Tag: فریبا حاتمی

با خانم‌جان کنار آتش ایستاده بودیم و چشم‌هایمان به پاتیل بزرگ مسی بود تا ببینیم کِی وقت آبکش کردن برنج می‌رسد. داشتم آبگردان را توی پاتیل می‌گرداندم که خانم جان لب باز کرد: «حالا ما به کنار، این آقا طاهر نباید به قاعدۀ یک مثقال هل پوک، کوفتی زهرماری چیزی برای تو می‌آورد؟ خیرسرش درس طبابت خوانده، منورالفکر است باید یک چیزهایی سرش بشود!»