ادبیات، فلسفه، سیاست

Day: آبان ۸, ۱۳۹۹

بوی-دهان
از هر دو نفرشان پرسیده بود: «دهنم بوی بد می‌ده؟» در واقع از زنش نپرسیده بود؛ زن خودش هر بار که نزدیکش می‌شد، می‌گفت: «دهنت بوی بد میده.» اما از معشوقه‌اش پرسیده بود و او هر بار می‌گفت: «نه من بوی بدی متوجه نمی‌شم.»
«خانم شما خوب هستید؟» این پرسشی است که من را به خود آورد نمی‌دانم چند ساعت در قطار نشسته‌ام، ایستگاه تجریش بود که سوار شدم بدون هیچ هدف خاصی، از صبح در سرم صداهایی می پیچد.