استبداد مرادف است با خودسالاری و میتواند به حکومت مطلقه، دیکتاتوری و نهایتا فاشیسم و تمامیتخواهی ختم شود. از طرفی، دموکراسی هم فقط انتخابات نیست. بلکه شامل نهادهای لیبرال و متکثر و قانونی دیگریست که قدرت را مهار میکند…
جنبش نجات استقلال قضایی از دست راستگرایان افراطی، جنبشی برای نجات لیبرال دموکراسی برای یهودیان است. اگر این اعتراضات فقط یک مبارزهٔ سیاسی درونگروهی برای طبقهٔ حاکم نباشد، امیدوارکننده است، اما…
نظام اسلامی حالا دیگر به پدیدهای منسوخ در ایرانِ معاصر بدل شده است. جامعهٔ مدنی ایران به لحاظ گفتمانی و ساختاری بسیار جلوتر از نظام سیاسیِ ماهیتا موروثی و استبدادی حاکم بر کشور است…
شریعت اسلام حتی برای زندگی غیرمسلمانان قانون وضع میکند. هیچ کس نیست که شریعت از او غافل شود. هیچ کس حق ندارد که بخواهد مشمول شریعت نشود. اگر شما با اسلام کاری نداشته باشید، اسلامِ سیاسی با شما کار دارد…
من مدتی را در ناحیهای در سودان جنوبی گذراندم، جایی که زنان پستانهای خود را نمیپوشانند، و بعد درست دو هفته بعد به ایران پرواز کردم، جایی که حجاب اجباریست و زنان مجبورند موهایشان را بپوشانند…
ولی فقیه به عنوان فرد معصوم و حجت خدا، حتی خلاف اصول خود اسلام است. حتی بر اساس خود اسلام، این یک بدعت در دین و مصداق شرک است. چنین شخصیتی اساسا جعلی بوده، و امروز دیگر نامشروع بودن آن بر خود مسلمانان هم عیان است…
اگر زمانی، رنه دکارت، گمان میکرد که غده صنوبری مغز، منزلگاه روح است، حالا باید بپذیریم که مدارهای مشخصی در مغز، منزلگاه قانون دوم ترمودینامیک هستند و ما را به بردگان او تبدیل کردهاند. همان مدارهایی که بشر…
مشروعیت چیست؟ نامشروع کیست؟ قانون چیست، و ضدقانون کیست؟ عدالت چیست، و جنگل کجاست؟ چرا باید قانون را رعایت کرد، و چرا باید قانون را شکست؟ کجا و چرا قانونشکنیْ مشروع است؟
خیلیها «قرارداد اجتماعیِ» روسو را فراخوانی برای آزادی و انقلاب میدانند؛ ولی این دروغی بیش نیست. کاری که روسو در این کتاب میکند عملا این است که جای یک دیکتاتورِ ظالم را با ظالمی دیگر عوض میکند…
منطق جاری لیبرال طی دو و نیم قرن گذشته، در کسب بسیاری از حقوق و منافع بشر نقش داشته است. مواقعی که حقوق انسانها رشد کرد، انحصار کمپانیها مهار شد، و رواداریِ عمومی بیشتر شد، وقتی بوده که گفتمان لیبرال غلبه کرده…
طبیعتگراییْ نیروی محرکهٔ علم است، و ادبیات مملو است از علم و دانش. برای برخی منبع تشویش است، ولی برای برخی منشأ آرامش. ولی آیا ادبیات میتواند احساساتِ واقعی و ژرف ما نسبت به علمِ بزرگ را بیان کند؟
در علم امروز سوالات بزرگی وجود دارد؛ سوالاتی که هزاران سال بشر از خود میپرسیده است. شاید هرگز جواب این پرسشهای عمیق را پیدا نکنیم. ولی این ذات بشر است که جستجوگری کند و دنبال جواب آنها باشد…