2025-05-25_202006

«دموکراسی در زنجیر»؛ نانسی مک‌لین

لیلا فراهانی

یکی از نکات برجستهٔ کتاب، فاصله گرفتن آن از نقدهای کلاسیک چپ‌گرایانه به لیبرتارینیسم است. در تحلیل‌های سنتی، این مکتب فکری معمولاً به‌عنوان پروژه‌ای یوتوپیایی و ناکارآمد در برابر عدالت اجتماعی نقد می‌شد…

ریشه‌های یک پروژهٔ پنهان

چهره‌ای از دل تاریخ

نانسی مک‌لین، استاد تاریخ دانشگاه دوک، یکی از آن پژوهشگرانی‌ست که دغدغه‌اش صرفاً بازگویی گذشته نیست، بلکه بازگشایی سازوکارهای پنهانی‌ست که از دل تاریخ، بر سرنوشت امروز سایه انداخته‌اند. در آثار پیشینش، به‌ویژه در «آزادی کافی نیست»، نگاهی ژرف به جنبش‌های عدالت‌خواهانه در ایالات متحده دارد. اما کتاب دموکراسی در زنجیر که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد، ابعاد تازه‌ای از رویکرد انتقادی او را به نمایش می‌گذارد: سراغ تاریخ فکری و اقتصادی‌ای می‌رود که بر خلاف ظاهر دانشگاهی و عقلانی‌اش، به‌زعم نویسنده، برنامه‌ای هدفمند و حساب‌شده برای تضعیف دموکراسی دارد.

از اقتصاد تا ایدئولوژی

در قلب روایت مک‌لین، اقتصاددانی نام جیمز بیوکنن قرار دارد که در ۱۹۸۶ به‌واسطهٔ نظریه‌پردازی‌هایش در زمینهٔ «انتخاب عمومی» موفق به دریافت جایزهٔ نوبل اقتصاد شد. در نگاه نخست، بیوکنن یک استاد دانشگاه آرام و اهل فکر به‌نظر می‌رسد، اما مک‌لین از خلال بررسی آرشیوهای شخصی، مکاتبات، و یادداشت‌های او، چهره‌ای متفاوت از این متفکر ترسیم می‌کند: متفکری که پروژه‌اش نه صرفاً تحلیل رفتار دولتمردان، بلکه طراحی سازوکاری برای تضعیف خواست عمومی بوده است.

نظریهٔ انتخاب عمومی بیوکنن، در بنیان خود، فرض را بر آن می‌گذارد که بازیگران سیاسی نیز مانند عوامل اقتصادی، خودمحور، سودمحور و منفعت‌طلب‌اند. این نگاه، با زدودن وجه اخلاقی و آرمان‌جویی از سیاست، تلاش می‌کند سیاست‌مداران، رأی‌دهندگان و بوروکرات‌ها را در قالب مدل‌های عقلانی اقتصادی تحلیل کند. آن‌چه برای اقتصاددانان و سیاست‌پژوهان لیبرتارین جذاب بود، برای مک‌لین نشانهٔ شکل‌گیری پروژه‌ای رادیکال و ضددموکراتیک بود: تلاش برای تضعیف نقش دولت در تحقق عدالت اجتماعی و تمرکززدایی از قدرت عمومی به‌نفع اقلیت ثروتمند.

اتاق‌های دربسته

به گفتهٔ مک‌لین، حلقهٔ فکری پیرامون بیوکنن ــ از جمله در «مرکز مطالعات انتخاب عمومی» در دانشگاه ویرجینیا و سپس در دانشگاه جورج میسون ــ به هستهٔ نظریه‌پردازی برای برنامه‌ریزی سیاسی راست افراطی بدل شد. اما تئوری تنها بخشی از ماجراست. نکتهٔ کلیدی در روایت مک‌لین، پیوند میان این جریان فکری و سرمایه‌داران بزرگ، به‌ویژه چارلز کوک و شبکهٔ گستردهٔ بنیادهای وابسته به اوست. به‌زعم نویسنده، این اتحاد میان متفکران و منابع مالی به پروژه‌ای منسجم و البته پنهان منجر شد: بازسازی دموکراسی آمریکا به‌نفع سرمایه، آن‌هم از راه‌هایی که ظاهراً قانونی‌اند ولی در جوهره، ضد دموکراتیک‌اند.

از جمله مصادیق این پروژه می‌توان به مواردی اشاره کرد که مک‌لین با دقت مستند کرده است:

‌ــ‌ تلاش برای خصوصی‌سازی آموزش عمومی و تضعیف مدارس دولتی؛

‌ــ‌ ترویجِ بورس تحصیلی برای سوق دادن منابع عمومی به مدارس خصوصی؛

‌ــ‌ کاهش مالیات بر ثروتمندان، با توجیه «رشد اقتصادی»؛

‌ــ‌ حمله به اتحادیه‌های کارگری؛

‌ــ‌ محدودسازی دسترسی به رأی، به‌ویژه در میان اقلیت‌ها و طبقات پایین؛

‌ــ‌ ایجاد موانع ساختاری برای تصمیم‌گیری عمومی (مانند سخت‌تر کردن فرآیند همه‌پرسی و تغییر قانون اساسی در برخی ایالت‌ها).

مک‌لین این اقدامات را به‌صورت مجزا بررسی نمی‌کند، بلکه کوشیده آن‌ها را همچون قطعات یک پازل بزرگ‌تر به‌هم متصل کند؛ پازلی که در آن هدف اصلی، جلوگیری از اعمال ارادهٔ اکثریت مردم در سیاست‌گذاری‌های عمومی است.

بیوکنن: متفکر یا معمار تضعیف دموکراسی؟

نقد اصلی مک‌لین بر بیوکنن و نظریه‌اش این نیست که دیدگاهش اشتباه است، بلکه این است که این نظریه به‌جای آن‌که ابزاری برای درک پیچیدگی‌های سیاست باشد، به سلاحی ایدئولوژیک برای بی‌اعتبارسازی خواست عمومی بدل شده است. به‌عبارت دیگر، از دل نظریه‌ای که می‌توانست هشداردهنده باشد، نوعی بدبینی بنیادین نسبت به مردم و مشارکت دموکراتیک بیرون کشیده شده است.

از دیدگاه مک‌لین، آن‌چه بیوکنن را از دیگر متفکران محافظه‌کار متمایز می‌سازد، وسواس او بر «قفل کردن» نهادهاست. در آرای او، قانون اساسی باید به‌گونه‌ای بازنویسی شود که دولت نتواند به راحتی در امور بازار و مالکیت دخالت کند، حتی اگر اکثریت مردم چنین بخواهند. این نگاه، به گفتهٔ مک‌لین، نوعیِ «دموکراسی محدود» را ترویج می‌کند؛ دموکراسی‌ای که در آن رأی‌گیری آزاد هست، اما دایرهٔ تصمیم‌گیری آن‌قدر تنگ شده که رأی مردم در نهایت تأثیری ندارد.

روایت، مناقشه و منتقدان

یک روایت افشاگرانه؟

نانسی مک‌لین کتاب دموکراسی در زنجیر را نه‌فقط به‌عنوان یک پژوهش دانشگاهی، بلکه به‌مثابه یک «هشدار» عمومی نگاشته است. زبان او در سراسر اثر، لحنی آمیخته از تحلیل و انگیزش دارد: از یک‌سو به‌دقت به اسناد و آرشیوها استناد می‌کند، و از سوی دیگر، از به‌کارگیری استعاره‌های اخلاقی و حتی دراماتیک ابایی ندارد. برای مثال، انتخاب عنوان کتاب، آشکارا یادآور تصویر قفلی‌ست که بر دموکراسی زده شده، و این زبان نمادین تا عمق تحلیل‌ها نیز امتداد می‌یابد.

اما این سبک افشاگرانه، همان‌قدر که مخاطب عمومی را جذب می‌کند، برخی منتقدان دانشگاهی را نیز برآشفته کرده است. بسیاری از اقتصاددانان لیبرتارین و مورخان محافظه‌کار، کتاب را نه یک پژوهش بی‌طرفانه، بلکه یک اثر ایدئولوژیک دانسته‌اند که در آن، انگیزه‌های افراد صرفاً بر اساس نتایج سیاسی کارشان تفسیر می‌شود.

واکنش‌ها و جنجال‌ها

پس از انتشار کتاب در سال ۲۰۱۷، واکنش‌ها گسترده و بعضاً تند بود. مجلاتی چون نشنال ریویو، ریزن و حتی برخی پژوهشگران میانه‌رو، مک‌لین را به تحریف عمدی افکار بیوکنن و بی‌اعتنایی به زمینه‌های نظری آثار او متهم کردند. مثلا برخی منتقدان گفتند مک‌لین به‌جای تمایز میان دیدگاه‌های بیوکنن و استفاده‌کنندگان سیاسی از آن‌ها، میان نظریه و کاربرد سیاسی آن تمایزی قائل نمی‌شود. گروهی نیز به استنادهای مک‌لین ایراد گرفتند و ادعا کردند برخی نقل‌قول‌ها از متون بیوکنن، خارج از زمینه آورده شده‌اند یا معنادارتر از آن‌چه واقعاً هستند جلوه داده شده‌اند. برخی نیز تحلیل مک‌لین را به نظریه‌های توطئه نزدیک دانستند، زیرا به زعم آنان، کتاب القا می‌کند که یک دسیسهٔ واحد، منسجم و پنهان از سوی نخبگان راست‌گرا در حال اجراست.

در مقابل، مدافعان کتاب، به دو نکته اساسی اشاره می‌کنند: اول آن‌که مک‌لین با صراحت اعلام کرده که هدفش نقد ایدئولوژی لیبرتارینیسم به‌عنوان یک پروژه سیاسی‌ست، نه صرفاً یک نظریهٔ علمی خنثی؛ دو آن‌که استنادهای او نه از منابع غیررسمی، بلکه اغلب از آرشیو رسمی دانشگاهی (از جمله آرشیو شخصی جیمز بیوکنن در دانشگاه جورج میسون) برگرفته شده‌اند، و بیشتر انتقادات در واقع واکنشی به پیامدهای سیاسی کشف این آرشیوهاست، نه به دقت تحقیقاتی کتاب.

لایه‌های چندگانهٔ روایت

نکتهٔ قابل‌توجه در سبک کار مک‌لین، تلفیق چند لایهٔ روایت در یک متن است. او صرفاً تاریخ فکری را باز نمی‌گوید، بلکه آن را به تاریخ اقتصادی، تاریخ آموزش، تاریخ نژادی و سیاست معاصر پیوند می‌زند. مثلا در بخش‌هایی از کتاب به صراحت نشان می‌دهد که مخالفت بیوکنن با مدارس دولتی، در ایالت‌هایی نظیر ویرجینیا، نه صرفاً ریشه در دغدغه‌های نظری، بلکه بخشی از واکنش به احکام فدرال برای پایان دادن به تفکیک نژادی در مدارس بوده است.

این پیوند میان لیبرتارینیسم و مقاومت در برابر عدالت نژادی، یکی از پربحث‌ترین بخش‌های کتاب است. مک‌لین می‌نویسد: «بیوکنن نژادپرست نبود، اما دغدغهٔ او نسبت به محدودسازی دموکراسی در جنوب آمریکا، دقیقاً هم‌زمان با تلاش‌های فدرال برای گسترش حقوق مدنی بود. این هم‌زمانی، نمی‌تواند کاملاً تصادفی باشد.»

برخی منتقدان لیبرتارین این ادعا را ناعادلانه و ساده‌انگارانه می‌دانند. آنان معتقدند مخالفت بیوکنن با مدارس دولتی، ناشی از باورش به ناکارآمدی نهاد دولت است، نه از هرگونه گرایش نژادی. مک‌لین اما به جای نتیجه‌گیری قطعی، با چینش شواهد، پرسش‌هایی جدی پیش روی خواننده می‌گذارد.

روشن‌فکری در خدمت قدرت؟

یکی از درون‌مایه‌های مرکزی کتاب، رابطهٔ میان اندیشه و قدرت است. مک‌لین نشان می‌دهد که چگونه متفکرانی که در ظاهر از آزادی علمی و استقلال دانشگاهی بهره‌مندند، گاه در عمل، بازوی تئوریک سرمایه‌داران یا سیاستمداران می‌شوند. به‌ویژه زمانی که ایده‌ها، از دل موسسات تحت حمایت بنیادهایی چون برادران کوک یا بنیاد مرسر بیرون می‌آیند، استقلال فکری زیر سوال می‌رود.

البته، همان‌طور که بسیاری از منتقدان نیز اشاره کرده‌اند، این پیوند میان اندیشه و قدرت، به جناح راست محدود نمی‌شود؛ در تاریخ آمریکا، چپ‌گرایان نیز از حمایت نهادها و خیّرین برای توسعهٔ گفتمان خود بهره برده‌اند. مک‌لین نیز به این نکته واقف است، اما تأکید می‌کند که مسئله، صرفاً حمایت مالی نیست، بلکه ایدئولوژی‌ایست که به‌دنبال بازنویسی نهادهای دموکراتیک است.

تأثیرات و پیامدها

تأثیر در گفتمان عمومی

کتاب دموکراسی در زنجیر به‌سرعت پس از انتشار به یکی از منابع مهم در تحلیل چرخش راست‌گرایانهٔ سیاست آمریکا تبدیل شد. اگرچه مخالفت‌های پرشماری با آن صورت گرفت، اما کتاب توانست در میان روشنفکران لیبرال، کنشگران دموکرات، و حتی برخی استادان دانشگاه، جایگاه ویژه‌ای بیابد. مک‌لین موفق شد روایتی از تحولات معاصر آمریکا ارائه دهد که توضیح می‌دهد چگونه ایده‌هایی که در ظاهر فنی یا آکادمیک به نظر می‌رسند، در عمل به ابزارهای سیاسی نیرومندی برای مهار دموکراسی بدل شده‌اند.

از منظر افکار عمومی، دموکراسی در زنجیر باعث شد نام «جیمز بیوکنن» از محدودهٔ بحث‌های آکادمیک اقتصاد و نظریهٔ انتخاب عمومی، به رسانه‌ها و فضای سیاسی کشیده شود. بحث‌هایی دربارهٔ نقش بنیادهایی چون کوک، نفوذ سیاست‌گذاری در ایالت‌هایی چون ویسکانسین یا کارولینای شمالی، و همچنین خطر کاهش مشارکت عمومی در نهادهای دموکراتیک، رونق یافت.

در واقع، می‌توان گفت مک‌لین توانست چیزی را که اغلب در حوزه‌های مجزا بحث می‌شد ــ مانند تضعیف اتحادیه‌های کارگری، خصوصی‌سازی مدارس، یا سخت‌گیری در رأی‌گیری ــ در قالب یک تحلیل فراگیر و ایدئولوژیک به هم پیوند دهد.

نقد لیبرتارینیسم از زاویه‌ای جدید

یکی از نکات برجستهٔ کتاب، فاصله گرفتن آن از نقدهای کلاسیک چپ‌گرایانه به لیبرتارینیسم است. در تحلیل‌های سنتی، این مکتب فکری معمولاً به‌عنوان پروژه‌ای یوتوپیایی و ناکارآمد در برابر عدالت اجتماعی نقد می‌شد. اما مک‌لین آن را نه صرفاً ناکارآمد، بلکه فعالانه خطرناک توصیف می‌کند. او می‌نویسد: «هدف اصلی پروژهٔ بیوکنن و پیروانش، نه تقویت بازار آزاد، بلکه مصون‌سازی قدرت اقتصادی از پاسخگویی به ارادهٔ مردم بود.»

در این نگاه، لیبرتارینیسم به یک پروژهٔ دفاع از سرمایه‌داری بی‌قید و شرط و با مصونیت کامل بدل می‌شود. مک‌لین تأکید دارد که اصرار بر «قانون اساسی محدودکننده»، «حق مالکیت مطلق»، و «بازار آزاد بدون مداخله» نه ناشی از یک ارزش‌گذاری خنثی بر کارایی اقتصادی، بلکه واکنشی سیاسی به رشد دموکراسی مشارکتی و عدالت‌خواهی مردمی‌ست.

در این زمینه، مک‌لین از اصطلاحات قابل‌توجهی استفاده می‌کند: «بازمهندسی قانون اساسی»، «دموکراسی مهار‌شده»، و حتی «استراتژی پنهان‌کاری». این اصطلاحات اگرچه به زعم برخی منتقدان، بار توطئه‌آمیز دارند، اما در چارچوب تحلیل‌های ضدایدئولوژیک معاصر، بیانگر تلاشی واقعی برای فهم فرآیندهای تغییر تدریجی در ساختار قدرت سیاسی هستند.

فراسوی آمریکا: ابعاد جهانی بحث

با وجود تمرکز اصلی کتاب بر ایالات متحده، پیامدهای نظری آن به فراتر از مرزهای ملی می‌روند. در واقع، پروژه‌هایی که در آمریکا با حمایت بنیادهای محافظه‌کار برای «تقلیل دولت» و «حفاظت از سرمایه» پی‌ریزی شده‌اند، الگویی جهانی پیدا کرده‌اند. اصلاحات نئولیبرالی در کشورهای گوناگون، از آمریکای جنوبی گرفته تا اروپای شرقی و حتی خاورمیانه، اغلب با استفاده از همان زبان نظری «انتخاب عمومی» و «محدودسازی دموکراسی» صورت گرفته‌اند.

مک‌لین اگرچه مستقیماً به این تحولات بین‌المللی نمی‌پردازد، اما اثرش الهام‌بخش پژوهشگرانی بوده که به پیوند میان نظریه‌های اقتصادی، سیاست‌گذاری عمومی، و مهار دموکراسی در بافت‌های جهانی توجه کرده‌اند.

پرسش‌های باقی مانده و پاسخ مک‌لین

با همهٔ قوت‌های کتاب، برخی انتقادات همچنان جدی‌اند و مک‌لین نیز، به‌ویژه در مصاحبه‌هایش، به بخشی از آن‌ها پاسخ داده است. مثلا پرسش‌هایی مطرح شده از قبیل: آیا بیوکنن واقعاً پروژه‌ای سیاسی با این سطح از انسجام و هدف‌مندی در ذهن داشت؟ تا چه حد می‌توان نقش نظریه‌پردازان را از نقش سیاستمداران و کارگزاران مالی تمایز داد؟ آیا کاربرد اصطلاحاتی مثل «زنجیر» و «مهار دموکراسی» باعث تقلیل پیچیدگی نظریات انتخاب عمومی به یک‌جانبه‌نگری ایدئولوژیک نشده است؟

پاسخ مک‌لین به این انتقادها، اغلب تأکید بر «شفاف‌سازی اهداف پنهان ایدئولوژی» بوده است. او ادعا نمی‌کند تمام لیبرتارین‌ها دسیسه‌گر یا ضد دموکراسی‌اند، بلکه استدلالش این است که وقتی ایده‌ها از نظریه به سیاست تبدیل می‌شوند، بدون تکیه بر نقد تاریخی و اخلاقی، ممکن است به ابزاری برای سلب قدرت از شهروندان بدل شوند.

***‌

نگاه دوباره به دموکراسی

دموکراسی در زنجیر فراتر از یک زندگینامهٔ فکری از جیمز بیوکنن یا یک تاریخچه از سیاست نئولیبرال در آمریکاست؛ این کتاب، آینه‌ای‌ست که جامعهٔ آمریکا را به تماشای تناقضات بنیادین در پروژهٔ دموکراتیک خود دعوت می‌کند. مک‌لین نشان می‌دهد که گاه، خطر برای دموکراسی، نه از بیرون، بلکه از درون نهادها و از دل اندیشه‌هایی برمی‌خیزد که ادعای عقلانیت و کارآمدی دارند.

در جهانی که شکاف میان نخبگان و مردم روز‌به‌روز بیشتر می‌شود، و در دورانی که سیاست‌های عمومی بیش از آن‌که با عدالت‌طلبی دموکراتیک هم‌سو باشند، با حفظ امتیازهای اقتصادی همراه‌اند، بازخوانی آثاری مانند کتاب مک‌لین، ضرورتی‌ست نه فقط برای روشنفکران، بلکه برای هر شهروندی که به سرنوشت دموکراسی باور دارد.

کتابستان

گلشهر: خاطرات یک آواره

علی احمدی دولت

گلشهر: خاطرات یک زمین‌شناس

علی احمدی دولت

سیب و آسیب جنبش سبز

مهدی جامی

آینه‌خانه هویت ایرانی: رویا و روایت

مهدی جامی

کاکه تیغون در مسیر تاریخ

کاکه تیغون