اگر مردم بتوانند گوشت و محصولاتی را بخورند که مزهٔ شبیه محصولاتِ حیوانیِ واقعی داشته باشد ولی به پرورش، تغذیه، و کشتن حیوانِ زنده نیاز نداشته باشد، ترغیب کردنشان به اجتناب از گوشت حیوانی آسانتر خواهد بود. و تحولات تکنولوژیک و قانونی تازه حاکی از آن است که بهزودی شاهد یک نقطهٔ عطف خواهیم بود.
***
یک روز به گذشته نگاه میکنیم، به سال ۲۰۲۳، و سالی را خواهیم دید که صنعت عظیم دامپروریِ غذایی در همان جهتی رفت که صنعتِ عکس و فیلم در قرن بیستم طی کرد. امسال شاید برای صنعت دامپروری حکم سال ۱۹۸۹ را برای صنعت عکس داشته باشد؛ زمانی که شرکت ژاپنی فوجیفیلم اولین دوربین دیجیتال را برای مصرفکنندهٔ عام روانهٔ بازار کرد.
حالا، با تایید وزرات بهداشت اسرائیل، شرکت چندملیتی ریمیلک تولیدکنندهٔ محصولات لبنیِ غیرحیوانی قصد دارد لبنیاتی تولید کند که بسیار برتر از نسخهٔ طبیعی خود هستند.
چهل سال پیش شرکت جننتِک از تکنیکهای نوین ژنتیک در آن زمان برای تولید باکتریهای اصلاحشده استفاده کرد تا برای مبتلایان دیابتْ انسولین انسانیِ مرغوبتر و ارزانتر از انسولینی که از لوزالمعدهٔ خوک به دست میآمد تولید کند. حالا بهنحوی مشابه، شرکت ریمیلک دی.ان.ای گاوهای ماده را به درونِ مخمرها کپی میکند تا محصولی تولید کند که عین شیر گاو است، اما لاکتوز ندارد ــ چون لاکتوز هضم شیر را برای برخی افراد دشوار میکند ــ و همینطور فاقد کلسترول، آنتیبیوتیکها، و هورمونهای رشد است.
ریمیلک میگوید محصولات لبنیاش از نظر طعم و بافت و هزینه دقیقا عین لبنیات سنتی است، ولی در مقایسه با آنها فقط ۱ درصد زمین و ۵ درصد آب مصرف میکند و فقط ۴ درصد آلاینده منتشر میکند. (گاوها یکی از ناشران اصلی گاز متان هستند که یک گاز گلخانهای فوقالعاده قوی است.) اگر همهٔ اینها دلیل کافی برای آزمایش این محصولات نیست، فکر کنید که تولید لبنیات بدون گاوها همینطور موجب حذف روش استاندارد بارورسازیِ سالانهٔ مادهگاوها میشود که طی آن برای به دست آوردن شیر برای مصرف انسانها، گوسالهها را از مادرشان جدا میکنند.
یک تحول مهم دیگر امسال زمانی بود که وزرات کشاورزی آمریکا دو درخواست جداگانه از سوی شرکتهای گود میت و آپساید فودز را برای فروش گوشت سفیدِ کشتشده از سلولهای مرغ تایید کرد. در این مورد هم هیچ ارگانیسم زندهای استفاده نشده، و بدون حتی کشتن یک مرغ دیگر، در مقابل بیش از ۷۰ میلیارد مرغ که هر سال برای گوشت کشته میشوند، میتوان نمونهٔ سلول اصلی را برداشت کرد.
البته آمریکا اولین کشوری نبود که گوشتِ سلولی یا همان گوشت کشتشده یا مصنوعی را تایید کرد. مرغِ کشتشده از سال ۲۰۲۰ در سنگاپور در بازار به فروش میرفته، اما تاکنون نتوانسته بود با قیمت مرغ تولیدی از شیوههای سنتی مرغداریِ انبوه که به ۷-۶ هفته زمان برای بزرگ کردن و بعد کشتار آنها نیاز داشت رقابت کند. اما حالا در بازار بسیار بزرگتر آمریکا که دارد خود را آماده میکند، امید میرود اقتصادهای تولید انبوه باعث کاهش قیمت و افزایش تولید شوند.
تحقیق و توسعه در زمینهٔ گوشتِ کشتشده حالا دیگر پدیدهای جهانی است. شرکت هلندی موسا میت پیشگامِ این حوزه بوده و در سال ۲۰۱۳ همبرگرِ کشتشده را به نمایش گذاشت، اما پیشبینی کرد که یک دهه طول خواهد کشید تا این محصول وارد بازار شود. به نظر میرسد پیشبینی این شرکت دقیق بود، و موسا تاسیسات تولید بزرگتری را امسال افتتاح کرد که انتظار میرود به زودی در سنگاپور و دیگر بازارهایی که تاییدش را بگیرد، فروش خود را شروع کند.
ماه می امسال هم در یک مجمع نوآوری تکنولوژیک در پکن، مرکز پژوهشهای جامع در زمینهٔ غذای گوشتی در چین به تولید گوشت سلولی علاقه نشان داد. به گزارش روزنامهٔ بیجینگ دیلی، مرکز یادشده سلولهای ماهیچهٔ حیوانی را در آزمایشگاه با استفاده از چاپ سه بعدی پرورش میدهد و به شکل استیک یا سینه مرغ در میآورد، در حالی که محتوای غذایی آن عین گوشت حیوانی است.
اگر این پروژه حتی به بخشی از اهدافش برسد، پیامدهایش بسیار فراتر از تحول در صنعتِ فیلم و عکاسی است. چون پرورش دام بخش اعظم زمینهای کشاورزی دنیا را به خود اختصاص داده ــ از جمله زمینهای چرا و زمینهای مورد استفاده برای رشد غذای دام ــ و همینطور کمک مهمی به مسئلهٔ تغییر اقلیم خواهد کرد. اگر تغییرات عمدهای که تحولات اخیر صنعت گوشت و لبنیات خبرش را میدهد اتفاق بیفتد، بیشتر سطح کرهٔ زمین سود خواهد بود، ضمن اینکه خوراک دریایی سلولی هم میتواند اقیانوسها را از خطر تخلیهٔ ذخایر ماهی نجات دهد.
با توجه به رشد مصرف گوشت در نتیجهٔ ثروتمندتر شدن کشورها ــ که چین یک نمونهٔ واضح آن است ــ به مدلِ کاراتری از تولید گوشت و دیگر محصولات حیوانی به شدت نیاز است. واتسلاف اسمیل، یکی از صاحبنظران عرصهٔ غذا، انرژی، و محیطزیست، انواعی از مشکلات آشکار را که به نوعی ناشی از پرورش محصولات برای تغذیهٔ حیوانات هستند مشخص کرده است، از جمله فرسایش فزایندهٔ خاک، تبدیل ناکافی گیاهان به محصولات حیوانی بهخصوص احشام، تولید حجم عظیمی از فضولات حیوانی که مانع بازیافت کافی محصولات میشود، انتشار گاز گلخانهای از غذاهای گیاهی دامها و متابولیسم خود حیوانات، و مسئلهٔ بدرفتاری با حیوانات که شامل محبوس کردن انبوه حیوانات میشود.
البته اگر همهٔ مردم فقط رژیم گیاهی داشتند میتوانستیم این مشکلات را حل کنیم؛ و مطابق یک گزارش تازه، این سبک زندگیْ ریسکِ همهگیریهای جدید را کاهش میداد. اما در عمل به رغم تشویق به تغذیهٔ گیاهی، تغییر کامل رژیم غذایی به این زودیها میسر به نظر نمیرسد. پس سادهتر این است که مردم بتوانند گوشت و دیگر محصولاتی را بخورند که مزهٔ شبیه محصولات حیوانی داشته باشند ولی به پرورش، تغذیه، و کشتن حیوان زنده نیاز نداشته باشد، و اینگونه آسانتر به اجتناب از گوشت حیوانی ترغیب شوند. به این ترتیب میتوان امیدوار بود که به زودی شاهد پایان عمرِ یک صنعت بیرحم، ناکارآمد، ویرانگر و خطرناک باشیم.