Tag: کتابستان

کتاب‌ها قدرت ویژه‌ای دارند. منبعی خوب برای الهام‌گیری و آموزش، آرامش و راحتی هستند. اما در زمان‌های جنگ، قدرتِ ترغیب‌شان چهره‌ای دیگر از آن‌ها را به رخ می‌کشد…
به باورِ ایلان ماسک بشریت به سمت ویرانی می‌رود. ماسک به عقل خودش ایمان دارد و معتقد است که او بهترین آدم برای محافظت از انسان‌ها در برابر تکنولوژی‌های شریر است…
این ذهنیت که روسیه به یک دیکتاتوریِ اورولی تبدیل شده، بیانی دقیق از وضعیت فعلی این کشور نیست. وضعیتِ تراژیکِ امروز روسیه بیشتر در تاریخ این کشور ریشه دارد تا در انتزاعاتِ تمامیت‌خواهی…
بدون توجه به منشأ ثروت و ریشه‌های نابرابری، ساخت جامعه‌ای سعادتمند ممکن نیست. رفاه بر اساس اصولی مثل آموزش، برابری جنسیتی، و تنوع قومی/نژادی شکل می‌گیرد و بدون توجه به این اصول، ایجاد جامعهٔ مرفه ناممکن است…
معرفی کتاب خیابان صحنه است: سوالی که همچنان می‌توان آن را درباره‌ی رابطه‌ی بین هنر و جامعه‌ی ایرانی مطرح کرد، این است که آیا ما به تئاتر در خیابان‌ها نیاز داریم؟ این شکل از تئاتر چه چیزی را می‌تواند به ما ارزانی دارد که دیگر شکل‌های آن نمی‌توانند؟ 
معرفی کتاب تاریخ مدفوع: تبارشناسی سوژه‌ی مدرن، چاپ ۱۳۹۸ که در این روزهای نشر ایران، کتابی خواندنی و تأثیرگذار به حساب می‌آید. لاپورت در این کتاب مفهوم فرد را به فضولات گره می‌زند و به شیوه‌ی مقبول ژرژ باتای، تاریخ مدفوع را به تاریخ سوژه بدل می‌سازد تا «والاترین» شکل‌های آگاهی را با «پست‌ترین» محصول انسان تلفیق کند. او این کار را با بررسی نمونه‌های مختلفی از گفتار، کردار، زبان و تجربه به انجام می‌رساند.
من این فقدان تجربه‌ی جامعه‌شناختی فرهنگی را در تعدادی از داستان‌های معاصر افغانستان، عیب این داستان‌ها از نظر درون‌مایه و جهان‌بینی می‌دانم. آنچه‌که موقع خواندن مجموعه‌داستان چاهِ آخر به من دست داد همین تفاوت تجربه‌ی جامعه‌شناختی فرهنگی این داستان‌ها با تعدادی از داستان‌های معاصر افغانستانی بود.
«ملت عشق» کتابی است که خواندنش در هوای بارانی بهاری با چاشنی از شعرهای مولانا دل را سرشار از زیستن می‌کند. مولانایی که از پس قرن‌ها آوای به عشق خواندنش طنین انداز است و هر دم از آنی می‌گوید که مذهبش عشق است، رسالتش عشق است و طریقت صوفی‌گری‌اش؛ عاشقی!
حسی که زندگی‌ بیرون‌وطنی دارد، چیزی نیست که بشود به سادگی و با کلمات روزمره به زبان آورد. می‌توان از دلتنگی برای شهر و دیار خود گفت، از آفتابش و از رنگ خاکش و کوچه‌های پیچ‌درپیچش. اما انتقال آن حس پس ذهن با این واژه‌ها همیشه ممکن نیست. راضیه به جای «گفتن» این حس را «نشان» می‌دهد.
«در برگشت به مرگ» نخستین رمان یعقوب یسناست. این رمان یک شخصیت مرکزی دارد؛ کسی که پس از حدود چهل سال تبعید به خانه‌اش برمی‌گردد تا بمیرد. زبان روایی داستان اول شخص است و بخش عمده‌ی آن تک‌گویی غلامحسین با خودش است و بیان خاطرات گذشته‌اش. تمام این داستان یک صد و هفده صفحه‌ای در جریان سه، چهار روزی روایت می‌شود که غلامحسین پس از چهار دهه به دهکده خود بازگشته است.
هشت سال پیش، در صبحی زود در ماه اکتبر، جف که تمام شب قبل را در تنهایی و سکوت بیدار مانده بود، تصمیم گرفت آگهی‌هایی با پیامی ساده در محله‌های مختلف نیویورک نصب کند. هنوز به خانه نرسیده بود که تلفن همراهش به صدا درآمد.
در روزهای بعد از انقلاب نیکاراگوئه و بە قدرت رسیدن ساندینیستاها در جولای ١٩٧٩، چریکهای سرمست از پیروزی به خیابان‌‌های پایتخت سرازیر شدند تا دوستان دیرینەشان را در آغوش بگیرند. یکی از مسافران هواپیمایی کە از کاستاریکا می‌‌آمد، جوکوندا بللی بود؛ کسی کە مدت‌‌ها بە عنوان شیپورچی ساندینیستاها در آن کشور شناختە می‌‌شد. اوهمچنین به تساهل قاچاق اسلحه به جنبش ساندینیستا کمک کردە بود، و اکنون با در دست داشتن اولین شمارەهای نشریات انقلابی وارد کشور می‌‌شد.