همهگیری کرونا جدیدترین نمونه از مجموعۀ بحرانهاییست که بر افغانستان نازل شده و این کشور را محل مداخلۀ کارشناسان پزشکی در سطح بینالمللی کرده است. درواقع، پنجمین همهگیریِ جهانیِ وبا در اواخر قرن نوزدهم، باعث شد بانویی انگلیسی به دربار پادشاه افغانستان، امیر عبدالرحمنخان راه پیدا کند.
لیلیاس همیلتون، در استرالیا و از والدینی اسکاتلندی به دنیا آمده بود، و بعدا به بریتانیا نقل مکان کرد. او که پزشکی پیشگام بود، در سفر به هندوستانْ درمانگاهی شخصی در آنجا تاسیس کرد. در کلکته و در جریان همهگیری وبا، همیلتون هم به وبا مبتلا شد. این مرضْ سلامتی او را چنان مختل کرد که مجبور شد حرفۀ پزشکی خود را موقتا رها کند و دنبال جایی برای نقاهت بگردد. در آن زمان، فواید سلامتی هوای کابل بر سر زبانها بود.
اواخر قرن نوزدهم، بانویی انگلیسی برای اولین بار در تاریخ افغانستان دست به آبلهکوبی زد. او با این اقدام، همهگیریِ آبله را در افغانستان مهار کرد.
ازقضا تقریبا در همان زمان، امیر عبدالرحمنخان پادشاه افغانستان، دنبال بانویی اروپایی میگشت تا با کمک او، بانوانِ حرمش را با شیوههای غربی آشنا کند. همیلتون پیشنهادِ اقامتِ ششماهه را در کابل پذیرفت؛ یکی از دلایل پذیرشِ او این بود که مزد خدمتش آنقدر خوب بود که میتوانست بدهیهای او را که بهخاطر کسالتش در کلکته انباشته شده بود پرداخت کند. با گذشتِ پنج ماه از قراردادِ همیلتون، مقامِ طبیب مخصوص و همچنین طبیب دربارِ عبدالرحمنخان را به او پیشنهاد دادند، که او با اکراه پذیرفت.
همیلتون در زمان و مکان درستی قرار گرفته بود. ازطرفی شاهد عینیِ مهمی از حکومت ظالمانۀ امیر و بهرهبرداریِ او از اسلام بود، و ازطرفی به مدت چند سال، شخصیتی حیاتی در صحت و بهداشت افغانستان بود.
گرچه همیلتون مجبور بود به امیرِ ظالم و خانوادهاش و مقاماتِ بلندپایهاش خدمات پزشکی ارائه کند، خدمت و تخصصِ خود را صِرفا به درباریان و اشراف محدود نکرد. برعکس او تمام اوقات فراغتش را صرف معالجۀ مردم عادی افغانستان کرد. مطابق برآوردهای او، روزانه ۷۵۰ نفر بهخاطر انواع مشکلات و عوارض سلامتی پیش او معالجه میشدند.
اهالی کابل که آوازهٔ پزشک اروپاییِ تازهوارد را در شهر شنیده بودند، بیرون خیمهٔ او در باغ بابر صف میکشیدند تا مشورت و معالجه کنند. بعدا همیلتون بیمارستانی کوچک در کابل تاسیس کرد تا بیماران را آنجا به حضور بپذیرد. امروزه، مرضِ سل و مالاریا و اخیرا کرونا، مشکلات اصلی سلامتی مردم هستند ولی اواخر قرن نوزدهم، امراضی مثل وبا و آبله و آب مروارید بود که بسیاری از افغانها را مبتلا میکرد. گرچه همیلتون نتوانست وبا را درمان کند، ولی با اجرای آبلهکوبی، عملا اولین نفری در تاریخ افغانستان بود که دست به واکسیناسیون آبله زد. گفته میشود که او با اقدام به آبلهکوبی، اساسا همهگیریِ آبله را در این کشور مهار کرد.
دههها بعد، کاری را که همیلتون آغاز کرده بود، دولت افغانستان و سازمانهای غیردولتی بینالمللی بهعهده گرفتند. اواخر دههٔ ۱۹۶۰، با همکاری سازمان بهداشت جهانی، وزارت صحت افغانستان، و یک تیمِ تماماً زنانه از سپاه صلح آمریکا، درقالب «برنامهٔ ریشهکنسازی آبله»، سعی کردند این مرض را ازطریق واکسیناسیون از بین ببرند. در یک دورهٔ سهساله، داوطلبانِ سپاه صلح توانستند ۸۰ درصد جمعیت کشور را واکسینه کنند. نهایتا در ۱۹۸۰، سازمان بهداشت جهانی رسما جهان را عاری از آبله اعلام کرد. هم دکتر همیلتون و هم سپاه صلح، گرچه در ادواری متفاوت بودند، نقشی مهم در ریشهکنسازی این مرض در افغانستان داشتند.
ولی بهرغم ریشهکنشدنِ آبله در افغانستان و اکنافِ جهان، امراضِ دیگری با همان ابعاد بروز کردهاند که آخرینشان هم همین کروناست. باتوجه به هزاران موردِ ابتلا و مرگومیر کرونا در افغانستان، بسیاری نگرانند این کشور که چهار دهه مصیبتِ جنگ را تجربه کرده، با موجی تازه از قحطی و بیماری و مرگ روبهرو شود.
باتوجه به هزاران موردِ ابتلا و مرگومیر کرونا در افغانستان، بسیاری نگرانند این کشور که چهار دهه مصیبتِ جنگ را تجربه کرده، با موجی تازه از قحطی و بیماری و مرگ روبهرو شود.
حملهٔ امسال به زایشگاه کابل، گویای مشکلاتی مضاعف در ارائهٔ خدمات صحی و بهداشتیِ این کشور است. همین چند ماه پیش، در محلهای عمدتا هزارهنشین در منطقهٔ دشت برچی کابل، مردان مسلح در لباس پلیس با حمله به زایشگاهی تحت مدیریت سازمان پزشکان بدون مرز، ۲۴ نفر ازجمله دو نوزاد را کشتند. این حملهٔ تروریستی که به گفتهٔ دولت افغانستان، کار طالبان بوده، اولین باری نبود که پزشکان بدون مرز هدف گرفته شدند. پنج سال قبل هم، مرکز اورژانسِ پزشکان بدون مرز در قندوز هدف حملهٔ یک هواپیمای آمریکایی قرار گرفت که دهها نفر از کارکنان و بیماران و مراقبان را کشت و نهایتا منجر به تعطیلی این مرکز شد.
درحالی که آزمایش واکسن کرونا امیدوارکننده بهنظر میرسد و بنبست سیاسی افغانستان بر سر ریاستجمهوری قدری فروکش کرده، باید دید که آیا باز هم یک تلاش جهانی میتواند بیماریِ جدیدی را در افغانستان ریشهکن کند یا خیر.