دَوّار
چرخوفلکسواری کمکم تبدیل به تفریح روزانهام شد. از دبستان که به خانه برمیگشتم، به سرعت از مادرم پول میگرفتم و در گرما و سرما سراغ آقای چرخوفلکی میرفتم. آن روزها چرخوفلک برایم ابهت عجیبی داشت.
چرخوفلکسواری کمکم تبدیل به تفریح روزانهام شد. از دبستان که به خانه برمیگشتم، به سرعت از مادرم پول میگرفتم و در گرما و سرما سراغ آقای چرخوفلکی میرفتم. آن روزها چرخوفلک برایم ابهت عجیبی داشت.
یادم میآید جایی خوانده بودم که اسم و فامیل افراد میتواند تأثیر بهسزایی در اقبال و ادبارشان داشته باشد. به عقیدۀ من این مسئله در پنجاه درصد مواقع، عیناً صدق میکند و در پنجاه درصدِ باقیمانده، دقیقاً برعکس عمل میکند.
زن و شوهر به آشپزخانه میروند، با هم آشپزی میکنند، میخندند، یکدیگر را در آغوش میگیرند، از آشپزی هم ایراد میگیرند، یکدیگر را برانداز میکنند و برای مدتی، جوانهای بیست و چند سالهای میشوند، سبکبال و شاد.