مترقیان غربی از انتقاد از استبداد اسلامی اکراه دارند. چهطور بدون انتقاد از اسلام میتوان رژیمهای افغانستان و ایران را محکوم کرد؟ غیرممکن است بدون آنکه اسلام را زیر سوال ببری، علیه زنستیزیِ طالبان یا حجاب اجباری در ایران حرف بزنی…
ایران انواع معاهدات بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را امضاء کرده است، اما رژیم ایران مدام آنها را نقض میکند، حق اعتراض مسالمتآمیز را زیر پا میگذارد و به نیروی مرگبار و شکنجه متوسل میشود…
تا وقتی نظام سیاسی پایداری در کشور نباشد و تهدید جنگ داخلی وجود داشته باشد، نمیشود تحصیل دختران را در مکاتب تامین کرد. و اگر اقتصادِ کشور احیاء نشود، مساعدت خارجی مشکلات کشور را حل نخواهد کرد…
هوکس زندگی کاری خود را صرف مقابله با ساختارهای سرکوب و سلطهورزی کرد. کتابهای او به عشق زنانه و مردانه میپردازند و با گذشت سالها کماکان محبوب و مطرحند و منبعی ارزشمند برای مسائل مختلف عاطفی به شمار میروند…
اخیرا، و برای اولینبار، انتشارات دانشگاه ادینبرو کتابی اختصاصی عنوانِ «بریجید بروفی: مولف، منتقد، و فعال آوانگارد» منتشر کرده. این متن گفتگوی ریچارد کانینگ، ویراستار این کتاب با کیت لوی، دختر بروفی است.
فرحناز فروتن سه ساله بود که طالبان به کابل رسید. سال 1996 بود. فروتن میگوید، «یادم میآید که روزی برفی بود، در دامن مادرم نشسته بودم، داخل مینیبوس، و او داشت گریه میکرد. نمیفهمیدم چرا گریه میکند.» این همان روزی بود که خانوادهاش پناهنده شدند.
از کارزار «#نامم کجاست» سه سال میگذرد اما هنوزهم ذکر نام زنان در اجتماع تابو و عیب پنداشته میشود. امروز اکثریت دختران حتی در شهرهای بزرگ افغانستان که فضا برای زنان بازتر بوده و سنتها و عرفهای دست و پا گیر زنان تا حدودی شکسته شده، با نام مستعار در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند.
ماری استل، فیلسوفِ انگلیسی، زنی بود جلوتر از زمانۀ خویش. او پدیدههایی را در علوم اجتماعی پیشبینی کرد که شاید فکر کنید محصول قرن بیستویکم هستند. او همچنین وجود نوعی بیعدالتیِ معرفتی را آشکار ساخت که ناشی از نقصانِ اندیشه و محصولِ شرایطِ بدِ اجتماعیست که ذهنیتمان را از خودمان شدیدا تضعیف میکند...
خشونت علیه زنان در افغانستان فراگیر است؛ حالا که بهخاطر همهگیریِ کرونا، خدماتِ اجتماعی تعطیل است، مددکارانی که با زنانِ قربانی کار میکنند، شدیدا نگران جانِ این زنان هستند