ادبیات، فلسفه، سیاست

Tag: حسن فروغ

غنچه های نا شکفته
دایان چشم‌هایش را بسته بود. دنیا را از پشت پلک‌های بسته تماشا می‌کرد. او اکنون چیزی از مناظر دور و‌ برش را نمی‌دید اما زیباترین مناظر زندگی را تماشا می‌کرد. گرمی دو صورت تمام‌ناشدنی بود…