مرد تهیدست با همسر و کودکش دور سفره نشسته بودند و با تکهای نان خود را سیر میکردند. تلویزیون کهنهی سیاه و سفید، برنامهی آشپزی پخش میکرد: زنی مصروف تهیهی یک نوع کلوچه بود!
کودک که حسابی احساس گرسنگی میکرد و هوس شیرینی داشت، آب دهانش را قورت داده، با نگاهی معصومانه به پدر نگریست و گفت:
-نمیشود کمی کلوچه از تلویزیون قرض کنیم؟