شاید خواندن داستانی کوتاه در توئیتر یا تماشای «ویدیو-شعر» یا مثلا کار با داستانِ فرامتن را تجربه نکرده باشید. اگر اهل ادبیاتِ متعارف باشید، شاید تعجب کنید که همهٔ اینها جزو قلمروی ادبیات ــ و دقیقتر بگوییم، «ادبیات دیجیتالی» ــ محسوب میشوند. ادبیات دیجیتال یا ادبیات الکترونیک، جزو ژانرهای نوظهور در چند دهه گذشته بوده است، ولی واقعا چیست؟
تعاریف موجود
مثل ادبیاتِ «گمانهزن» یا ادبیاتِ خارج از جریان اصلی، موسوم به «اسلیپاستریم/slipstream»، ادبیات دیجیتالی هم تعریف دقیقی ندارد. تعاریف متفاوتی از این ژانر ارائه شده است. برخی به زبان ساده میگویند هر متنی که با تکنیکهای دیجیتال تولید میشود و (معمولا هم) برای خواندن روی دستگاههای کامپیوتری در نظر گرفته شده باشد، در این ژانر میگنجد. سازمان ادبیات الکترونیک (ELO) در آمریکا، حدود پانزده سال پیش، تعریف دیگری برای آن ارائه کرده است: «هر اثری که جنبه ادبی داشته باشد و از امکانات و چارچوبهای کامپیوتری یا شبکههای کامپیوتری بهره ببرد، جزو ادبیات دیجیتال محسوب میشود».
بنا به یک تعریف جدیدتر، هدف از ادبیات دیجیتال، نمایش نوآوری و خلاقیت در روایتگری برای رسانههای دیجیتال و جریانهای جدید در ادبیات معاصر با الهام از تکنولوژی است. البته این تعاریف هنوز خیلی مبهماند، و هیچ رهنمودی برای تعیین اینکه چیزی جزو ادبیات دیجیتال قرار دارد یا نه، ارائه نمیکند. ولی از یک نظر، همین کافیست. چون از طرفی مثل بقیهٔ تعاریف میگوید مولفهٔ اصلی استفاده از تکنولوژی است؛ و از طرفی امکان پذیرش تکنولوژیهای جدیدتر را باقی میگذارد؛ مثلا: ساعتهای هوشمند، موبایل، واقعیت مجازی، پلتفرمهایی مثل «تواین». یعنی تکنولوژیهایی که پانزده سال پیش، وقتی سازمان ادبیات الکترونیک تعریف خود را مینوشت، وجود نداشت.
پس ادبیات دیجیتالی چیست؟
اساسا واسطه یا رسانهای جدید برای ادبیات است، که از مزایای تکنولوژی، هم برای نوشتن و هم برای بیان و ارائه مکتوبات بهره میبرد. از آنجایی که ادبیات دیجیتالْ اَشکال و اندازههای متنوعی دارد، در واقع منطقهٔ خاکستریِ بزرگی است، ولی میتوان آن را حدِ وسط کتابهای الکترونیک (ایبوک) و بازی ویدیویی در نظر گرفت (که هیچکدامشان جزو ادبیات دیجیتال نیستند، ولی زمینهٔ مشترک زیادی دارند). یا اینکه میتوانید آن را نقطهٔ تلاقیِ رسانههای دیجیتال با متننویسی در نظر بگیرید.
این یعنی اگر رمانی را با کامپیوتر تایپ و چاپ کنید، ادبیات دیجیتال نیست. ولی اگر رمانی در یک وبلاگ یا رسانههای اجتماعی بنویسید و منتشر کنید، طوری که با خوانندگان خود تعامل کند، آنوقت این میشود ادبیات دیجیتالی.
نمونهها و ژانرهای ادبیات دیجیتال
حجم ادبیات دیجیتال در دنیا خیلی زیاد است و ژانرهای بسیار متنوعی دارد. در اینجا به برخی نمونههای آن اشاره میکنیم، ولی بهخاطر داشته باشید که این حوزهای رو به گسترش است که با پیشرفتهای تکنولوژیکِ جدید حرکت میکند. فردا ممکن است ده فُرمِ جدید از ادبیات دیجیتالی خلق شود. پس این لیست بههیچوجه فهرست جامعی نیست. بلکه برای توجه شما و الهامگرفتن از آنهاست تا احیانا بتوانید آثار خود را در این چارچوب تولید کند.
ادبیات توئیتری
از توئیتر به شیوههای متنوعی میتوان برای خلق ادبیات استفاده کرد. از شعر گرفته تا داستان تخیلی، و آثار انفرادی تا گروهی. یک نمونه از ادبیات توئیتری، صفحهٔ «Dead End Fiction» در توئیتر است، که میکروفیکشن در ژانر وحشت منتشر میکند.
داستانِ فرامتن (لینکدار)
داستانهای فرامتنی از لینکها استفاده میکنند تا روایتی غیرخطی خلق کنند. این ژانر، نوعی حال و هوایی گزینشگرانه به داستان میدهد، و شما به عنوان خواننده میتوانید انتخاب کنید که کدام لینک را دنبال کنید و داستان از کدام مسیر برود. یک نمونه از این، داستانِ «من که چیزی نگفتم» اثر یلولیس داگلاس از پیشگامان داستان فرامتنی است.
گونهٔ مولد (خودساز)
این نوع ادبیات نیازمند قدری دانش تخصصی است چون باید الگوریتمنویسی بلد باشید. این الگوریتمها طوری طراحی و نوشته میشوند که با چرخیدن در واژگان و اصطلاحات و محتوای تصادفیْ داستانی کاملا جدید برای هر خواننده خلق میکنند. دیدهام که از این تکنیک هم در خلق شعر و هم برای رمانِ بلند استفاده شده است. «تنگهٔ تاروکو» یک مولدِ معروفِ شعر است که شعرسازِ معروفِ آمریکایی خلق کرده است. همینطور میتوانید نگاهی به سایتِ «ناولینگ» بیندازید، که یک رمان آنلاین درباره نوشتن است، و متن و صدا و ویدیو را با هم ترکیب میکند.
ویدیو-شعر
ویدیوشاعری اسم کاملا بامسمایی دارد: شعریست که ویدیویی آن را همراهی میکند ــ خواه فیلم یا گرافیک. معمولا شعر در پسزمینه روایت میشود و شما از تصاویری که هر بندِ شعر را تکمیل میکند لذت میبرید. یک نمونه ساده، ویدیوشعر «جستجو میکنیم» در یوتیوب است.
اگر میخواهید نمونههای بیشتری ببینید، با کمی جستجو در اینترنت، انواع آثار ادبیات دیجیتالی را خواهید یافت.
واقعا ادبیات است یا خیر؟
گرچه تعریفی قطعی ندارد، ولی برای پاسخ به این پرسش، آن را ساده میکنم. بنا به تعریف واژهنامهٔ مریام-وبستر، ادبیات به نوشتجاتی گفته میشود که از شکل یا بیانی ارزشمند برخوردار است و ایدههای ازلی یا جهانشمول را بیان میکند.
از نظر من، نکتهٔ کلیدیِ تعریف مریام-وبستر، بیان ایدههای ازلی یا جهانشمول است. دلیلی ندارد که اینگونه متون را نتوان روی صفحهای تولید کرد و نمایش داد. حرف من این است که آنچه در آثار ادبی مهم است، فُرمت و قالب نیست، بلکه آن احساسیست که مولف سعی میکند به خوانندگان خود منتقل کند.
پس اگر سوال این است که آیا ادبیات دیجیتالیْ محصولِ ادبی و جزو ادبیات است؟ صد در صد.