیلیْ لایههای پیچیدهتری دارد. یک پارامتر، قدرت پردازشِ مغز است. اما مغز شما قدرت محاسباتی مشخصی دارد. و شخصیت شما (وجدان شما) و بسیاری دیگر از نیروهای اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی هم در انتخابهای شما برای درسخواندن نقش دارند.
اما جالب اینکه در عمل، ژنهایی که نهایتا در میزان سواد و تحصیلات شما نقش دارند، لزوما آنهایی نیستند که به ارث بردهاید. چون ژنهایی که والدینتان حمل میکنند هم در تعیین مسیر تحصیلی شما موثر خواهند بود، صرفنظر از آنکه این ژنهای تاثیرگذار را از آنها به ارث برده باشید یا نه.
بنا به تحقیق اخیر محققانی از انگلیس که در ژورنال ژنتیک انسانی آمریکا منتشر شده است، به لحاظ اجتماعیْ ژنهایی که والدین به فرزند منتقل نمیکنند، بههرحال در تعیین سرنوشت فرزند فعال هستند ــ این پدیدهایست که به آن میگویند «پرورش ژنتیک». بنا به یافتههای این محققان، تاثیر این پرورشِ ژنتیک در تحصیلات، معادل ۵۰ درصد تاثیر ژنهای خود فرد است. در واقع، پرورش ژنتیک نقش مهمی در دستاوردهای روانی و سلامتی فرزندان در تمام طول زندگی آنها دارد. و به همین خاطر، عامل پرورش ژنتیک باید جدی گرفته شود.
اما به زبان ساده، این پرورش ژنتیک چهطور عمل میکند؟ یک مثال خیلی ساده: فرض کنید بعضی والدین شخصیتشان اصولا طوریست که هزینهٔ کوتاهمدت را به بلندمدت ترجیح میدهند. مثلا به جای پسانداز و هزینه برای تحصیلات آتی فرزندشان، ممکن است بخواهند پولشان را برای تفریح و مسافرت خرج کنند. گرچه ممکن است بچهٔ آنها علائق دیگری داشته باشد، اما خواستهٔ او اهمیت چندانی ندارد، چون اینگونه تصمیمات را معمولا والدین میگیرند. عکس این قضیه هم صادق است، یعنی بعضی والدین تصمیماتی میگیرند که نهایتا باعث میشود فرزندشان راحتتر به دانشگاه برود. اینجا بچه ممکن است ژنهای والدینش را که موجب دیدِ بلندمدت آنها شده به ارث نبرده باشد؛ یعنی والدین ژنهایی دارند که به تصمیماتِ بلندمدت آنها کمک میکند، ولی فرزندشان آن ژنها را به ارث نبرده باشد.
این واقعیت در تحقیقات کلاسیک نادیده گرفته میشد، چون فقط به همبستگی صفات والدین و فرزندان از طریق انتقالِ مستقیمِ ژنها نگاه میشد. جنبهٔ مهمِ پرورش ژنتیک این است که ژنهای خودِ والدین که به فرزندان منتقل نشدهاند هم تاثیر مهمی در دستاوردهای اجتماعی فرزندان دارند. در ژنومشناسیِ مدرن، نسخههای ژنتیک که مستقیما کپی نشدهاند هم مثل نسخههایی که مستقیما کپی شدهاند به دقت بررسی میشوند.
با توجه به اینکه میزان و نوع تحصیلات، در زندگی افراد تاثیرات اجتماعی و اقتصادی مهمی دارد، درک نیروهای عامل و مانعِ تحصیلِ مردم، موضوع مهمی برای جوامع آتی خواهد بود. یافتههای جدید در حوزهٔ پرورش ژنتیک، البته باز هم نقش نیرومند ژنها را برجسته میکند.
به زبان ساده، هر آدم دو کُپی از یک ژن دارد، و یکی از دو کُپیِ خود را به فرزندش میدهد. در ژنتیک وراثت، نسخهٔ کپیشده در ویژگیِ منتقلشده نقش دارد و نسخهٔ دیگر بیتاثیر است. اما از نظر پرورش ژنتیک، هر دو کپی مهم هستند، هم نسخهٔ منتقلشده و هم نسخهٔ منتقلنشده!
به این ترتیب، به عقیدهٔ محققانْ آثار پرورش ژنتیک تا حد زیادی به سواد والدین و جایگاه اجتماعیاقتصادی خود آنها وابسته است، و این باز به نقش آنها در مسیر زندگی فرزندانشان اشاره دارد. به این معنا، نقش پرورش ژنتیکْ در سرنوشت فرزندان، حیطهٔ گستردهتری از آنچه احتمالا تابهحال مردم خیال میکردند دارد.
رابرت پلومین دانشمند ژنتیک رفتاری، بحثی جنجالی را مطرح کرد و گفت «مهمترین چیزی که والدین به فرزندانشان میدهند، ژنهایشان است». اگر حرف او درست باشد، تحقیقات جدید محققان انگلیسی دربارهٔ آثار پرورش ژنتیک بر دستاوردهای تحصیلی، ناقضِ حرف او نخواهد بود، بلکه احتمالا آن را به نوعی دیگر مطرح میکند و آن اینکه، حتی ژنهایی که از والدینمان به ارث نبردهایم، کماکان در سرنوشتمان نقش خواهند داشت.