ادبیات، فلسفه، سیاست

برچسپ‌ها: خالد خسرو

19539197_101
در شراق تعریف ما از نژادپرستی چیست و مصداق‌های مشخص آن کدام‌هاست؟ معادل‌های بومی و خاستگاه نژادپرستی در فرهنگ شرقی چیست؟ ربط نُرم‌های اجتماعی و سازوکارهای فرهنگی با تبعیض نژادی چیست؟ ایا برداشت کشورهای منطقه از مفهوم نژادپرستی با غرب تفاوت دارد؟ افراد تبعیض‌گر در نظام‌های سیاسی چه سود شخصی و گروهی می‌برند؟ این‌ها پرسش‌هایی است که مهمانان میزگرد «مصداق‌های غیرغربی نژادپرستی» که به ابتکار انستیتوت مطالعات استراتژیک برگزار شد، به آن پرداختند.
بگذارید از این نکته آغاز کنیم که آنچه این جوانان جهادطلب را به سوی سوریه کشانده است، نه سیاست است و نه مذهب. بلکه جستجوی چیزهای کمتر قابل تعریف است: جستجوی هویت، معنا، «وابستگی» و احترام. تا جای­ که موضوع بیگانگی مطرح است، این جوانان افراطی به هیچ وجه مشکل ادغام در جامعۀ[اروپایی] به معنای متعارف آن را نداشتند. برخلاف، در این جا به مراتب شکلی از بیگانگی وجودی مطرح است.
پست مدرنیسم یک جنبش هنری و فلسفی است که در سال‌های ۱۹۶۰ میلادی از فرانسه آغاز گردید و آثار هنری عجیب و غریب، و حتا «تیوری»‌های عجیب و غریب را تولید کرد که مبتنی بر هنر آوانگارد و سوریالیست، ایده‌های فلسفی فیلسوفانی چون نیچه و هایدگر، و ضدیت با مفاهیم واقعیت و فردیت یکپارچه و منسجم بوده است. این جریان واکنشی در برابر انسان گرایی لیبرال جنبش‌‌های هنری و فکری مدرنیست می‌باشد که به طور ساده انگارانه‌ای از نظر شان چیزی جز تجربۀ جهانشمول-محور مرد سفید بورژوای غربی نیست.