ادبیات، فلسفه، سیاست

Tag: تاریخ سیاسی

putin
همه می دانند که انتخابات روسیه ساختگی‌ست. اما دیکتاتورها هیچ‌وقت احساس امنیت نمی‌کنند و پوتین خیال می‌کند می‌تواند با یک انتخابات جعلی به رفقایش نشان دهد که او هنوز کنترل اوضاع را در دست دارد…
این ذهنیت که روسیه به یک دیکتاتوریِ اورولی تبدیل شده، بیانی دقیق از وضعیت فعلی این کشور نیست. وضعیتِ تراژیکِ امروز روسیه بیشتر در تاریخ این کشور ریشه دارد تا در انتزاعاتِ تمامیت‌خواهی…
رژیم‌های نظامی و شبه‌نظامی به انتقال سیاسی و دموکراتیک در کشورهای جهان سوم تن نمی‌دهند. به‌خصوص وقتی پای منافع ژئوپولیتیک و بازیگران خارجی در میان باشد. آن‌ها دشمنان صلح و دموکراسی هستند…
موازنهٔ ریسک در جهان سوم امری رایج است. دولت‌های جهانِ سوم بسیار ریسک‌گریزند. با ظهور قدرت‌های جدید از میان این کشورها و ایجاد جهانی چندقطبی، آمریکا ناگزیر است با شرایطِ جهانِ چندقطبیِ جدید تعامل کند…
استبداد مرادف است با خودسالاری و می‌تواند به حکومت مطلقه، دیکتاتوری و نهایتا فاشیسم و تمامیتخواهی ختم شود. از طرفی، دموکراسی هم فقط انتخابات نیست. بلکه شامل نهادهای لیبرال و متکثر و قانونی دیگری‌ست که قدرت را مهار می‌کند…
قوه قضاییه مستقل نیست. خصوصا در محاکم سیاسی و دینی، ماموران اطلاعات و سپاه هستند که اتهامات را صادر می‌کنند و حتی مجازات را تعیین می‌کنند. دادستان‌ها و قضات صرفا احکام را امضاء می‌کنند و احکام به آن‌ها دیکته می‌شود…
وقتی زمانِ تحققِ ایده‌ای فرا می‌رسد، دیگر نمی‌شود جلویش را گرفت. و وقتی ایده‌ای منسوخ می‌شود، دیگر نمی‌شود حفظش کرد. منازعهٔ جدید اروپا و روسیه، جنگِ ایده‌هاست. این یک تضاربِ فکری بین امپریالیسم و دموکراسی است…
فعالان صلح‌طلبِ پشتون همواره در مقابله با ظلم حکومتی و اشغال نظامی و افراط‌گرایی اسلامی، و برای تغییر سیاسی تلاش کرده‌اند، ولی در پاکستان و افغانستان هنوز خشونت‌پردازان دست‌بالا را دارند و فاتح میدان هستند…
رهبران عربستان از مدت‌ها پیش سعی کرده‌اند به‌شکلی آگاهانه و تدریجی، نقش کاذب مذهب را از قدرت سیاسی جدا کنند؛ و حالا دیگر پادشاهی عربستان نیاز ندارد به یک ایدئولوژی توخالی پایبند باشد…