حجاب اجباری و آمریکاستیزی دو مشخصه اساسی جمهوری اسلامی است که از آنها به عنوان ابزاری برای سرکوب استفاده میکند. با این حال امروز اعتراض علیه حجاب اجباری چنان گسترده است که همه طیفهای سیاسی را شامل میشود…
اسلام مرامِ بسیار صریح و روشنی دارد. برای فهمِ اسلام نیاز نیست به حرفهای رهبران مسلمان یا مردم مسلمان گوش کنید. کافی است که حرفهای خودِ محمد و الله را بخوانید. برای من که شبیه دنیای علمی-تخیلی است…
آینده، یک جای دور نیست. یک اسم نیست. بلکه در واقع یک «فعل» است، یک کنش است: چیزیست که ما امروز میسازیم. ما نمیتوانیم اجازه دهیم که آینده مثل موجی بیاید و بیاختیار ما را ببرد یا از طرفِ دیگران به ما دیکته شود…
مفهوم اصالت، بهنوعی بر مبنای این ایدهٔ ژانژاک روسو است که آدمها ذاتا خوبند و این جامعه است که او را فاسد میکند. ولی واضح است که این باور غلط است. رسیدن به انسانیت نیازمند تلاش و انضباط و وجودِ مهارهاست…
بدون توجه به منشأ ثروت و ریشههای نابرابری، ساخت جامعهای سعادتمند ممکن نیست. رفاه بر اساس اصولی مثل آموزش، برابری جنسیتی، و تنوع قومی/نژادی شکل میگیرد و بدون توجه به این اصول، ایجاد جامعهٔ مرفه ناممکن است…
دو هزار سال پس از افلاطون، معلوم شده است که ایدههای آرمانشهریِ او، یاوههایی بیش نیست. هیچ آدمِ عاقلی هرگز دوست ندارد در ویرانشهرِ افلاطونی زندگی کند و عمر خود را تباه سازد…
مُد و سبک لباس، هم تغییراتِ جامعه را عیان میکند و هم به تغییر کمک میکند؛ لزوما منشاء تغییر نیست. طراحان برجستهٔ مد، در جذبِ تغییرات و تسریع آنها نقش هوشمندانهای داشتهاند: آنها روی خودآگاهِ جامعه دست میگذارند…
همانطور که مردمِ فرهنگهای مختلفْ آداب و سننشان را به اشتراک میگذارند، وقتی زبانها با هم تعامل میکنند، کلماتشان را هم سهیم میشوند. این پدیدهای جهانیست که در تمام تاریخ جریان داشته است…
ما خیال میکنیم میتوانیم حیاتِ شهری را از محیطزیست تفکیک کنیم، و با سیمان و شیشه و فولاد، فضایی مجزا به اسم «شهر» جعل کنیم. ولی هربار که محیطزیست قدرتش را به رخِ ما میکشد، این دروغ آشکارتر میشود.
مفهوم تجمل در گذر زمان تغییر کرده است. قبلا ابتداییتر و بهمعنای برخورداری از مادیات، یا برای نمایش جایگاه اجتماعی بود. در عصر مدرن، با هنجارشکنی و بیان فردیت پیوند خورد. حالا هم خود را با محیطزیستِ پایدار سازگار میکند.
جان لنون اگر زنده بود، امسال 80 ساله میشد. او کاملا به جایگاه خود در شجرهٔ موسیقی جهان آگاه بود و درعینحال نقاط قوت و ضعف ترانهسرایی خود را میدانست.