عروسک سوم عروسکِ مورد علاقهی خواهرم را شبانه از اتاقش دزدیدم. از باغچهی داخل حیاط لانهی مورچهها را زیر نظر گرفتم. وقتی ملکه بیرون آمد عروسک را جلویش انداختم. ملکه اول ترسید، به زیر بزرگترین برگ درخت بالای لانه خزید.