
قیام سال: زن، زندگی، آزادی
از آغاز جمهوری اسلامی برای چهلوسه سال ایرانیها در وحشت زندگی کردهاند. وحشتی که در تمام تصمیمات عادی فرد نفوذ میکند، و هر جا میرود دلشوره دارد. شادیهایش را مخفی میکند، غمهایش را، و خشمش را…
از آغاز جمهوری اسلامی برای چهلوسه سال ایرانیها در وحشت زندگی کردهاند. وحشتی که در تمام تصمیمات عادی فرد نفوذ میکند، و هر جا میرود دلشوره دارد. شادیهایش را مخفی میکند، غمهایش را، و خشمش را…
من مدتی را در ناحیهای در سودان جنوبی گذراندم، جایی که زنان پستانهای خود را نمیپوشانند، و بعد درست دو هفته بعد به ایران پرواز کردم، جایی که حجاب اجباریست و زنان مجبورند موهایشان را بپوشانند…
ولی فقیه به عنوان فرد معصوم و حجت خدا، حتی خلاف اصول خود اسلام است. حتی بر اساس خود اسلام، این یک بدعت در دین و مصداق شرک است. چنین شخصیتی اساسا جعلی بوده، و امروز دیگر نامشروع بودن آن بر خود مسلمانان هم عیان است…
«امالقرای جهان اسلام»، «کعبهٔ آمالِ مسلمانان جهان»، «مهد تمدن نوین اسلامی»، هر روز در حال پاککردنِ آبروریزی تازهای از چهرهٔ خود است. «رهبر مسلمانانِ جهان» راه میرود و توطئهٔ «عناصر آمریکایی» را خنثی میکند…
شاکلهٔ رهبری در اسلامِ سیاسی چیست؟ ماهیت و رفتار نظام اسلامی چگونه است؟ جایگاه بازیگران قدرت و مردم کجاست؟ منافع و عوارضِ حکمرانی در نظام اسلامی چیست؟ افق حکومت اسلامی و رهبرانش کجاست؟
مفهوم اصالت، بهنوعی بر مبنای این ایدهٔ ژانژاک روسو است که آدمها ذاتا خوبند و این جامعه است که او را فاسد میکند. ولی واضح است که این باور غلط است. رسیدن به انسانیت نیازمند تلاش و انضباط و وجودِ مهارهاست…
مشروعیت چیست؟ نامشروع کیست؟ قانون چیست، و ضدقانون کیست؟ عدالت چیست، و جنگل کجاست؟ چرا باید قانون را رعایت کرد، و چرا باید قانون را شکست؟ کجا و چرا قانونشکنیْ مشروع است؟
برای حکومت ایران و طالبان، کنترلِ بدنِ مردم بهطور عام و حجابِ اجباری بهطور خاص، یک مسئلهٔ هویتی و حیاتیست. یعنی «حجاب اختیاری» تهدیدِ وجودی محسوب میشود. این رژیمها با وسواسِ کنترل بر انسان شکل گرفتهاند…
خیلیها «قرارداد اجتماعیِ» روسو را فراخوانی برای آزادی و انقلاب میدانند؛ ولی این دروغی بیش نیست. کاری که روسو در این کتاب میکند عملا این است که جای یک دیکتاتورِ ظالم را با ظالمی دیگر عوض میکند…
منطق جاری لیبرال طی دو و نیم قرن گذشته، در کسب بسیاری از حقوق و منافع بشر نقش داشته است. مواقعی که حقوق انسانها رشد کرد، انحصار کمپانیها مهار شد، و رواداریِ عمومی بیشتر شد، وقتی بوده که گفتمان لیبرال غلبه کرده…
در علم امروز سوالات بزرگی وجود دارد؛ سوالاتی که هزاران سال بشر از خود میپرسیده است. شاید هرگز جواب این پرسشهای عمیق را پیدا نکنیم. ولی این ذات بشر است که جستجوگری کند و دنبال جواب آنها باشد…
بیعدالتی را نباید تحمل کرد. هر جا که ضرورت باشد، باید با زور در برابر خشونت مقاومت کرد. برای این کار نیازی به خشونتپردازی نیست. ولی تبلیغِ خشونتپرهیزیِ محض هم صرفا ایدهای رمانتیک در دنیایی خشونتزده است…