زنهای سابقِ تمامِ رانندههای مِترو در دنیا دروغگو هستند. وقتی کنارِ دستت میایستند و با چشمهای ریز و مردهشان که در پشتِ آنها کورههای صابونسازی در حالِ گداختن است، به تو نگاه میکنند، شروع میکنی به لیز شدن و کَف کردن، عین همان صابونهای داغِ تازه در آمده از کوره.