نشانی
از همان روزهای بچگی میدانستم یک جای کارمیلنگد؛ از همان وقتی که پدر و مادر اصرار داشتند که پدر و مادرم هستند و خواهرم به من می گفت، داداش! مطمئن بودم این کلمات سرجایشان نیستند. یک جای کارشان اشکال داشت. بند محکمی بین خودم و پدر و مادر و خواهر هم حس نمی کردم دیگر چه برسد به عمه و عمو و خاله.