2132

چین باستان نابرابرتر از امپراتوری روم بود. چرا؟

فرانک جیکوبز

مقایسه‌ای میان شکاف‌های ثروت در امپراتوری‌های باستانی، تفاوت‌هایی چشم‌گیر و پیامدهایی ماندگار را آشکار می‌سازد…

از دو هزار سال پیش به این سو به‌مدت حدود دو و نیم قرن دو ابرقدرت باستانی در دو سوی سرزمین وسیع اوراسیا وجود داشتند. امپراتوری روم و دودمان هان در چین آن‌قدر از یکدیگر دور بودند که نتوانند تماس مستقیمی داشته باشند، اما از وجود هم باخبر بودند. رومیان چین را «سرِس» می‌نامیدند، سرزمینی مرموز که ابریشم از آن می‌آمد. چینی‌ها نیز تصوراتی مبهم از «داقین» داشتند: امپراتوری‌ای مقتدر در دوردست‌های غرب.

فرهنگی بیگانه، نظامی آشنا

اگر مسافری از هر یک از این دو امپراتوری جادهٔ ابریشم تا سوی دیگر می‌رفت، با فرهنگی کاملاً بیگانه روبه‌رو می‌شد، اما همچنین با نظام حکومتی‌ای مواجه می‌شد که شباهتی چشمگیر به ساختار دیگری داشت.

هر دو امپراتوری تحت رهبری شخصیتی خداگونه بودند و توسط پایتختی اداره می‌شدند که در دست گروهی بوروکرات بود و از ایالات دورافتاده مالیات می‌گرفتند. این درآمد صرف ساخت شبکه‌های جاده‌ای و دیگر زیرساخت‌های عمومی، تأمین مالی ارتشی حرفه‌ای برای دورکردنِ بَربَرهای آن‌سوی مرزها، و پاداش‌دادن به نخبگان اداره‌کنندهٔ امپراتوری می‌شد.

حتی از لحاظ وسعت هم شباهت چشمگیری داشتند. هرکدام در اوج قدرت بر قلمرویی به‌وسعت حدود ۴ میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی بین ۶۰ تا ۷۰ میلیون نفر حکومت می‌کردند.

اما این مقایسه، علاوه‌بر شباهت، تفاوت‌هایی را هم نمایان می‌کند. یک پژوهش اخیر که تفاوت‌های این دو را به جزییات بررسی کرده، نشان می‌دهد امپراتوری روم، هرچند اصلا یک آرمان‌شهر سوسیالیستی نبود، اما بسیار برابرتر از چینِ دوران دودمان هان بوده است.

تحلیل نابرابری در روم و چین

پژوهشگران دانشگاه بوکونی میلان، دانشگاه کمبریج در بریتانیا و دانشگاه استنفورد در کالیفرنیا، بر این باورند که سطح بالاتر نابرابری درآمد در چین به بی‌ثباتی و در نهایت سقوط دودمان هان انجامید؛ درحالی‌که برابری نسبی در میان شهروندان روم، یکی از عوامل مؤثر در دورهٔ طولانی موسوم به «صلح رومی» (پکس رومانا) بود.

محققان مزبور در مقاله‌ای منتشرشده در نشریهٔ نیچر کامیونیکیشنز، دقیق‌ترین تحلیل از نابرابری اقتصادی در هر دو امپراتوری در دوران طلایی‌شان در حدود سال ۱۶۵ میلادی برای روم و حدود سال دوم میلادی برای چین ارائه کرده‌اند.

برخی آمارهای مهم

‌ــ‌ در امپراتوری هان، ۱ درصد ثروتمندان، ۲۶ درصد کل درآمد را در اختیار داشتند. اگر این طیف را به ۵ درصد ثروتمندان افزایش دهیم، سهم‌شان به ۴۲ درصد از کل درآمد می‌رسد. در مقابل، ۵۰ درصد قشر فقیر تنها ۲۴ درصد از درآمد را کسب می‌کردند.

‌ــ‌ در امپراتوری روم، در بالای نردبان ثروت، وضع کمی ملایم‌تر بود. در روم، ۱ درصد ثروتمندترین‌ها ۱۹ درصد از درآمد را در اختیار داشتند و ۵ درصد بالایی ۳۷ درصد را. ۵۰ درصد پایینی نیز ۲۵ درصد درآمد را می‌گرفتند ‌ــ‌ تقریباً همان اندازه که در چین بود.

‌ــ‌ نه‌تنها چینِ دورانِ هان نابرابرتر از روم بود، بلکه میانگین درآمد هم پایین‌تر بود. در روم، میانگین درآمد ۲٫۲۵ برابر حداقل معیشت بود، درحالی‌که در چین این نسبت فقط ۱٫۸۸ بود.

‌ــ‌ نابرابری اقتصادی را می‌توان با ضریب جینی سنجید؛ عددی بین صفر (برابری کامل) تا یک (نابرابری کامل). امپراتوری روم نمرهٔ ۰٫۴۶ را کسب می‌کرد و چینِ باستان ۰٫۴۸.

‌ــ‌ شاخص دیگر نسبت بهره‌کشی است: یعنی اینکه نخبگان چه‌قدر از اقتصاد سود می‌برند، بدون آنکه مردم را از سطح معیشت به فقر کامل برسانند. این نسبت در هر دو امپراتوری بالا بود، اما تفاوت قابل‌توجهی داشت: در روم ۶۹ درصد و در چین ۸۰ درصد.

برخی معادل‌های مدرن

‌ــ‌ درآمد میانگین روم معادل حدود ۹۰۰ دلار در ماه برای هر نفر در زمان حال است، درحالی‌که در چین این عدد به حدود ۷۵۰ دلار می‌رسد.

‌ــ‌ ضریب جینی ایالات متحدهٔ کنونی حدود ۰٫۴۱ است ‌ــ‌ کمی برابرتر از روم باستان. ضریب جینی فعلی چین حدود ۰٫۳۷ است؛ بریتانیا و آلمان در حدود ۰٫۳۲ قرار دارند.

نابرابرتر، با وجود آرمان‌های کنفوسیوسی و مالیات‌های تصاعدی

یافته‌های این پژوهش، با تصور رایج در تعارض است: اینکه آرمان‌های کنفوسیوسی در چین که بر هماهنگی اجتماعی تأکید داشت، نابرابری را کاهش می‌داد. در تأیید این پیش‌فرض اغلب به نظام مالیاتی چین اشاره می‌شود که ظاهراً پیشرفته‌تر و یکپارچه‌تر از سایر نظام‌ها بوده است. مالیات زمین به‌صورت استاندارد در سراسر امپراتوری اعمال می‌شد، و برخی مالیات‌ها حتی ماهیتی تصاعدی داشتند: بازرگانان ثروتمند دو برابر مالیات سرانه و پنج برابر مالیات املاک یک دهقان آزاد را می‌پرداختند.

و با این‌حال، چینِ دورانِ هان نابرابرتر از روم بود. چند عامل دیگر این امر را توضیح می‌دهند.

نخست، روم سیاستی داشت که می‌توان آن را «تمرکززدایی فراگیر» نامید: رومیانْ نخبگانِ محلی را برای ادارهٔ ایالات به‌کار می‌گرفتند و این اجازه می‌داد بخشی از ثروت در بیرون از پایتخت امپراتوری باقی بماند. در مقابل، دودمانِ هان به نخبگانِ محلی مشکوک بود و بسیاری را وادار می‌کرد تا به «سی‌لی» (ایالت پایتخت که شهرهای چانگ‌آن و لوییانگ آن‌جا بود) نقل مکان کنند. هدف، کنترل شورشیان بالقوه بود، اما پیامد ناخواسته‌اش آن بود که توازن ثروت بیشتر به نفع مرکز و به‌زیان پیرامون به‌هم خورد.

دومین عامل تعدیل‌کننده در روم، هزینه‌های نظامی بود که نسبت به چین بالاتر بود و عمدتاً به لژیون‌هایی که در ایالات مرزی مستقر بودند اختصاص می‌یافت. برخلاف انتظار، بودجهٔ نظامی کوچک‌تر چین ‌ــ‌ که شاید به‌دلیل تهدیدات خارجی کمتر بوده ‌ــ‌ باعث نابرابری اقتصادی بیشتر در مناطق گوناگون شده بود.

سوم، نظام اقتصادی روم دارای سازوکارهای تنوع‌بخشی بود که در چین وجود نداشت. اگرچه زمین‌داران رومی نیز مانند همتایان چینی خود، قدرت و ثروت را در انحصار داشتند، اما امپراتوری روم سطح بالاتری از تجارت و شهرنشینی داشت و همین موضوع باعث شکل‌گیری طبقه‌ای از بازرگانان ثروتمند و طبقهٔ متوسط شهری نسبتاً مرفه شده بود. اقتصاد چین تمرکزگراتر و به‌طور سفت‌وسختی توسط امپراتور و بوروکراسی‌اش کنترل می‌شد و مالیات بیشتری از مردم جمع‌آوری می‌شد تا در روم.

روم و چین باستان هر دو به‌طرز موحشی فاسد بودند

باید در نظر داشت که تفاوت‌های نابرابری میان روم و چین، تفاوت در کمیت بود، نه کیفیت. هر دو امپراتوری به‌طرز موحشی فاسد بودند و قدرت سیاسی علنا برای انباشت ثروت به‌کار گرفته می‌شد.

در روم، سناتورها و فرمانداران با فتوحات، زورگیری و رشوه‌اندوزی ثروتمند می‌شدند. جنگ‌سالارانی چون پومپه و سزار پس از لشکرکشی‌هایشان با ثروتی معادل میلیاردها دلار امروز بازمی‌گشتند. در چینِ دوران هان، مقام‌های حکومتی با وجود حقوق اندک رسمی، قدرت‌شان را به ثروت‌های کلان بدل می‌کردند. خانواده‌های بانفوذ، قلمروهایی موسوم به تیول در اختیار داشتند که مجموعه‌ای از خانوارهای مالیات‌دهنده بود. درآمد مالیاتی حاصل از این‌ها به میلیون‌ها سکه در سال می‌رسید.

اما با ثروت عظیم، خطر بزرگ هم همراه بود. افراد و خاندان‌هایی که بیش از آن‌چه برای خاطر امپراتور مقبول بود، قدرت می‌اندوختند، ممکن بود قربانیِ بازتوزیع قدرت شوند: آن‌ها حذف می‌شدند و ثروت‌شان میان رقبایشان تقسیم می‌شد. در چین، خاندان‌هایی کامل ممکن بود یک‌شبه از نظر بیفتند. در روم، قدرت‌داشتن به‌عنوان یک سناتور می‌توانست حکم مرگ باشد.

نویسندگان پژوهش مزور بر این باورند که نابرابری بیشتر می‌تواند به بی‌ثباتی سیاسی فزاینده و در نهایت به فروپاشی رژیم‌ها بینجامد. عامل اصلی نه دعواهای درون نخبگان، بلکه خشم و رنجشی است که در پایین‌ترین لایه‌های هرم اقتصادی انباشته می‌شود.

در پژوهش پیشینِ یکی از نویسندگان مقاله آمده که نسبت بهره‌کشی در امپراتوری آزتک حوالی سال ۱۴۹۲ حتی از چینِ هان هم بدتر بوده: ۸۹ درصد. و احتمالاً همین موضوع نشان می‌دهد چرا بسیاری از مردم تحت سلطهٔ آزتک‌ها هنگام ورود فاتحان اسپانیایی، با خارجی‌ها همراه شدند.

خیزش فقرا

در مورد چینِ دوران هان، میزان بالای استخراج ثروت از ایالات احتمالا تاب‌آوری اقتصادی و وفاداری سیاسی بخش‌های گسترده‌ای از امپراتوری را به‌شدت تضعیف کرد. مدت کوتاهی پس از تصویری که این پژوهش در سال ۲ میلادی از اوضاع اقتصادی ترسیم کرده، شورش و قحطی کشور را فراگرفت. رژیم فروپاشید و دودمانی رقیب اما کوتاه‌عمر به قدرت رسید که خود نیز سرانجام به‌دست قیام دهقانی‌ای موسوم به «ابروقرمزها» از میان رفت.

در مقابل، روم از دوره‌ای ۲۰۰ ساله از صلح ‌ــ‌ معروف به «پکس رُمانا» ‌ــ‌ برخوردار بود؛ از آغاز امپراتوری آگوستوس در سال ۲۷ پیش از میلاد تا مرگ مارکوس اورلیوس، آخرین «پنج امپراتور نیک»، در سال ۱۸۰ میلادی.

این تحلیل تاریخی می‌تواند منجر به نتیجه‌گیری‌هایی دربارهٔ دوران معاصر شود. اگر تسخیر نهادهای سیاسی توسط نخبگان به افزایش نابرابری بینجامد، و اگر نابرابری فزاینده منجر به بی‌ثباتی سیاسی شود، شاید «پکس آمریکانا» ‌ــ‌ صلح درازمدتی که از سال ۱۹۴۵ تحت نظم جهانی آمریکا برقرار بوده ‌ــ‌ آیندهٔ پایداری نداشته باشد.

بر پایهٔ تازه‌ترین داده‌های بانک مرکزی آمریکا، در سه‌ماههٔ سوم سال ۲۰۲۴، یک درصد ثروتمندترین خانوارهای آمریکا ۳۱ درصد کل ثروت ملی را در اختیار دارند، درحالی‌که ۵۰ درصد پایینی تنها ۲ درصد ‌ــ‌ سهمی به‌مراتب کوچک‌تر از همتایانشان در روم یا چین باستان. با این‌حال، می‌توان گفت این سهم نسبتا بزرگ‌تر است، چراکه کِیک اقتصاد امروز بسیار بزرگ‌تر از ۲۰۰۰ سال پیش است.

کتابستان

گلشهر: خاطرات یک آواره

علی احمدی دولت

گلشهر: خاطرات یک زمین‌شناس

علی احمدی دولت

سیب و آسیب جنبش سبز

مهدی جامی

آینه‌خانه هویت ایرانی: رویا و روایت

مهدی جامی

کاکه تیغون در مسیر تاریخ

کاکه تیغون