ادبیات، فلسفه، سیاست

Day: مرداد ۲۳, ۱۳۹۹

poor boy
ازتان می‌خواهم به کارهای خیری که تا الان انجام داده‌اید، فکر کنید. البته اگر تا حالا کاری کرده‌اید که می‌شود اسمش را نیکوکاری یا کار داوطلبانه گذاشت. چه حسی داشته‌اید؟
اینقدر مرگ بر این و آن گفته بود که وقتی رضا دوستش مُرد بعد از نماز میت بلند گفت مرگ بر مرگ! رضا بهترین دوستش بود، کارگر شرکت نفت، تنگی نفس داشت، یک شب توی هوای سرد آبان که از سر شیفت برمی‌گشت خانه در راه سر فلکه‌ی امام بین معترضان و پلیس گیر افتاده بود و از بوی گاز اشک‌آور نفسش گرفته بود و مرده بود، مرگ بر او هم شد.