ملتها چگونه در جنگ پیروزها میشوند؟ استراتژی بهتر، قدرت آتش برتر، و عزم رهبران، همهٔ اینها اهمیتی کلیدی دارند. اما یک عنصر حیاتیست که خیلی مواقع نادیده گرفته میشود. نه فقط در موفقیتِ غیرمنتظرهٔ اوکراینیها در دفعِ تهاجم روسیه، که همینطور در جنگهای فراوان تاریخِ مدرن، داشتنِ روحیهٔ برتر، عامل اصلی پیروزی بوده است؛ گرچه شاید امری ناملموس باشد.
***
نیمه شب ۲۵ فوریه، همزمان با تهاجم روسیه به اوکراین، ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهور اوکراین در لباس سبز ارتشی و در میان سران سیاسی کشور در پیامی ویدیویی میگوید: «همه اینجاییم…».
پیام او روشن است: ما قصد رفتن نداریم.
در ابتدای تهاجمِ وحشیانهٔ روسیه به اوکراین، کرملین سعی کرد با پروپاگاندای خود روحیهٔ اوکراینیها را در هم بشکند. یکی از خبرهای جعلی روسیه این بود که زلنسکی از کشور فرار کرده و به غرب پناه برده است. اخبار دیگری هم منتشر شد مبنی بر اینکه اوکراین تسلیم شده است. اما اوکراینیها در پاسخ، شانه به شانه ایستادند و با تانکهای دشمن روبهرو شدند. زلنسکی ماند، و به نماد جهانی مقاومت و تابآوری بدل شد.
خبر دلاوری اوکراینیها مثل برق در شبکههای اجتماعی منتشر شد:
در ساعات اولیهٔ جنگ، زنی اوکراینی با تخم آفتابگردان به استقبال سربازان روسی رفته و با تمسخر میگوید: «این تخمها را بگیرید و در جیبتان بگذارید، تا وقتی اینجا مُردید حداقل آفتابگردان در بیاید». در دریای سیاه، ملوانان اوکراینی در جزیرهٔ مار در پاسخ به کشتی جنگی روسی که از آنها خواست تسلیم شوند بیاعتنا جواب میدهند: «برو به جهنم». زلنسکی در پاسخ به پیشنهاد آمریکاییها برای خارج کردنِ او از اوکراین میگوید: «جنگ اینجاست؛ من مهمات نیاز دارم، نه فرار».
در فوریه گذشته وقتی ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه به سربازانش دستور داد تا از مرز اوکراین عبور کنند، در دام فرقهٔ جنگطلبِ خودش گرفتار شد: سیاسیون و نظامیانی که فقط به قدرت تهاجمی خود و نقاط ضعف دشمن اعتقاد دارند و بس. توقع این بود که نیروهای روسی طی چند ساعت کییف را فتح کنند، اما با خودروهای سنگینشان در جادههای اوکراین گیر افتادند. به بعضی از این نیروها لباسِ رژه داده بودند تا برای رژهٔ پیروزی در خیابانهای کییف آماده باشند؛ مهاجمان توقع داشتند به عنوان ارتش آزادیبخش مورد استقبال قرار گیرند. آنها به رغم هشت سال جنگِ سخت در دونباس، گویا قدرت دفاعی واقعی اوکراینیها را درک نکرده بودند. اشتباهات نظامی روسیه همینطور به اوکراینیها امکان داد تا ابتکارعمل را در دست بگیرند و حملات دشمن را از مناطق مهم دفع کنند و شهرتی شبهافسانهای برای مقاومت خود رقم بزنند ــ در نتیجه، هم روحیهٔ ارتش و هم شهروندان و بهخصوص روحیهٔ متحدانِ نگران در غرب به شدت قوت گرفت.
بهطور تاریخی، دستکمگرفتنِ روحیهٔ دشمن یکی از دلایل اصلی شکستهای جنگی بوده است. آمریکا این را بهتر از هر کس دیگری میداند، چون در خیلی از عملیاتهای ضدشورشی خود از جمله در ویتنام و افغانستان نتوانست دل و جان مردم محلی را تسخیر کند. روسیه هم در افغانستان همین مصیبت را تجربه کرد و نتوانست پیوند مجاهدین افغان را با مردم کشورشان قطع کند.
در جنگ جهانی اول، نظامیان آلمانی به غلط فکر کردند که سربازان فرانسوی در وردان، تحت آتشِ مداوم تسلیم خواهند شد؛ اما مقاومت و پیروزی فرانسویها در آن نبرد زمینهساز پیروزی متفقین شد. در جنگ جهانی بعدی، دولت انگلیس سعی کرد با شعارهایی چون «آرام باش و ادامه بده»، حمایت عمومی را به خود جلب و روحیهٔ مردم را تقویت کند، و همزمان مشغول بمباران استراتژیک در خاک دشمن و انتشار پروپاگاندای رادیویی برای تضعیف روحیهٔ مردم آلمان بود.
اما «روحیه» عاملی غیرقابل پیشبینی است. در سال ۲۰۱۸، دو کارشناس به نامهای بن کانابل و مایکل مکنرنی، بهطرزی غیبگویانه، به تحلیلگران نظامی هشدار دادند که در مورد توانمندیهای روسیه در مرزهای ناتو بزرگنمایی نکنند. به گفتهٔ آنها: «خیلیها و شاید اکثریتِ تحلیلِ تهدیدات، پیشفرضشان این است که نیروهای روس ارادهٔ بینظیری برای جنگیدن دارند. عدهٔ کمی هستند که روحیهٔ جنگی روسها را زیر سوال ببرند. هیچ شکی نیست که قدرت فیزیکی برای موفقیت نظامی ضروری است. ارتش مدرن روسیه بسیار نیرومند است. اما با وجود همهٔ توانمندیهای فیزیکی واقعی روسیه، نقاط قوت و ضعف اساسیاش در ذهنِ سربازان و رهبرانش نهفته است».
وقتی روحیهٔ عمومی بالاست، ارتشها میتوانند گردانها و کشتیهای جنگی خود را راحتتر تجدید کنند، و عامهٔ مردم بیشتر مایل به کنارآمدن با جیرهبندی غذا و انرژی برای کمک به پیشبرد جنگ هستند. زمستان امسال، اوکراینیها مشکل دسترسی به گرما و روشنایی داشتهاند، چون روسیه بهطور استراتژیک زیرساخت انرژی اوکراین را هدف گرفته تا ارادهٔ مردم اوکراین را بشکند.
روحیهٔ پایین باعث تضعیف قدرت و آمادگی نیروها میشود، و ممکن است منجر به ترک خدمت و حتی برادرکشی در میان نیروها، و مانع خدمت داوطلبانه شود. روسیه سعی کرد به سربازان گرفتارش در خط مقدم روحیه بدهد، از جمله مثلا با اعزام خوانندگان اپرا و «گردانهای هنری»، تا در ماههای تلخ زمستان به سربازانش روحیه بدهد. البته معلوم نیست این کارها جواب دهد. بنا به گزارش اخیر وزارت دفاع انگلیس، «تلفات بسیار بالا، ضعف رهبری، حقوق ندادن، کمبود تجهیزات و مهمات، و عدم شفافیت در مورد اهداف جنگ»، جزو دلایل اصلی ناتوانی روسیه در تقویت روحیهٔ نیروهای خود بوده است.
در واقع از همان روز اول هم روسیه نتوانسته بود بسیاری از سربازانش را به ارزش فداکاریشان مجاب کند. روسیه به عنوان آغازکننده جنگ میدانست که بلافاصله حقانیت اخلاقی را از دست میدهد. پس برای توجیه خود مدام به «انتسابِ دروغین» متوسل شد تا حملات خود را به اوکراین موجه جلوه دهد. اینگونه تلاشها به وسیلهٔ نهادهای اطلاعاتی آمریکا و اوکراین و همینطور کارآگاهان اینترنت خنثی شد. روسیه که دستش از هر گونه توجیهی خالی بود، نهایتا نازیها در اوکراین را مقصر جنگ خواند ــ در حالی که خود زلنسکی رئیسجمهور اوکراین یهودیالاصل است. خیلی از روسها در ابتدا توجیهِ دولتشان را قبول میکردند، اما بعد در خاک اوکراین با واقعیت تلخ روبهرو شدند. بیخود نیست آنهایی که توانستند ترک خدمت و به کشوری دیگر فرار کردند.
اما احتمالا بدترین ضربه به روحیهٔ روسها، شکستهایشان در میادین نبرد بوده است. در ۱۱ ماه اولِ این جنگ، اوکراینیها نشان دادند که نیروی رزمی نیرومندی هستند که نهتنها میتوانند دفاع کنند که میتوانند دست به ضدحمله هم بزنند. هم در جنگ متعارف با دشمن درگیر شوند و هم از ابزارهای غیرمتعارف بهره ببرند.
به نظر میرسد این جنگ پایانی ندارد، اما تاریخ درسهایی به ما میدهد. کانابل و مکنرنی در گزارشی که برای شرکتِ بزرگِ رند تهیه کردهاند میگویند: «تقریبا در تمام جنگهای تاریخ، شکست اراده، نشانهٔ پایان جنگ بوده است». پس اولویتِ مطلق برای اوکراین و حامیانش این است که روحیهٔ عمومی را قوی نگه دارند، هم در اوکراین و هم در بین مردمِ متحدانِ فراوانش که باید به دولتهایشان فشار بیاورند تا به حمایت نظامی و مالی از کییف ادامه دهند.
به نظر میرسد این بار هم عدم پیشبینیِ «ارادهٔ جنگیدن»، شکست تاریخی دیگری را رقم زده باشد. در نتیجه، کارشناسانِ آینده باید زمان و منابع بیشتری صرف این کنند تا این ناملموسترین عنصرِ کاراییِ نظامی را درک کنند، و اینکه چه نقشی در جنگهای بزرگ آینده خواهد داشت.