انسان جانورِ حیرتانگیزیست؛ میتواند با دروغپردازی و سفسطهبافیْ خود را به مقام خدایی و پیغمبری منصوب کند و جماعتی را بفریبد و وقتی به قدر کافی یارگیری کرد، به نام خدا و اخلاق دست به هر جنایتی بزند و بعد…
تنشِ علم و مذهب در عصر ما امری تازه نیست. برای خداناباوران، «معنویبودن» شاید ایدهای ناخوشایند باشد. اما آیا معنویبودنْ شایستهٔ این همه ضدیّت هست؟ و آیا میتوان بیخدا بود، و همزمان معنوی هم بود؟