ادبیات، فلسفه، سیاست

Tag: علم

2022-06-30_192140
این پرسش که «چگونه زندگی کنیم؟»، جوابِ سرراستی ندارد که همچون «گزینهٔ صحیح» همواره دمِ دست‌مان باشد. این نوع سوالات مثل درد‌هایی‌ست که ممکن است هنوز درمان نداشته باشد اما باید تا جای ممکن آن را تسکین داد.
ما احتمالا هیچ‌وقت نمی‌توانیم از حملات تروریستی، کلاهبرداری‌های اینترنتی یا کلاهبرداری‌های پیچیدهٔ دیگر پیشگیری کنیم. اما با استفاده از علم خلاقیت، می‌توانیم زندگی را برای مبتکرانِ بدخواه تا جای ممکن سخت و دشوار کنیم.
ما خیال می‌کنیم می‌توانیم حیاتِ شهری را از محیط‌زیست تفکیک کنیم، و با سیمان و شیشه و فولاد، فضایی مجزا به اسم «شهر» جعل کنیم. ولی هربار که محیط‌زیست قدرتش را به رخِ ما می‌کشد، این دروغ آشکارتر می‌شود.
بسیاری از زبان‌هایی که می‌شناسیم، درواقع لهجه‌هایی از یک زبان واحد هستند. اما معمولا رویدادهای جهانی و تصمیمات سیاسی و اختلافات فرهنگی تعیین می‌کند که لهجه‌ها را رسما زبان‌هایی متفاوت فرض کنیم.
حسِ لامسه، اذهان و ابدانِ ما را به جهانِ اجتماعیِ اطراف‌مان پیوند می‌دهد. اگر لمس‌کردنْ به امر ممنوعه بدل شود، چه بر سرمان خواهد آمد؟
نوستالژیْ حسِ محبوبیت، امنیت، و ارتباط با دیگران ایجاد می‌کند و می‌تواند الهام‌بخش و مایهٔ خوش‌بینی به آینده باشد، چون به ما کمک می‌کند چیزهای خوبی را دربارهٔ خودمان و دیگران به یاد آوریم.
برنارد گرت نظریه‌پرداز اخلاقیات معتقد است آدم برای آن‌که شاد باشد یا در زندگی کامیاب شود، لازم نیست اخلاقیات را رعایت کند. یعنی ممکن است کسی فاسد باشد، اما به‌هرحال کامیاب شود.
این احساس که حافظهٔ شما ضعیف است، شاید ناخوشایند یا حتی ترسناک باشد. و این مایهٔ تعجب نیست، چون حافظه، هویت ما را می‌سازد. تواناییِ تامل دربارهٔ گذشته و اشتراک‌گذاری آن، نقشی اساسی در هویت ما، روابط ما، و ظرفیت ما در تصور آینده دارد.
«فرینولوژی» یا «جمجمه‌خوانی» چیزی شبیه کف‌خوانی‌ است؛ جمجمه‌خوان با مطالعه برآمدگی و گودی‌های جمجمه ویژگی‌های یک فرد را تعریف می‌کند. امروزه برای ما جمجمه‌خوانی عملی باستانی و مربوط به ادوار تاریخ باستان است: جایی بینِ حجامت و اختراعِ دوچرخه. ما دوست داریم فکر کنیم که ارزش‌گذاریِ آدم‌ها برمبنای اندازه و شکلِ کلۀ آن‌ها، دیگر شیوه‌ای کهنه و مردود است ولی جمجمه‌خوانی به شکلی مدرن دوباره بار دیگر سربرآورده است.
معجونِ عجیبی از زیست‌شناسی و هوشِ مصنوعی، منجر به تولیدِ اولین «ربات زندۀ» دنیا شده است. اخیرا یک تیمِ تحقیقاتی متشکل از دانشمندان و متخصصان رُباتیک، دستورالعملِ تولید یک ارگانیزم جدید را منتشر کرده‌اند که زینوبوت نام دارد و از سلول‌های بنیادی ساخته می‌شود. واژۀ «زینو» از اسمِ یک قورباغۀ آفریقایی ‌ـــ‌ که از سلول‌های آن برای تولید این ربات استفاده شده بود ‌ـــ‌ برداشته شده است.
گوگل با انتشار مطلبی در سایتِ نیچر مدعی شده که به «برتری کوانتومی» دست یافته است. این برتری پیشرفتی قابل‌توجه در توسعۀ نوع جدیدی از کامپیوتر محسوب می‌شود که به‌نام کامپیوتر کوانتومی شناخته می‌شود و می‌تواند محاسبات بسیار سختی را با سرعتی بسیار بالاتر از کامپیوترهای متعارفِ «کلاسیک» انجام دهد. اما تیمی از شرکت آی‌بی‌ام هم مقاله‌ای منتشر کرده است که مدعی‌ست می‌تواند با همین سوپرکامپیوترهای موجود، نتایج گوگل را بازتولید کند. توبی کیوبِت یک متخصص اطلاعات کوانتومی در این مقاله به معنای این اختلاف نظر پرداخته است.